جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== مقدمه == | |||
==مقدمه== | |||
این [[نیایش]] آن [[حضرت]] است در [[طلب]] [[توبه]]. | این [[نیایش]] آن [[حضرت]] است در [[طلب]] [[توبه]]. | ||
یکی از نشانههای مهر [[خداوند]] توبهپذیری اوست. خداوند میفرماید: {{متن قرآن|وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و من توبهپذیر بخشایندهام» سوره بقره، آیه ۱۶۰.</ref>. | یکی از نشانههای مهر [[خداوند]] توبهپذیری اوست. خداوند میفرماید: {{متن قرآن|وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و من توبهپذیر بخشایندهام» سوره بقره، آیه ۱۶۰.</ref>. | ||
خط ۱۲: | خط ۱۰: | ||
توبه وسیله تبدیل [[سیئات]] به [[حسنات]] است: {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ}}<ref>«جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدیهایشان میگرداند» سوره فرقان، آیه ۷۰.</ref>. | توبه وسیله تبدیل [[سیئات]] به [[حسنات]] است: {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ}}<ref>«جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدیهایشان میگرداند» سوره فرقان، آیه ۷۰.</ref>. | ||
[[امام زینالعابدین]]{{ع}} دعای خود را با [[ستایش خدا]] آغاز میکند: «بارخدایا، ای آنکه توصیف و اصفان، وصفکردنت نتواند و ای آنکه [[امید]] [[امیدواران]] از تو در نگذرد و ای آنکه [[پاداش]] [[نیکوکاران]] در نزد تو تباه نگردد. ای خداوندی که پرستندگان چون از تو ترسند از دیگر کس نترسند و ای خداوندی که [[پرهیزگاران]] چون [[بیم]] تو به [[دل]] دارند، بیم کس به دل [[راه]] ندهند». | [[امام زینالعابدین]] {{ع}} دعای خود را با [[ستایش خدا]] آغاز میکند: «بارخدایا، ای آنکه توصیف و اصفان، وصفکردنت نتواند و ای آنکه [[امید]] [[امیدواران]] از تو در نگذرد و ای آنکه [[پاداش]] [[نیکوکاران]] در نزد تو تباه نگردد. ای خداوندی که پرستندگان چون از تو ترسند از دیگر کس نترسند و ای خداوندی که [[پرهیزگاران]] چون [[بیم]] تو به [[دل]] دارند، بیم کس به دل [[راه]] ندهند». | ||
آنگاه خود را، در مقابل [[خدا]]، چنین توصیف میکند: «اینجا که من ایستادهام، [[جایگاه]] کسی است که بازیچه دست [[گناهان]] است و زمام اختیارش در کف خطاها و [[لغزشها]]. [[شیطان]] بر او تاخته و [[چیرگی]] یافته، پس، از روی [[تفریط]]، از انجام هرچه تو بدان [[فرمان]] دادهای [[قصور]] ورزیده و از سر [[غرور]]، هرچه را از آن [[نهی]] کردهای مرتکب شده است؛ همانند کسی که گستردگی عرصه [[قدرت]] تو را نمیشناسد یا آنکه [[احسان]] تو را در [[حق]] خود [[انکار]] میکند. و آنگاه که دیده هدایتش [[بینا]] شود و آن ابرهایی که بصیرتش را فرو پوشانیده پراکنده گردد، آن [[ستمها]] که در حق خود کرده برشمرد و در آن خلافها که در امر پروردگارش مرتکب شده بیندیشد. پس [[عصیان]] بزرگ خود را به همان بزرگی که هست بنگرد و خلاف [[عظیم]] خود را به همان [[عظمت]] که هست [[مشاهده]] کند». | آنگاه خود را، در مقابل [[خدا]]، چنین توصیف میکند: «اینجا که من ایستادهام، [[جایگاه]] کسی است که بازیچه دست [[گناهان]] است و زمام اختیارش در کف خطاها و [[لغزشها]]. [[شیطان]] بر او تاخته و [[چیرگی]] یافته، پس، از روی [[تفریط]]، از انجام هرچه تو بدان [[فرمان]] دادهای [[قصور]] ورزیده و از سر [[غرور]]، هرچه را از آن [[نهی]] کردهای مرتکب شده است؛ همانند کسی که گستردگی عرصه [[قدرت]] تو را نمیشناسد یا آنکه [[احسان]] تو را در [[حق]] خود [[انکار]] میکند. و آنگاه که دیده هدایتش [[بینا]] شود و آن ابرهایی که بصیرتش را فرو پوشانیده پراکنده گردد، آن [[ستمها]] که در حق خود کرده برشمرد و در آن خلافها که در امر پروردگارش مرتکب شده بیندیشد. پس [[عصیان]] بزرگ خود را به همان بزرگی که هست بنگرد و خلاف [[عظیم]] خود را به همان [[عظمت]] که هست [[مشاهده]] کند». |