بحث:وظیفه مسلمانان درباره اطاعت و نصرت امام مهدی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۲
، ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹←اطاعت از امامان در آیات و روایات
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==[[اطاعت]] از [[امامان]] در [[آیات]] و [[روایات]]== | ==[[اطاعت]] از [[امامان]] در [[آیات]] و [[روایات]]== | ||
*[[قرآن کریم]] در کنار [[اطاعت خدا]] و [[پیامبر]]، به [[اطاعت]] از [[اولی الأمر]] [[فرمان]] میدهد: {{متن قرآن|ْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ أَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلىِ الْأَمْرِ مِنكمُْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> اولو الامر به [[علی بن ابی طالب]] و [[ائمه اهل بیت]] {{ع}} [[تفسیر]] شده است<ref>ر.ک. موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی؛ مناقب، ج ۳، ص ۱۵.</ref>. این [[آیه]] به [[وظیفه]] [[مردم]] در برابر [[خدا]] و [[پیامبر]] اشاره میکند. با وجود سه [[مرجع]] "[[خدا]]"، "[[پیامبر]]" و "[[اولی الامر]]" هرگز [[مردم]] در بن بست قرار نمیگیرند. آمدن این سه [[مرجع]] برای [[اطاعت]]، با [[توحید]] [[قرآنی]] منافات ندارد؛ چون [[اطاعت از پیامبر]] و [[اولی الامر]] نیز شعاعی از [[اطاعت خدا]] و در طول آن است، نه در عرض آن و به [[فرمان خداوند]]، [[اطاعت]] از این دو لازم است.تکرار فرمانِ "{{متن قرآن|أَطِيعُواْ}} رمز تنوّع دستورهاست؛ ولی قطعاً کسی که از فرمانهای [[قرآن]]، [[پیامبر]] و [[اهل بیت]]{{ع}} [[اطاعت]] میکند، از [[امام زمان]]{{ع}} [[اطاعت]] کرده است. در سراسر [[قرآن]]، پس از [[اطاعت خداوند]]، [[اطاعت]] از [[رسول خدا]] ذکر شده است، و در یازده مورد، بعد از عبارت {{متن قرآن|ْ اتَّقُواْ اللَّهَ}} جمله {{متن قرآن|َ أَطيعُونِ}} آمده است؛ یعنی لازمه [[تقوای الهی]]، [[اطاعت]] از [[رسول]] اوست.با اینکه [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]]، هر دو لازم است، در این [[آیه]] تنها از [[سرپیچی]] از [[رسول]] [[نهی]] شده است که معلوم میشود مشکل آنان در [[اطاعت]] از [[رسول]] بوده است. با این توضیح؛ احتمال دارد برخی از [[منتظران]] در [[اطاعت از امام زمان]]{{ع}} کوتاهی کنند<ref>ر.ک. قرائتی، محسن، زندگی مهدوی در سایه دعای عهد، ص۱۰۲-۱۰۴.</ref>. در حالیکه [[اطاعت از امام]]، یک فریضه و بزرگداشت [[امامت]] شمرده شده است<ref>ر.ک. نهج البلاغه (صبحی صالح) حکمت ۲۵۲</ref>: {{متن حدیث|"و الطّاعة تعظیما للإمامة"}}<ref>ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref> و از مهمترین ویژگی [[منتظران]] است<ref>ر.ک. محمدهاشمی، عبدالله، فرهنگ انتظار زمینهساز تحقق جامعه مهدوی، ص۳۵-۳۶. </ref>. پیامبرخدا {{صل}} نیز فرموده است: «به فرمانبرداری از [[امامان]] خود تمسّک جویید و با آنان [[مخالفت]] نکنید، چرا که [[اطاعت]] آنان [[اطاعت]] خداست»<ref>{{متن حدیث|"تمسّکوا بِطَاعَةِ أئمّتکم وَ لَا تُخَالِفُوهُمْ، فَإِنْ طَاعَتُهُمْ طَاعَةِ اللَّهِ"}}؛ اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۳۶۹.</ref>. در [[قرآن]] در موارد متعدد از [[اطاعت]] مطلق از دیگران [[نهی]] شده است<ref>سوره عنکبوت، آیه ۸؛ سوره شعراء، آیه ۱۵۱؛ سوره کهف، آیه ۲۸؛ سوره فرقان، آیه ۵۲؛ سوره احزاب، آیه ۱؛ سوره قلم، آیه ۸ و۱۰؛ سوره انسان، آیه ۲۴؛ سوره علق، آیه ۱۹؛ سوره انعام، آیه ۱۱۶.</ref>، اما در این [[آیه]] از ما خواسته شده است به طور مطلق از {{متن قرآن|أُوْلىِ الْأَمْرِ}} [[اطاعت]] نماییم و این نیست مگر به خاطر [[عصمت]] آنان و "آنها بر حقند و [[حق]] پیوسته با آنان است، نه [[حق]] از آنها جدا میشود و نه آنها از [[حق]] جدا میشوند"<ref>ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۷۲، باب۴، ح۸.</ref>. بنابراین، [[اطاعت]] از آنها هرگز در تضادّ با [[اوامر]] [[خدا]] و [[رسول]] نخواهد بود. [[ثبات]] قدم بر [[ولایت]] دوازدهمین {{متن قرآن|أُوْلىِ الْأَمْرِ}} و [[اطاعت]] از او و [[الگو]] قرار دادن وی از مهمترین آزمونهای [[دوران غیبت]] به شمار میآید که فرمود<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۸۶، باب۲۵؛ {{متن حدیث|"طُوبَی لِمَنْ أَدْرَکَ قَائِمَ أَهْلِ بَیْتِی وَ هُوَ یَأْتَمُّ بِهِ فِی غَیْبَتِهِ"}}</ref>: «خوشا به حال کسی که [[قائم اهل بیت]] مرا [[درک]] کند، به شرطی که در دوران غیبتش، او را مقتدا و الگوی خود قرار داده باشد»<ref>ر.ک. اباذری، محمود، سیمای ماه دوازدهم در سی جزء قرآن، ص ۴۴-۴۷.</ref>. | *[[قرآن کریم]] در کنار [[اطاعت خدا]] و [[پیامبر]]، به [[اطاعت]] از [[اولی الأمر]] [[فرمان]] میدهد: {{متن قرآن|ْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ أَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلىِ الْأَمْرِ مِنكمُْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> اولو الامر به [[علی بن ابی طالب]] و [[ائمه اهل بیت]] {{ع}} [[تفسیر]] شده است<ref>ر.ک. موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی؛ مناقب، ج ۳، ص ۱۵.</ref>. این [[آیه]] به [[وظیفه]] [[مردم]] در برابر [[خدا]] و [[پیامبر]] اشاره میکند. با وجود سه [[مرجع]] "[[خدا]]"، "[[پیامبر]]" و "[[اولی الامر]]" هرگز [[مردم]] در بن بست قرار نمیگیرند. آمدن این سه [[مرجع]] برای [[اطاعت]]، با [[توحید]] [[قرآنی]] منافات ندارد؛ چون [[اطاعت از پیامبر]] و [[اولی الامر]] نیز شعاعی از [[اطاعت خدا]] و در طول آن است، نه در عرض آن و به [[فرمان خداوند]]، [[اطاعت]] از این دو لازم است. تکرار فرمانِ "{{متن قرآن|أَطِيعُواْ}} رمز تنوّع دستورهاست؛ ولی قطعاً کسی که از فرمانهای [[قرآن]]، [[پیامبر]] و [[اهل بیت]]{{ع}} [[اطاعت]] میکند، از [[امام زمان]]{{ع}} [[اطاعت]] کرده است. در سراسر [[قرآن]]، پس از [[اطاعت خداوند]]، [[اطاعت]] از [[رسول خدا]] ذکر شده است، و در یازده مورد، بعد از عبارت {{متن قرآن|ْ اتَّقُواْ اللَّهَ}} جمله {{متن قرآن|َ أَطيعُونِ}} آمده است؛ یعنی لازمه [[تقوای الهی]]، [[اطاعت]] از [[رسول]] اوست. با اینکه [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]]، هر دو لازم است، در این [[آیه]] تنها از [[سرپیچی]] از [[رسول]] [[نهی]] شده است که معلوم میشود مشکل آنان در [[اطاعت]] از [[رسول]] بوده است. با این توضیح؛ احتمال دارد برخی از [[منتظران]] در [[اطاعت از امام زمان]]{{ع}} کوتاهی کنند<ref>ر.ک. قرائتی، محسن، زندگی مهدوی در سایه دعای عهد، ص۱۰۲-۱۰۴.</ref>. در حالیکه [[اطاعت از امام]]، یک فریضه و بزرگداشت [[امامت]] شمرده شده است<ref>ر.ک. نهج البلاغه (صبحی صالح) حکمت ۲۵۲</ref>: {{متن حدیث|"و الطّاعة تعظیما للإمامة"}}<ref>ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref> و از مهمترین ویژگی [[منتظران]] است<ref>ر.ک. محمدهاشمی، عبدالله، فرهنگ انتظار زمینهساز تحقق جامعه مهدوی، ص۳۵-۳۶. </ref>. پیامبرخدا {{صل}} نیز فرموده است: «به فرمانبرداری از [[امامان]] خود تمسّک جویید و با آنان [[مخالفت]] نکنید، چرا که [[اطاعت]] آنان [[اطاعت]] خداست»<ref>{{متن حدیث|"تمسّکوا بِطَاعَةِ أئمّتکم وَ لَا تُخَالِفُوهُمْ، فَإِنْ طَاعَتُهُمْ طَاعَةِ اللَّهِ"}}؛ اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۳۶۹.</ref>. در [[قرآن]] در موارد متعدد از [[اطاعت]] مطلق از دیگران [[نهی]] شده است<ref>سوره عنکبوت، آیه ۸؛ سوره شعراء، آیه ۱۵۱؛ سوره کهف، آیه ۲۸؛ سوره فرقان، آیه ۵۲؛ سوره احزاب، آیه ۱؛ سوره قلم، آیه ۸ و۱۰؛ سوره انسان، آیه ۲۴؛ سوره علق، آیه ۱۹؛ سوره انعام، آیه ۱۱۶.</ref>، اما در این [[آیه]] از ما خواسته شده است به طور مطلق از {{متن قرآن|أُوْلىِ الْأَمْرِ}} [[اطاعت]] نماییم و این نیست مگر به خاطر [[عصمت]] آنان و "آنها بر حقند و [[حق]] پیوسته با آنان است، نه [[حق]] از آنها جدا میشود و نه آنها از [[حق]] جدا میشوند"<ref>ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۷۲، باب۴، ح۸.</ref>. بنابراین، [[اطاعت]] از آنها هرگز در تضادّ با [[اوامر]] [[خدا]] و [[رسول]] نخواهد بود. [[ثبات]] قدم بر [[ولایت]] دوازدهمین {{متن قرآن|أُوْلىِ الْأَمْرِ}} و [[اطاعت]] از او و [[الگو]] قرار دادن وی از مهمترین آزمونهای [[دوران غیبت]] به شمار میآید که فرمود<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۸۶، باب۲۵؛ {{متن حدیث|"طُوبَی لِمَنْ أَدْرَکَ قَائِمَ أَهْلِ بَیْتِی وَ هُوَ یَأْتَمُّ بِهِ فِی غَیْبَتِهِ"}}</ref>: «خوشا به حال کسی که [[قائم اهل بیت]] مرا [[درک]] کند، به شرطی که در دوران غیبتش، او را مقتدا و الگوی خود قرار داده باشد»<ref>ر.ک. اباذری، محمود، سیمای ماه دوازدهم در سی جزء قرآن، ص ۴۴-۴۷.</ref>. | ||
*در [[زیارت جامعۀ کبیره]] هم میخوانیم: {{متن حدیث|"من أطاعکم فقد أطاع اللّه و من عصاکم فقد عصی اللّه"}}<ref>«هر کس از شما اطاعت کند همانا از خدا اطاعت کرده است».</ref> و اینگونه است که [[اطاعت]] از [[اهل بیت]] و [[امامان]]، با [[اطاعت الهی]] پیوند خورده است و معیار [[اطاعت الهی]]، [[پیروی]] از این [[خاندان]] است. این [[اطاعت]]، گاهی نیز با تعبیر عمل به سخنان و اخذ به قول بیان شده است، یا [[تسلیم]] امر بودن. [[امام رضا]] {{ع}} در معرفی [[اوصاف شیعه]] فرمودند: «[[شیعیان]] ما آنانند که [[تسلیم]] امر ما باشند، به گفتۀ ما عمل کنند، با دشمنانمان مخالف باشند، پس هر که چنین نباشد از ما نیست»<ref>{{متن حدیث|"شیعتنا، الْمُسَلِّمُونَ لِأَمْرِنَا، ألآخذون بِقَوْلِنَا، الْمُخَالِفُونَ لأعداءنا، فَمَنْ لَمْ یکن کذلک فلیس مِنَّا"}}؛ وسائل الشیعه، ج ۱۸ ص ۸۳.</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در خطبۀ جهادیّۀ خویش، ضمن شکایت از [[سستی]] و کوتاهی همراهانش در [[نبرد]] با [[دشمن]] و ردّ این اتّهام که میگفتند: [[علی]] مرد شجاعی است، لکن [[دانش]] [[جنگ]] ندارد، از سابقۀ بیش از [[چهل]] ساله خویش در حضور در میدانهای رزم و [[جنگاوری]] یاد میکند و میفرمود: «از کسی که [[اطاعت]] نکنند، رأیی ندارد»<ref>{{متن حدیث|"وَ لکن لَا رأی لِمَنْ لَا یطاع"}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۲۷ </ref>، یعنی اشکال در [[فرماندهی]] و [[پیشوایی]] او نیست، بلکه در عدم [[فرمانبری]] و [[پیروی]] [[مردم]] است<ref>محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref>. | *در [[زیارت جامعۀ کبیره]] هم میخوانیم: {{متن حدیث|"من أطاعکم فقد أطاع اللّه و من عصاکم فقد عصی اللّه"}}<ref>«هر کس از شما اطاعت کند همانا از خدا اطاعت کرده است».</ref> و اینگونه است که [[اطاعت]] از [[اهل بیت]] و [[امامان]]، با [[اطاعت الهی]] پیوند خورده است و معیار [[اطاعت الهی]]، [[پیروی]] از این [[خاندان]] است. این [[اطاعت]]، گاهی نیز با تعبیر عمل به سخنان و اخذ به قول بیان شده است، یا [[تسلیم]] امر بودن. [[امام رضا]] {{ع}} در معرفی [[اوصاف شیعه]] فرمودند: «[[شیعیان]] ما آنانند که [[تسلیم]] امر ما باشند، به گفتۀ ما عمل کنند، با دشمنانمان مخالف باشند، پس هر که چنین نباشد از ما نیست»<ref>{{متن حدیث|"شیعتنا، الْمُسَلِّمُونَ لِأَمْرِنَا، ألآخذون بِقَوْلِنَا، الْمُخَالِفُونَ لأعداءنا، فَمَنْ لَمْ یکن کذلک فلیس مِنَّا"}}؛ وسائل الشیعه، ج ۱۸ ص ۸۳.</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در خطبۀ جهادیّۀ خویش، ضمن شکایت از [[سستی]] و کوتاهی همراهانش در [[نبرد]] با [[دشمن]] و ردّ این اتّهام که میگفتند: [[علی]] مرد شجاعی است، لکن [[دانش]] [[جنگ]] ندارد، از سابقۀ بیش از [[چهل]] ساله خویش در حضور در میدانهای رزم و [[جنگاوری]] یاد میکند و میفرمود: «از کسی که [[اطاعت]] نکنند، رأیی ندارد»<ref>{{متن حدیث|"وَ لکن لَا رأی لِمَنْ لَا یطاع"}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۲۷ </ref>، یعنی اشکال در [[فرماندهی]] و [[پیشوایی]] او نیست، بلکه در عدم [[فرمانبری]] و [[پیروی]] [[مردم]] است<ref>محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref>. | ||
*[[امامان معصوم]] به [[دلیل]] دارا بودن ویژگیهایی چون سر سپردگی و [[تسلیم محض]] نسبت به [[اوامر و نواهی]] [[الهی]]، [[پاکی]] و [[پیراستگی]] از هرگونه [[خطا]] و اشتباه و فانی شدن در [[اراده]] و خواست [[خداوند]] به مقامی رسیدهاند که [[امر و نهی]] آنها عین [[امر و نهی]] [[الهی]] است. به همین [[دلیل]]، کسی که از آنها [[پیروی]] کند دقیقا مانند این است که از [[خدا]] [[پیروی]] کرده است و کسی که با آنها [[مخالفت]] کند، دقیقا مانند این است که با [[خدا]] [[مخالفت]] کرده است<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، او را بشناسیم، ص ۱۰۹.</ref>. | *[[امامان معصوم]] به [[دلیل]] دارا بودن ویژگیهایی چون سر سپردگی و [[تسلیم محض]] نسبت به [[اوامر و نواهی]] [[الهی]]، [[پاکی]] و [[پیراستگی]] از هرگونه [[خطا]] و اشتباه و فانی شدن در [[اراده]] و خواست [[خداوند]] به مقامی رسیدهاند که [[امر و نهی]] آنها عین [[امر و نهی]] [[الهی]] است. به همین [[دلیل]]، کسی که از آنها [[پیروی]] کند دقیقا مانند این است که از [[خدا]] [[پیروی]] کرده است و کسی که با آنها [[مخالفت]] کند، دقیقا مانند این است که با [[خدا]] [[مخالفت]] کرده است<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی؛ ابراهیم، او را بشناسیم، ص ۱۰۹.</ref>. |