حکمت در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۹: خط ۱۹:
# با توجه به آنچه در معنای حکمت گفته شد، روشن می‌شود که حکمت به آن دسته از [[علوم]] جزمی و [[یقینی]] گفته می‌شود که با اشراقات [[باطنی]] و یا [[عنایات]] خاص ربانی، از طریق [[اولیای الهی]] {{عم}} به بندگانی که از ضمیری [[پاک]] و [[نفوس]] قدسی برخوردار باشند، [[عنایت]] می‌شود: {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللهِ {{صل}}:‏ مَنْ‏ أَخْلَصَ‏ لِلَّهِ‏ أَرْبَعِينَ‏ صَبَاحاً ظَهَرَتْ يَنَابِيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ}}<ref>جامع الأخبار (للشعیری) (ط. مطبعة حیدریة، بی‌تا)، ص۹۴.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۳۴۸.</ref>
# با توجه به آنچه در معنای حکمت گفته شد، روشن می‌شود که حکمت به آن دسته از [[علوم]] جزمی و [[یقینی]] گفته می‌شود که با اشراقات [[باطنی]] و یا [[عنایات]] خاص ربانی، از طریق [[اولیای الهی]] {{عم}} به بندگانی که از ضمیری [[پاک]] و [[نفوس]] قدسی برخوردار باشند، [[عنایت]] می‌شود: {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللهِ {{صل}}:‏ مَنْ‏ أَخْلَصَ‏ لِلَّهِ‏ أَرْبَعِينَ‏ صَبَاحاً ظَهَرَتْ يَنَابِيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ}}<ref>جامع الأخبار (للشعیری) (ط. مطبعة حیدریة، بی‌تا)، ص۹۴.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۳۴۸.</ref>


==[[حکمت نظری]] و [[حکمت عملی]]==
==حکمت نظری و حکمت عملی==
[[حکمت]] به دو بخش نظری و عملی تقسیم می‌شود. حکمت نظری، [[علمی]] است که از هست‌ها و نیست‌ها بحث می‌کند؛ فلذا می‌تواند از هر موضوعی که واژه «موجود» بر آن [[صدق]] می‌کند، بحث کند. حکمت نظری به سه بخش [[حکمت الهی]]، حکمت ریاضی و حکمت طبیعی تقسیم می‌شود. حکمت عملی، علمی است که از بایدها و نبایدها سخن می‌گوید؛ و چون بایدها و نبایدها به [[انسان]] اختصاص دارند؛ لذا حکمت عملی نیز تنها مربوط به انسان می‌شود. از آنجایی که [[شئون زندگی]] انسان به سه بخش فردی، [[خانوادگی]] و [[اجتماعی]] تقسیم می‌شود، حکمت عملی نیز به سه شاخه [[اخلاق]]، [[تدبیر]] [[منزل]] و [[سیاست]] مدن منشعب می‌گردد.
[[حکمت]] به دو بخش نظری و عملی تقسیم می‌شود. حکمت نظری، [[علمی]] است که از هست‌ها و نیست‌ها بحث می‌کند؛ فلذا می‌تواند از هر موضوعی که واژه «موجود» بر آن [[صدق]] می‌کند، بحث کند. حکمت نظری به سه بخش [[حکمت الهی]]، حکمت ریاضی و حکمت طبیعی تقسیم می‌شود. حکمت عملی، علمی است که از بایدها و نبایدها سخن می‌گوید؛ و چون بایدها و نبایدها به [[انسان]] اختصاص دارند؛ لذا حکمت عملی نیز تنها مربوط به انسان می‌شود. از آنجایی که شئون زندگی انسان به سه بخش فردی، [[خانوادگی]] و [[اجتماعی]] تقسیم می‌شود، حکمت عملی نیز به سه شاخه [[اخلاق]]، [[تدبیر]] [[منزل]] و [[سیاست]] مدن منشعب می‌گردد.
 
بنابراین حکمت عملی از انسان «آنگونه که باید باشد» بحث می‌کند نه «آن‎گونه که هست»؛ و بایدها و نبایدهایی که از این حیث متوجه انسان است، بر دو گونه‌اند:
بنابراین حکمت عملی از انسان «آنگونه که باید باشد» بحث می‌کند نه «آن‎گونه که هست»؛ و بایدها و نبایدهایی که از این حیث متوجه انسان است، بر دو گونه‌اند:
# بایدها و نبایدهایی که لازم‌اند تا [[انسانی]] سالم و [[بی‌عیب]] ساخته شود.
# بایدها و نبایدهایی که لازم‌اند تا [[انسانی]] سالم و [[بی‌عیب]] ساخته شود.
۱۱۳٬۰۴۰

ویرایش