رفق و ملایمت در خانواده چه اهمیتی دارد؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۲۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

رفق و ملایمت در خانواده چه اهمیتی دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ سیره خانوادگی معصومان
مدخل اصلیرفق و مدارا در خانواده

رفق و ملایمت در خانواده چه اهمیتی دارد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث سیره خانوادگی معصومان است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره خانوادگی معصومان مراجعه شود.

پاسخ نخست

م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌

آقای دکتر م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌ در کتاب «سیره نبوی» در این‌باره گفته‌ است:

«خیر و برکت زندگی خانوادگی در گرو رفق و ملایمت است، و هیچ قاعده‌ای چون آن در تضمین روابط خانوادگی کارساز نیست. از امام صادق(ع) روایت شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ‏ بِأَهْلِ‏ بَيْتٍ‏ خَيْراً رَزَقَهُمُ‏ الرِّفْقَ فِي الْمَعِيشَةِ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ»[۱].

“رفق در معیشت” نرمش و ملایمت در حوزه‌های مختلف زندگی اعم از اقتصادی و اجتماعی، و پرهیز از هرگونه تندی و تیزی و تندروی در روابط و مناسبات خانوادگی و اقتصاد خانواده است. وجود رفق و ملایمت در خانواده مایه برکت و میمنت و فقدان آن سبب نقمت و ذلت است. رسول خدا(ص) در آموزه‌ای والا به عایشه فرمود: «إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِقَوْمٍ خَيْرًا رَزَقَهُمُ الرِّفْقَ فِي مَعِيشَتِهِمْ، وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهِمْ سُوءًا أَوْ غَيْرَ ذَلِكَ سَلَّطَ عَلَيْهِمُ الْخَرَقَ فِي مَعِيشَتِهِمْ»[۲].

زندگی خانوادگی در پرتو رفق و ملایمت سامانی درست می‌یابد و برای اعضای خانواده لذت‌بخش می‌گردد؛ و اساسا درک درست از زندگی و فهم عمیق از دین افراد را به همین سوق می‌دهد. پیام‌آور رفق و مدارا، محمد مصطفی(ص) فرموده است: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ‏ بِأَهْلِ‏ بَيْتٍ‏ خَيْراً فَقَّهَهُمْ‏ فِي‏ الدِّينِ‏ وَ رَزَقَهُمُ الرِّفْقَ فِي مَعَايِشِهِمْ وَ الْقَصْدَ فِي شَأْنِهِمْ»[۳].

لطافت روابط خانوادگی تابع نرمش و ملایمت زن و مرد است و اگر این رکن رکین در زندگی نادیده گرفته شود یا تضعیف گردد، همه چیز زندگی در معرض تباهی قرار می‌گیرد. پیامبر اکرم(ص) در آموزه‌ای والا فرموده است: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِأَهْلِ‏ بَيْتٍ‏ خَيْراً أَرْشَدَهُمْ‏ لِلرِّفْقِ‏ وَ التَّأَنِّي وَ مَنْ حُرِمَ الرِّفْقَ فَقَدْ حُرِمَ الْخَيْرَ»[۴]. نرمش و ملایمت در زندگی خانوادگی از چنان جایگاهی برخوردار است که بدون آن زندگی خانوادگی بی‌معناست. تعبیر امام صادق(ع) دراین‌باره کاملاً گویاست: «مَا زُوِيَ‏ الرِّفْقُ‏ عَنْ‏ أَهْلِ‏ بَيْتٍ‏ إِلَّا زُوِيَ عَنْهُمُ الْخَيْرُ»[۵]؛

زندگی و دینداری بدون ملایمت و نرمی به شدت در معرض آسیب و نابسامانی است، و از این‌روست که پیشوایان دین بر تکیه کردن به آن برای زندگی سالم تأکید بسیار کرده‌اند. امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده است که فرمود: «مُدَارَاةُ النَّاسِ‏ نِصْفُ‏ الْإِيمَانِ‏ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نِصْفُ الْعَيْشِ»[۶]. در زندگی خانوادگی اگر نرمش و ملایمت به دلایلی آسیب ببیند و زن و مرد به عدم رفق با یکدیگر کشیده شوند، آسیب‌های ناشی از آن تمام وجوه زندگی را متأثر می‌سازد و شرنگ تلخکامی در جان زندگی مشترک جاری می‌نماید، به طوری که عنوان زندگی برازنده آن نیست. به تعبیر امیر بیان، علی(ع): «لا عیش لمن لا رفق له»[۷]. سلامت و برکت زندگی خانوادگی تابع قواعدی است که در این میان، رفق و ملایمت بسیار اساسی است، و اگر تضعیف شود و بدان پشت گردد، ناسالمی و بی‌برکتی خانواده را به تباهی می‌کشد. امام صادق(ع) حدیثی را از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده است که این حقیقت را به خوبی و گویایی نشان می‌دهد: «الرِّفْقُ‏ يُمْنٌ‏ وَ الْخُرْقُ‏ شُؤْمٌ‏»[۸].

خداوند اهل رفق و نرمش است و دوست دارد که انسان‌ها با یکدیگر به رفق و نرمش رفتار کنند. امام صادق(ع) فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى‏ رَفِيقٌ‏ يُحِبُّ‏ الرِّفْقَ‏»[۹]. رفق و ملایمت در همه کارها مفید و راهگشاست، چنان‌که رسول خدا(ص) در آموزه‌ای گرانقدر به عایشه فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى‏ يُحِبُّ الرِّفْقَ فِي الْأَمْرِ كُلِّهِ»[۱۰].

خانواده‌ای که نرمش و ملایمت بر آن حکومت کند، محبوب خداست و دست یاری خداوند همراه آن است، چنان‌که امام صادق(ع) از پدران خود از علی(ع) نقل کرده است که رسول خدا(ص) فرمود: «إِنَّ‏ اللَّهَ‏ يُحِبُّ‏ الرِّفْقَ‏ وَ يُعِينُ‏ عَلَيْهِ‏»[۱۱].

در زندگی خانوادگی هیچ‌چیز چون نرمش و ملایمت موجب تصحیح روابط و حفظ سلامت، و مایه پیشرفت نیست، و آموزه‌های رسول خدا(ص) در این‌باره نشان‌دهنده جایگاه بی‌بدیل این اصل است. پیامبر اکرم(ص) به عایشه فرمود: «یَا عَائِشَةُ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى رَفِيقٌ يُحِبُّ الرِّفْقَ، وَيُعْطِي عَلَى الرِّفْقِ مَا لَا يُعْطِي عَلَى الْعُنْفِ، وَمَا لَا يُعْطِي عَلَى مَا سِوَاهُ»[۱۲]. زیبایی زندگی خانوادگی و آراستگی حقیقی آن به رفق و ملایمتی است که زن و مرد روا می‌دارند و هرگاه به تندی و خشونت کشیده شوند، زشتی و تباهی را بر خود خریده‌اند. امام باقر(ع) از رسول خدا(ص) روایت کرده است که فرمود: «إِنَّ‏ الرِّفْقَ‏ لَمْ‏ يُوضَعْ‏ عَلَى‏ شَيْ‏ءٍ إِلَّا زَانَهُ‏ وَ لَا نُزِعَ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا شَانَهُ»[۱۳]. تعابیر گوناگون نبوی درباره رفق و نرمی چنان است که هیچ تردیدی باقی نمی‌گذارد که جایگاه این امر در زندگی بی‌نظیر است و هیچ‌چیز جایگزین آن نیست، چنان‌که حضرت فرموده است: «لَوْ كَانَ‏ الرِّفْقُ‏ خَلْقاً يُرَى‏ مَا كَانَ‏ مِمَّا خَلَقَ اللَّهُ شَيْ‏ءٌ أَحْسَنَ مِنْهُ»[۱۴].

بنابراین باید تلاش گردد که زندگی خانوادگی بر این مبنا سامان یابد و از آسیب دیدن آن به جد پرهیز شود. بهترین آداب زندگی مشترک پاسداری همین قواعد است که کمال ادب آدمی در همین‌جا است. امام صادق(ع) فرموده است: «كَمَالُ الْأَدَبِ وَ الْمُرُوءَةِ سَبْعُ خِصَالٍ الْعَقْلُ وَ الْحِلْمُ‏ وَ الصَّبْرُ وَ الرِّفْقُ‏ وَ الصَّمْتُ‏ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ الْمُدَارَاةُ»[۱۵]. زندگی خانوادگی با چنین ویژگی‌هایی بهترین سازوکار را می‌یابد و توفیق این جهانی و آن جهانی بهره‌اش می‌شود. امام سجاد(ع) فرموده است از جمله آخرین وصایای خضر به موسی چنین بود: «مَا رَفَقَ‏ أَحَدٌ بِأَحَدٍ فِي‏ الدُّنْيَا إِلَّا رَفَقَ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[۱۶].

با این تلقی از رفق و ملایمت می‌توان زندگی خانوادگی را رفق محور و سراسر ملایمت ساخت، و از رفق‌گریزی و تندی به هر شکل و در هر لباس اجتناب کرد. به عنوان مثال پیامبر اکرم(ص) چنین هشدار داده است: «أَلَا وَ أَيُّمَا امْرَأَةٍ لَمْ‏ تَرْفُقْ‏ بِزَوْجِهَا وَ حَمَلَتْهُ‏ عَلَى مَا لَا يَقْدِرُ عَلَيْهِ وَ مَا لَا يُطِيقُ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ مِنْهَا حَسَنَةً وَ تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ عَلَيْهَا غَضْبَانُ»[۱۷]»[۱۸]

منبع‌شناسی جامع سیره خانوادگی معصومان

پانویس

  1. «هرگاه خداوند برای خانواده‌ای خیر و خوبی بخواهد، رفق و ملایمت در معیشت و اخلاق نیک را روزی آنان سازد». أبومحمد حسین بن سعید الکوفی الاهوازی، کتاب الزهد، تحقیق و اخراج و تنظیم غلامرضا عرفانیان، الطبعة الاولی، المطبعة العلمیة، قم، ۱۳۹۹ ق. ص۲۵؛ بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۹۴. و از امام صادق(ع) بدون «وَ حُسْنَ الْخُلُقِ»: الکافی، ج۵، ص۳۵؛ وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۴۲.
  2. «بی‌گمان خداوند اگر برای مردمانی نیکی بخواهد نرمی در گذران زندگی را روزی آنان سازد، و اگر برای آنان بدی یا چون آن رقم زند، تندی در گذران زندگی را بر ایشان چیره نماید». مصنف عبدالرزاق، ج۱۰، ص۴۱۴؛ قریب به همین: الجامع الصغیر، ج۱، ص۶۳؛ کنزالعمال، ج۳، ص۵۲.
  3. «هرگاه خداوند برای خانواده‌ای خیر و خوبی بخواهد، آنان را در دین فهیم نماید، و رفق و ملایمت در معیشت را روزی‌شان سازد، و اهل اعتدالشان گرداند». دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۵۵؛ مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۲۹۲، ج۱۳، ص۵۰، ج۱۵، ص۲۶۳.
  4. «هرگاه خداوند برای خانواده‌ای خیر و خوبی بخواهد، آنان را به رفق و ملایمت و تأنی رهنمون شود، و هرکه از رفق و ملایمت محروم شود از خیر و خوبی محروم گردد». مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۲۹۳.
  5. «رفق و ملایمت از خانواده‌ای رخت بر نبست مگر اینکه خیر و خوبی از آنان رخت بست». الکافی، ج۲، ص۱۱۹؛ بحارالانوار، ج۷۵، ص۶۰.
  6. «مدارا با مردمان نیمی از ایمان، و نرمش با ایشان نیمی از زندگی است». الکافی، ج۲، ص۱۱۷؛ تحف العقول، ص۲۹؛ وسائل الشیعة، ج۸، ص۵۴۰؛ بحار الانوار، ج۷۵، ص۴۴۰؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۵، ص۵۶۰.
  7. «زندگی ندارد آن‌که رفق و ملایمت ندارد». شرح ابن أبی الحدید، ج۲۰، ص۲۶۷.
  8. «رفق و ملایمت برکت است و تندی و خشونت نکبت است». کتاب الزهد، ص۲۹؛ الکافی، ج۲، ص۱۱۹؛ مشکاة الانوار، ص۱۸۰؛ وسائل الشیعة، ج۲، ص۴۹۸، ج۱۱، ص۲۱۳؛ بحارالانوار، ج۱، ص۱۵۰، ج۷۵، ص۵۱، ۵۴، ۵۹؛ مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۲۹۳.
  9. «خدای تبارک و تعالی ملایم است و رفیق و ملایمت را دوست می‌دارد». الکافی، ج۲، ص۱۱۸؛ مشکاة الانوار، ص۱۸۱؛ وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۲۱۳؛ بحار الانوار، ج۷۵، ص۵۶.
  10. «خدای متعال رفق و ملایمت را در همه کارها دوست می‌دارد». أبوالقاسم علی بن الحسین الموسوی (الشریف المرتضی)، الانتصار، الطبعة الاولی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۱۵ ق. ص۴۸۲؛ المحلی، ج۱۱، ص۴۱۶؛ المغنی لابن قدامة، ج۲، ص۳۲۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۴۴۶، ج۹، ص۳۴۸؛ منتهی المطالب، ج۲، ص۹۷۳؛ مولی محمد صالح المازندرانی، شرح اصول الکافی، مع تعلیقات المیرزا أبو الحسن الشعرانی، ضبط و تصحیح السید علی عاشور، الطبعة الاولی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۱ ق. ج۱۱، ص۱۱۸.
  11. «خداوند رفق و ملایمت را دوست می‌دارد و بر آن یاری می‌نماید». المحاسن، ج۱، ص۳۶۱؛ دعائم الاسلام، ج۱، ص۳۴۸؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۲۹۰؛ مکارم الاخلاق، ص۲۶۲؛ وسائل الشیعة، ج۸، ص۳۳۱؛ بحار الانوار، ج۶۴، ص۲۱۳؛ ج۷۶، ص۲۷۹.
  12. «ای عایشه، بی‌گمان خداوند ملایم است و رفق و ملایمت را دوست دارد، و به سبب رفق و ملایمت چیزهایی عطا می‌کند که با تندی و خشونت و چیزهای دیگر عطا نمی‌کند». صحیح مسلم، ج۱۶، ص۱۴۶؛ السنن الکبری، ج۱۰، ص۱۹۳.
  13. «رفق و ملایمت با هیچ‌چیز همراه نشد، مگر اینکه آن را آراست و زیبا نمود، و از هیچ‌چیز برداشته نشد، مگر آنکه آن را زشت و نازیبا نمود». الکافی، ج۲، ص۱۱۹؛ مشکاة الانوار، ص۱۸۰؛ وسائل الشیعة، ج۲، ص۶۹۳، ج۱۱، ص۲۱۴؛ الحدائق الناضرة، ج۳، ص۴۶۲.
  14. «اگر رفق و ملایمت مخلوقی بود که به چشم می‌آمد و دیده می‌شد، هیچ‌چیز از آن زیباتر و نیکوتر نبود». کتاب الزهد، ص۲۶؛ الکافی، ج۲، ص۱۲۰؛ وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۲۱۳؛ بحار الانوار، ج۷۱، ص۳۹۴.
  15. «کمال ادب و مروت در هفت خصلت است: عقل، بردباری، شکیبایی، ملایمت، سکوت، اخلاق نیکو و مدارا». أبوالفتح محمد بن علی بن عثمان الکراجکی، معدن الجواهر، تحقیق السید احمد الحسینی، الطبعة الثانیة، قم، ۱۳۹۴ ق. ص۵۹؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۳۸.
  16. «هیچ‌کس در زندگی این جهانی رفق نورزد و ملایمت نکند مگر آنکه خداوند در قیامت با او رفق ورزد و ملایمت کند». الخصال، ج۱، ص۱۱۱؛ وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۱۶۳؛ بحار الانوار، ج۱۳، ص۲۹۴، ج۷۰، ص۳۸۶، ج۷۵، ص۴۵۳؛ مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۲۹۴ [«مَا أَرْفَقَ‏» آمده است].
  17. «بدانید هرگاه زنی با شوهرش رفق و ملایمت نداشته باشد و از او چیزی بخواهد که قادر بر به دست آوردن آن نباشد، خداوند از چنین زنی حسنه‌ای را قبول نمی‌کند و او خداوند را در حالی دیدار می‌کند که خداوند از او خشمگین است.» کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۵؛ امالی الصدوق، ص۴۲۰ [«لَمْ‏ تُقْبَلْ‏ مِنْهَا» آمده است]؛ تنبیه الخواطر، ج۲، ص۲۶۱ [«لَمْ‏ یُقْبَلْ‏ مِنْهَا» آمده است]؛ مکارم الاخلاق، ص۲۱۴ [بدون «أَلَا وَ» و به صورت «لَمْ‏ تُقْبَلْ‏ مِنْهَا» آمده است]؛ بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۲۴۴ [«لَمْ‏ تُقْبَلْ‏ مِنْهَا» آمده است].
  18. دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌، سیره نبوی، ج۴ ص ۹۹-۱۰۵.