←اول: زمین
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
=== اول: [[زمین]] === | === اول: [[زمین]] === | ||
[[زمین]] یکی از بخشهای مهم انفال نزد [[شیعه]] است و برای آن میتوان انواع گوناگونی یاد نمود. در آغاز بحث، برخی [[روایات]] [[انفال]] زمین را نقل میکنیم تا با موضوع بهتر آشنا شویم و از تکرار روایات در موارد دیگر جلوگیری شود. سپس با توجه به آنها به ذکر اقسام [[زمینها]] خواهیم پرداخت: | [[زمین]] یکی از بخشهای مهم انفال نزد [[شیعه]] است و برای آن میتوان انواع گوناگونی یاد نمود. در آغاز بحث، برخی [[روایات]] [[انفال]] زمین را نقل میکنیم تا با موضوع بهتر آشنا شویم و از تکرار روایات در موارد دیگر جلوگیری شود. سپس با توجه به آنها به ذکر اقسام [[زمینها]] خواهیم پرداخت: | ||
# [[عمر بن یزید]] گوید: شنیدم مردی از [[اهل]] [[جبل]] ([[همدان]]، [[اصفهان]] و [[قم]]) از [[امام صادق]]{{ع}} میپرسید درباره مردی که زمین مواتی را که صاحبش آن را رها نموده، آباد کرده و نهرهای آن را روان ساخته و در آن خانههایی بنا نموده و | # [[عمر بن یزید]] گوید: شنیدم مردی از [[اهل]] [[جبل]] ([[همدان]]، [[اصفهان]] و [[قم]]) از [[امام صادق]]{{ع}} میپرسید درباره مردی که زمین مواتی را که صاحبش آن را رها نموده، آباد کرده و نهرهای آن را روان ساخته و در آن خانههایی بنا نموده و نخل و درخت در آن کاشته است؟ امام صادق{{ع}} فرمود: «امیرالمؤمنین علی{{ع}} همیشه میفرمود: هرکسی از [[مؤمنان]] زمینی را آباد کرد، پس آن زمین برای اوست و بر اوست که [[مالیات]] آن را به امام در حال [[صلح]] بدهد، پس هرگاه [[قائم]] ظهور کرد، باید نفس خود را آماده کند که زمین از او گرفته شود» <ref>{{متن حدیث|كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} يَقُولُ مَنْ أَحْيَا أَرْضاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَهِيَ لَهُ وَ عَلَيْهِ طَسْقُهَا يُؤَدِّيهِ إِلَى الْإِمَامِ فِي حَالِ الْهُدْنَةِ فَإِذَا ظَهَرَ الْقَائِمُ{{ع}}فَلْيُوَطِّنْ نَفْسَهُ عَلَى أَنْ تُؤْخَذَ مِنْهُ}}؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۸۳.</ref> از آنجا که زمین، جزو انفال و در [[اختیار]] امام است اگر کسی زمین بیصاحب یا زمینی را که از آن رویگردانی کردهاند آباد کند، باید مالیاتی به امام بدهد و توجه داشته باشد که امام قائم ممکن است زمین را در اختیار خود بگیرد؛ زیرا مالک آن است. این [[روایت]] را از آن رو در آغاز نقل کردم که بیان [[سیره علی]]{{ع}} بود. | ||
# [[حماد بن عیسی]] در [[حدیث]] مرسلی طولانی که به ذکر منابع مالی [[اسلام]] پرداخته از [[موسی بن جعفر]]{{ع}} نقل میکند که فرمود: و [[انفال]]، هر [[زمین]] خرابی است که ساکنان آن نابوده شدهاند و هر زمینی که برای آن [[سپاه]] به کار نرفته؛ ولی [[صلح]] نموده و خود را بدون درگیری [[تسلیم]] کردهاند. و برای [[امام]] است سر کوهها و درون درهها و جنگلها و هر زمین موات و غیر آبادی که بیصاحب است<ref>{{متن حدیث|وَ الْأَنْفَالُ كُلُّ أَرْضٍ خَرِبَةٍ قَدْ بَادَ أَهْلُهَا وَ كُلُّ أَرْضٍ لَمْ يُوجَفْ عَلَيْهَا بِخَيْلٍ وَ لا رِكابٍ وَ لَكِنْ صَالَحُوا صُلْحاً وَ أَعْطَوْا بِأَيْدِيهِمْ عَلَى غَيْرِ قِتَالٍ وَ لَهُ رُءُوسُ الْجِبَالِ وَ بُطُونُ الْأَوْدِيَةِ وَ الْآجَامُ وَ كُلُّ أَرْضٍ مَيْتَةٍ لَا رَبَّ لَهَا...}}؛ کافی، ج۱، ص۵۴۱؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۶۵.</ref>. | # [[حماد بن عیسی]] در [[حدیث]] مرسلی طولانی که به ذکر منابع مالی [[اسلام]] پرداخته از [[موسی بن جعفر]]{{ع}} نقل میکند که فرمود: و [[انفال]]، هر [[زمین]] خرابی است که ساکنان آن نابوده شدهاند و هر زمینی که برای آن [[سپاه]] به کار نرفته؛ ولی [[صلح]] نموده و خود را بدون درگیری [[تسلیم]] کردهاند. و برای [[امام]] است سر کوهها و درون درهها و جنگلها و هر زمین موات و غیر آبادی که بیصاحب است<ref>{{متن حدیث|وَ الْأَنْفَالُ كُلُّ أَرْضٍ خَرِبَةٍ قَدْ بَادَ أَهْلُهَا وَ كُلُّ أَرْضٍ لَمْ يُوجَفْ عَلَيْهَا بِخَيْلٍ وَ لا رِكابٍ وَ لَكِنْ صَالَحُوا صُلْحاً وَ أَعْطَوْا بِأَيْدِيهِمْ عَلَى غَيْرِ قِتَالٍ وَ لَهُ رُءُوسُ الْجِبَالِ وَ بُطُونُ الْأَوْدِيَةِ وَ الْآجَامُ وَ كُلُّ أَرْضٍ مَيْتَةٍ لَا رَبَّ لَهَا...}}؛ کافی، ج۱، ص۵۴۱؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۶۵.</ref>. | ||
# [[محمد بن مسلم]] گوید: از [[امام باقر]]{{ع}} درباره انفال پرسیدم فرمود: «انفال هر زمین خراب و بایری است یا چیزی که برای [[پادشاهان]] بوده و درون درهها و سرکوهها و آنچه بدون نیرو و سپاه به دست آمده، پس همه اینها ویژه امام است»<ref>{{متن حدیث|كُلُّ أَرْضٍ خَرِبَةٍ أَوْ شَيْءٌ كَانَ يَكُونُ لِلْمُلُوكِ وَ بُطُونُ الْأَوْدِيَةِ وَ رُءُوسُ الْجِبَالِ وَ مَا لَمْ يُوجَفْ عَلَيْهِ بِخَيْلٍ وَ لا رِكابٍ فَكُلُّ ذَلِكَ لِلْإِمَامِ خَالِصاً}}؛ مقنعه، ص۲۹۰؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۷۱.</ref>. | # [[محمد بن مسلم]] گوید: از [[امام باقر]]{{ع}} درباره انفال پرسیدم فرمود: «انفال هر زمین خراب و بایری است یا چیزی که برای [[پادشاهان]] بوده و درون درهها و سرکوهها و آنچه بدون نیرو و سپاه به دست آمده، پس همه اینها ویژه امام است»<ref>{{متن حدیث|كُلُّ أَرْضٍ خَرِبَةٍ أَوْ شَيْءٌ كَانَ يَكُونُ لِلْمُلُوكِ وَ بُطُونُ الْأَوْدِيَةِ وَ رُءُوسُ الْجِبَالِ وَ مَا لَمْ يُوجَفْ عَلَيْهِ بِخَيْلٍ وَ لا رِكابٍ فَكُلُّ ذَلِكَ لِلْإِمَامِ خَالِصاً}}؛ مقنعه، ص۲۹۰؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۷۱.</ref>. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
'''۲. زمینهای بیصاحب:''' زمینهایی که صاحب معینی ندارد، جزو انفال است. در [[روایت]] چهارم آمده بود: «هر زمینی که صاحبی برای آن نیست از انفال است»<ref>{{متن حدیث|كُلُّ أَرْضٍ لَا رَبَ لَهَا}}</ref>. | '''۲. زمینهای بیصاحب:''' زمینهایی که صاحب معینی ندارد، جزو انفال است. در [[روایت]] چهارم آمده بود: «هر زمینی که صاحبی برای آن نیست از انفال است»<ref>{{متن حدیث|كُلُّ أَرْضٍ لَا رَبَ لَهَا}}</ref>. | ||
[[ابو خالد کابلی]] از [[امام باقر]]{{ع}} نقل میکند که فرمود: «در | [[ابو خالد کابلی]] از [[امام باقر]]{{ع}} نقل میکند که فرمود: «در کتاب علی{{ع}} دیدیم که آمده بود {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref> من و [[اهل]] بیتم کسانی هستیم که [[خداوند]] [[زمین]] را برای ما به [[وراثت]] گذاشته و ما پرهیزگارانیم و زمین همه آن، از آن ما است، پس کسی از [[مسلمانان]] که زمینی را آباد و [[عمران]] نماید، [[خراج]] آن را به [[امام]] از [[خاندان]] من بدهد برای اوست آنچه از آن استفاده میکند. پس اگر زمین را رها کند یا خراب کند و [[مسلمان]] دیگری پس از او، آن را آباد سازد، پس او شایستهتر به زمین است از کسی که آن را ترک کرده است. پس باید خراج آن را به امام از اهل بیت من بدهد و برای وی است آنچه از آن استفاده کند تا این که [[قائم]] ظهور نماید...»<ref>{{متن حدیث|وَجَدْنَا فِي كِتَابِ عَلِيٍّ{{ع}} {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}} أَنَا وَ أَهْلُ بَيْتِيَ الَّذِينَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ وَ نَحْنُ الْمُتَّقُونَ وَ الْأَرْضُ كُلُّهَا لَنَا فَمَنْ أَحْيَا أَرْضاً مِنَ الْمُسْلِمِينَ فَلْيَعْمُرْهَا وَ لْيُؤَدِّ خَرَاجَهَا إِلَى الْإِمَامِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي وَ لَهُ مَا أَكَلَ مِنْهَا فَإِنْ تَرَكَهَا أَوْ أَخْرَبَهَا فَأَخَذَهَا رَجُلٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ مِنْ بَعْدِهِ فَعَمَرَهَا وَ أَحْيَاهَا فَهُوَ أَحَقُّ بِهَا مِنَ الَّذِي تَرَكَهَا فَلْيُؤَدِّ خَرَاجَهَا إِلَى الْإِمَامِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي وَ لَهُ مَا أَكَلَ حَتَّى يَظْهَرَ الْقَائِمُ{{ع}}}}؛ کافی، ج۵، ص۲۷۹؛ وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۳۲۹، در این جا به جای «أو أخربها» آمده: «ترکها و أخربها».</ref>. | ||
بر پایه این [[حدیث]]، [[زمینها]] چه آباد و چه ویران از آن امام است. و در صورت خراب بودن، دیگری میتواند با آباد کردن از آن بهره ببرد. مردی نزد علی{{ع}} آمد و گفت: زمین خرابی را که صاحبان آن عاجز از آباد کردنش بودند آباد کرده، نهرهای آن را جاری و [[زراعت]] کاشتم. علی فرمود: «گوارای تو باد و تو اصلاح گر هستی نه [[فساد]] کننده، آباد کننده هستی نه ویرانگر»<ref>{{متن حدیث| هَنِيئاً وَ أَنْتَ مُصْلِحٍ وَ غَيْرِ مُفْسِدُ مُعَمَّرِ غَيْرِ مُخَرَّب }}؛ موسوعه فقه علی بن ابی طالب{{ع}}، ص۳۲؛ ر.ک: جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۷۶.</ref>. همانند این [[روایات]] درباره زمینهای بیصاحب از [[امام باقر]]{{ع}} نقل شده که فرمودند: [[انفال]] از ماست. [[ابو بصیر]] گوید: گفتم: [[انفال]] چیست؟ فرمود: «از جمله انفال، [[معادن]] و جنگلهاست و هر زمینی که صاحب ندارد و هر زمینی که مردمش نابود شدهاند، برای ما میباشد»<ref>{{متن حدیث|مِنْهَا الْمَعَادِنُ وَ الْآجَامُ وَ كُلُّ أَرْضٍ لَا رَبَّ لَهَا وَ كُلُّ أَرْضٍ بَادَ أَهْلُهَا فَهُوَ لَنَا}}؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۷۲.</ref>. | بر پایه این [[حدیث]]، [[زمینها]] چه آباد و چه ویران از آن امام است. و در صورت خراب بودن، دیگری میتواند با آباد کردن از آن بهره ببرد. مردی نزد علی{{ع}} آمد و گفت: زمین خرابی را که صاحبان آن عاجز از آباد کردنش بودند آباد کرده، نهرهای آن را جاری و [[زراعت]] کاشتم. علی فرمود: «گوارای تو باد و تو اصلاح گر هستی نه [[فساد]] کننده، آباد کننده هستی نه ویرانگر»<ref>{{متن حدیث| هَنِيئاً وَ أَنْتَ مُصْلِحٍ وَ غَيْرِ مُفْسِدُ مُعَمَّرِ غَيْرِ مُخَرَّب }}؛ موسوعه فقه علی بن ابی طالب{{ع}}، ص۳۲؛ ر.ک: جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۷۶.</ref>. همانند این [[روایات]] درباره زمینهای بیصاحب از [[امام باقر]]{{ع}} نقل شده که فرمودند: [[انفال]] از ماست. [[ابو بصیر]] گوید: گفتم: [[انفال]] چیست؟ فرمود: «از جمله انفال، [[معادن]] و جنگلهاست و هر زمینی که صاحب ندارد و هر زمینی که مردمش نابود شدهاند، برای ما میباشد»<ref>{{متن حدیث|مِنْهَا الْمَعَادِنُ وَ الْآجَامُ وَ كُلُّ أَرْضٍ لَا رَبَّ لَهَا وَ كُلُّ أَرْضٍ بَادَ أَهْلُهَا فَهُوَ لَنَا}}؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۷۲.</ref>. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
# زمینهایی که ساکنان آن نابود شدهاند. در [[روایت]] دوم از [[امام موسی بن جعفر]]{{ع}} نقل شده که [[انفال]] هر [[زمین]] خرابی است که [[اهل]] آن نابود شده است. هنگامی که [[محمد بن علی حلبی]] از [[امام صادق]]{{ع}} درباره انفال میپرسد، امام پاسخ میدهد که انفال، زمینهایی است که ساکنان آن نابود شدهاند<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۶۷.</ref>. از [[رسول خدا]]{{صل}} نیز نقل شده که فرمود: «زمینهای عاد برای [[خدا]] و [[رسول]] اوست، سپس از آن شماست»<ref>{{متن حدیث|عَادِي الْأَرْضِ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ ثُمَّ لَكُمْ مِنْ بَعْدِي}}؛ بیهقی، سنن الکبری، ج۶، ص۱۴۳؛ ابو عبید، الأموال، ص۳۴۷.</ref> | # زمینهایی که ساکنان آن نابود شدهاند. در [[روایت]] دوم از [[امام موسی بن جعفر]]{{ع}} نقل شده که [[انفال]] هر [[زمین]] خرابی است که [[اهل]] آن نابود شده است. هنگامی که [[محمد بن علی حلبی]] از [[امام صادق]]{{ع}} درباره انفال میپرسد، امام پاسخ میدهد که انفال، زمینهایی است که ساکنان آن نابود شدهاند<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۶۷.</ref>. از [[رسول خدا]]{{صل}} نیز نقل شده که فرمود: «زمینهای عاد برای [[خدا]] و [[رسول]] اوست، سپس از آن شماست»<ref>{{متن حدیث|عَادِي الْأَرْضِ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ ثُمَّ لَكُمْ مِنْ بَعْدِي}}؛ بیهقی، سنن الکبری، ج۶، ص۱۴۳؛ ابو عبید، الأموال، ص۳۴۷.</ref> | ||
# زمینهایی که صاحبان آن کوچ کردهاند. در روایت چهارم از امام صادق{{ع}} نقل شد که انفال روستاهایی است که خراب شده و مردمش آن را ترک کردهاند. [[محمد بن مسلم]] گوید: از امام صادق{{ع}} دربارۀ انفال پرسیده شد؟ حضرت فرمود: «هر قریهای که [[مردم]] آن هلاک شده باشند یا از آن کوچ کنند، پس آن نفل از آن خداست...»<ref>{{متن حدیث|كُلُّ قَرْيَةٍ يَهْلِكُ أَهْلُهَا أَوْ يَجْلُونَ عَنْهَا فَهِيَ نَفْلٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۶۷.</ref>. در روایت [[ابن سنان]] آمده که انفال قریهای است که مردم آن کوچ کردهاند و هلاک شدهاند، پس روستای خراب شده برای خدا و رسول است <ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۷۲.</ref>. | # زمینهایی که صاحبان آن کوچ کردهاند. در روایت چهارم از امام صادق{{ع}} نقل شد که انفال روستاهایی است که خراب شده و مردمش آن را ترک کردهاند. [[محمد بن مسلم]] گوید: از امام صادق{{ع}} دربارۀ انفال پرسیده شد؟ حضرت فرمود: «هر قریهای که [[مردم]] آن هلاک شده باشند یا از آن کوچ کنند، پس آن نفل از آن خداست...»<ref>{{متن حدیث|كُلُّ قَرْيَةٍ يَهْلِكُ أَهْلُهَا أَوْ يَجْلُونَ عَنْهَا فَهِيَ نَفْلٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۶۷.</ref>. در روایت [[ابن سنان]] آمده که انفال قریهای است که مردم آن کوچ کردهاند و هلاک شدهاند، پس روستای خراب شده برای خدا و رسول است <ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۷۲.</ref>. | ||
# زمینی که صاحب آن، رهایش کرده و خراب شده. برابر [[حدیثی]] که [[امام باقر]]{{ع}} از | # زمینی که صاحب آن، رهایش کرده و خراب شده. برابر [[حدیثی]] که [[امام باقر]]{{ع}} از کتاب علی{{ع}} نقل کرده، مالک آن امام [[مسلمانان]] است و دیگری میتواند آن را آباد کند و [[خراج]] آن را بپردازد<ref>وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۳۱۹.</ref>. | ||
درباره آباد کردن زمین خرابی که از سوی مالکش رها شده و نیاز به آبادی دارد، گفته شده که امام مسلمانان میتواند آن را در [[اختیار]] دیگری قرار دهد و [[مالیات]] بگیرد. [[شهید]] اول در شرح این سخن علامه در [[ارشاد]] میگوید: باید قائل به تفصیل شد؛ زیرا زمینی که خراب شده و در گذشته مالک داشته، یا به وسیله خرید به وی منتقل شده که ملکیتش به [[اجماع]] با خراب شدن زائل نمیشود؛ اما اگر به احیا مالک شده باشد، اگر مالک معین نداشته باشد جزو [[انفال]] است که احیا کننده در [[زمان غیبت]]، مالک آن میشود و [[مالکیت]] اولی زائل میگردد؛ اما اگر مالک معین و معروفی داشته باشد، اقوال یکسان نیست و اجود قولها این است که از ملکیت مالک اول خارج شده و دیگری میتواند آن را احیا کند و مالک آن شود<ref>غایه المراد، ج۱، ص۴۹۰.</ref>. | درباره آباد کردن زمین خرابی که از سوی مالکش رها شده و نیاز به آبادی دارد، گفته شده که امام مسلمانان میتواند آن را در [[اختیار]] دیگری قرار دهد و [[مالیات]] بگیرد. [[شهید]] اول در شرح این سخن علامه در [[ارشاد]] میگوید: باید قائل به تفصیل شد؛ زیرا زمینی که خراب شده و در گذشته مالک داشته، یا به وسیله خرید به وی منتقل شده که ملکیتش به [[اجماع]] با خراب شدن زائل نمیشود؛ اما اگر به احیا مالک شده باشد، اگر مالک معین نداشته باشد جزو [[انفال]] است که احیا کننده در [[زمان غیبت]]، مالک آن میشود و [[مالکیت]] اولی زائل میگردد؛ اما اگر مالک معین و معروفی داشته باشد، اقوال یکسان نیست و اجود قولها این است که از ملکیت مالک اول خارج شده و دیگری میتواند آن را احیا کند و مالک آن شود<ref>غایه المراد، ج۱، ص۴۹۰.</ref>. |