مالکیت در معارف و سیره نبوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۵۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

رعایت حریم مالکیت‌های خصوصی و عمومی

اموال در جامعه بشری بر دو نوع است:

  1. اموال خصوصی؛
  2. اموال‌های عمومی.

اموال خصوصی به افراد جامعه تعلق دارد و شامل خانه‌ها و املاک شخصی و مانند آن است که تحت اداره و مالکیت افراد است. اموال عمومی نیز شامل دشت‌های گسترده، جلگه‌ها، کوه ساران، جنگل‌ها، معادن و ذخیره‌های زیرزمینی است[۱] که زیر نظر سرپرستی شایسته اداره می‌شود. در حقیقت، اموال عمومی، ملک خداست. ازاین رو، باید به مصارف خداپسندانه برسد. تا زمانی که پیامبر خدا(ص) زنده بود، سرپرست اموال عمومی بود و پس از آن حضرت، جانشینان بر حق ایشان؛ یعنی امامان معصوم(ع) سرپرستی این اموال را بر عهده گرفتند و پس از آنها نیز به حکومت صالح و شایسته‌ای که بر اساس قانون خدا عمل می‌کند، سپرده شده است.

آنچه در آموزه‌های نبوی به عنوان یکی از اصول و شاخصه‌های تمدن آن حضرت مطرح است، رعایت حریم‌ها و حرمت‌ها در عرصه اقتصاد و درباره اموال شخصی و عمومی است؛ زیرا بی‌توجهی به این اصل موجب بحران‌ها و اختلال نظام اجتماعی و انحطاط تمدن می‌شود. پیامبر اعظم(ص) مسلمانان را از مفاسد اقتصادی و اموری چون غارت گری، غصب، رباخواری، پای مال کردن حقوق دیگران و کارهای سودجویانه آن به شدت نهی کرده است. برای مثال، خداوند در قرآن کریم جزای زن سارق و مرد سارق را قطع دستان آنان می‌داند[۲]. رسول گرامی اسلام، این حکم را با قاطعیت اجرا می‌کرد و به منظور اجرای عدالت از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کرد. حضرت علی(ع) در این باره می‌‌فرماید: من بارها از رسول خدا(ص) شنیدم که می‌فرمود: «ملتی که با صراحت، حق ضعیفان را از زورمندان نگیرد، هرگز پاک و پاکیزه نمی‌شود و روی سعادت نمی‌بیند»[۳].

رسول خدا(ص) درباره غاصب و کسی که مال دیگرن را به صورت ناروا و نامشروع تصاحب کرده است نیز سخن قاطع و تکان دهنده‌ای دارد. آن حضرت می‌فرماید: هرکس قطعه زمینی را با ستم تصاحب کند، آن قطعه زمین را با دیگر قطعه‌ها و قشرهای همان زمین به گردنش می‌آویزند و هرکه پاره‌ای از مال مسلمانی را به ناروا تصاحب کند، در روز رستاخیز، با خدا درحالی که بر او خشم گرفته است، روبه رو خواهد شد[۴].[۵].

منابع

پانویس

  1. انقلاب تکاملی اسلام، ص۱۶۷.
  2. نک: وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ «و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کرده‌اند به کیفری از سوی خداوند ببرید و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره مائده، آیه ۳۸.
  3. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  4. مسند احمد بن حنبل، ح۳۹۴۶، به نقل از: انقلاب تکاملی اسلام، ص۱۷۴.
  5. صمیمی، سید رشید، اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی، ص ۱۰۰.