قاعده ملازمه
استکشاف ملازمه
اصولیون و فقها تلازم عقل و شرع را قاعده ملازمه نامیده و میگویند: کلما حکم به العقل حکم به الشرع و کلما حکم به الشرع حکم به العقل. البته ملازمه مربوط به جایی است که عقل به صورت قطعی و ضروری به ملاک و مناط حکم، (مصلحت یا مفسده) دسترسی پیدا کند و الا با صرف ظن و گمان و حدس و تخمین نمیتوان نام حکم عقل بر آن نهاد. بسیاری از طرفداران ملازمه، به ادله شرعیه روی آورده و تلاش بسیاری کردهاند که ملازمه را از راه آیات و روایات به اثبات برسانند و دلیل عقلی را با دلیل شرعی در اثبات ملازمه تکمیل کنند.
قرآن در موارد متعدد، تحریم شرعی را مستند به حرمت عقلی کرده و هر آنچه را که عقل پلید شمرده، حرام کرده و هر آنچه را که عقل طیب دانسته، آن را حلال شمرده است[۱] و نیز امری را که عقلاً معروف تشخیص داده میشود از نظر شرعی «مأمور به» و هر آنچه که منکر شمرده میشود، منهی عنه دانسته است[۲] و همچنین عدل و احسان عقلی را واجب و فحشاء و منکر را حرام کرده است[۳].
در روایات متعدد نیز بر این اصل تأکید شده که هر فعلی که انسان را به سعادت نزدیک و از آتش دور میکند در شرع بدان امر شده و هر آنچه که انسان را از بهشت سعادت دور میکند شرع از آن نهی کرده است[۴] و نیز عاقل مرتکب کار قبیح نمیشود[۵].[۶].[۷]
منابع
پانویس
- ↑ ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ «همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند؛ آنان را به نیکی فرمان میدهد و از بدی باز میدارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام میگرداند و بار (تکلیف)های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رساندهاند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کردهاند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
- ↑ ﴿وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ «و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا میخوانند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و اینانند که رستگارند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۴.
- ↑ ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ﴾ «به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان میدهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز میدارد؛ به شما اندرز میدهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.
- ↑ بحارالانوار، ج۲، ص۷۱.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۲، ص۹۷۵.
- ↑ فقه سیاسی، ج۹، ص۲۴۷-۲۴۶.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص۱۶۵.