جحاف بن حکیم سلمی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۲۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

آشنایی اجمالی

وی جحاف بن حکیم از بنوسلیم از تیره‌های قیس عیلان است[۱]. در برخی منابع، از تیره ذَکوان از شاخه‌های قبیله بنو سلیم دانسته شده[۲] و با نسبت ذکوانی از او یاد شده است[۳] که نسبت درستی است؛ زیرا جد بالاتر وی ذکوان بن ثعلبه است. ابن حجر[۴] با نسبت «فارِسی» از او یاد کرده است که این نسبت به جهت مهارت وی در سوارکاری است. در منابع دیگر وی را «فاتک» وصف کرده‌اند[۵]. اما اصل آن «الفارس» بوده و بعدها به غلط در نسخه‌ها «الفارسی» شده است. وی شاعری توانا بود و قطعاتی از شعر وی در سیره ابن هشام[۶] آمده است چنان که وی به عنوان یکی از مفاخر کوفه که شعر می‌سرود، معرفی شده[۷] و برخی از اشعار او درباره فتوح در منابع آمده است[۸]. ابن اثیر[۹] براساس اشعارش او را صحابی دانسته که صحیح به نظر نمی‌رسد. یک بیت از شعر وی که سواران بنی سلیم در عصر رسول خدا (ص) را وصف می‌کند چنین است:

شهدن مَعَ النَّبِي مسوماتحنينا وَهِي دامية الْكَلَام

ابن حجر[۱۰] شرح حال وی را در قسم چهارم الاصابه (توهمات) آورده و استدلال ابن اثیر را نپذیرفته و گوید: این شعر دلالت بر صحابی بودن وی ندارد و تنها جحاف در این اشعار به کثرت قوم و قبیله خویش در غزوۀ حنین افتخار کرده است. ابن سلام جمحی نیز شعر یاد شده جحاف را درباره بنی سلیم دانسته و گوید، هیچ دلالتی بر حضور وی در نبردهای عصر رسول خدا ندارد؛ زیرا تنها افتخارات قبیله خود را به نظم کشیده، اما در آن حوادث شرکت نداشته است. ابن سلام جمحی گوید: قیس بن هیثم[۱۱] که زمانی دراز پس از رسول خدا (ص) می‌زیسته، گفته است که جحاف در خانه وی (سالها پس از عصر رسول خدا (ص)) متولد شده است. علاوه بر این برخی شعر یادشده را، سروده ریش بن هلال قریعی دانسته‌اند نه جحاف بن حکیم[۱۲].

شعر دیگر او نیز که درباره افتخارات قبیله سلیم در حوادث عصر رسول خدا (ص) است مستند صحابی بودن وی قرار گرفته، اما ابن حجر[۱۳] در این باره نیز گفته است که این شعر دلالت بر صحابی بودن وی ندارد، بلکه او تنها افتخارات قبیله خویش را در آن شعر آورده است.

جحاف بن حکیم سُلمی که از وی با عنوان فاتک، ثائر و شاعر یاد شده، معاصر عبدالملک بن مروان بود و در درگیری‌های قبیله قیس و تغلب تعداد بسیاری از بنو تغلب را کُشت [۱۴]. اخطل شاعر درباره این اقدام وی چنین سرود:

[۱۵]؛
لَقَدْ أوْقَعَ الجَحَّافُ بِالبِشْرِ وَقْعَةً إلي الله مِنْها المُشْتَكَى وَالمُعولُ

قوم بنو تغلب در پی این اقدام به عبدالملک پناه آوردند و او خون جحاف را مباح و هدر اعلام کرد. جحاف به روم فرار کرد و مدتی در آنجا بود تا اینکه برای وی از عبدالملک امان گرفته شد و بازگشت. جحاف از کرده خویش در حق بنو تغلب پشیمان شده، توبه کرد و صدمات وارده به بنو تغلب را جبران کرد[۱۶]. در سبب بازگشت وی از روم گزارش دیگری نیز وجود دارد. براساس این گزارش جحاف که به رومیان پیوسته بود، آنان را در جنگ علیه مسلمانان یاری می‌کرد و همین مسئله موجب هزیمت مسلمانان در یکی از نبردها شده بود. عبدالملک که وضع را چنین دید، به وی امان داد و او بازگشت[۱۷]. اخطل در اشعار خود در موارد بسیاری از او یاد کرده است[۱۸]. وی در سال ۹۰ درگذشت[۱۹].[۲۰]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. نسب کامل وی را بنگرید: ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۱۹.
  2. ابن درید الازدی، الاشتقاق، ص۳۰۸؛ ابن سلام، ابوعبید القاسم، کتاب النسب، ص۲۵۵.
  3. ابن اثیر، اسد الغابه، عزالدین علی، اللباب فی تهذیب الانساب، ج۱، ص۵۳۱.
  4. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۴۴.
  5. ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۲۶۴؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۱۹.
  6. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۷۵.
  7. ابن فقیه، کتاب البلدان، ص۲۵۶.
  8. بلاذری، فتوح، ۳۸۰؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۴۵۵.
  9. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۱۹.
  10. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۴۴.
  11. از بستگان نزدیک جحاف، بلاذری، أنساب الاشراف، ج۱۳، ص۳۳۳.
  12. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۴۴.
  13. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۴۵.
  14. بلاذری، أنساب الاشراف، ج۷، ص۷۹.
  15. ابن درید الازدی، الاشتقاق، ص۳۰۸.
  16. بلاذری، أنساب الاشراف، ج۷، ص۸۱؛ ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۳۲۲.
  17. ابن اثیر، الکامل، ج۴، ص۳۲۲.
  18. ر. ک: بلاذری، أنساب الاشراف، ج۱۳، ص۳۳۲.
  19. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۲، ص۱۱۳.
  20. داداش نژاد، منصور، مقاله «جحاف بن حکیم سلمی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۳۷۴.