دائره

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۰۱ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

حوادث سخت و ناگوار[۱]، سوء و شکست[۲]، گردش ناگوار روزگار[۳] (دائرةالسوء). اصل آن "دور" به معنای احاطه[۴].

﴿يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ[۵]

از خرافات فکری مشرکان و منافقان، اعتقاد به گردش روزگار بر ضرر آنها و تأثیر این گردش در ایمان‌ نیاوردن آنان بوده است و در انتظار نازل‌ شدن این "دائره" بر سر مسلمانان بودند تا بازگشت شرک و بت‌پرستی و فرهنگ جاهلی را نظاره کنند[۶].

از آنجا که عالم هستی نخست تحت سلطه و تقدیر مطلقه الهی، یعنی قوانین و سنن الهی است، بدِ روزگار نتیجه اعمال و جزای دنیوی انسان‌هاست: ﴿ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ[۷].

این اصطلاح در فرهنگ سیاسی به مفهوم ناسازگاری با زمان یا نابهنگاهی آمده است. این مفهوم به تطبیق نکردن با مقتضیات زمان، اشتباه در گاه‌شماری و گرایش به عادات و عقاید کینه و منسوخ[۸] تعریف شده است که تطابق مفهومی با بهانه‌تراشی مشرکان برای ایمان نیاوردن دارد.[۹]

منابع

پانویس

  1. احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۲، ص۲۸.
  2. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۴، ص۲۹۷.
  3. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۵۲.
  4. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۳، ص۲۶۰.
  5. «آنگاه بیماردلان را خواهی دید که برای آنان سر و دست می‌شکنند؛ می‌گویند بیم داریم که بلایی به ما رسد؛ بسا خداوند پیروزی یا امری (دیگر، پیش) آورد تا آنان از آنچه در دل می‌نهفتند پشیمان گردند» سوره مائده، آیه ۵۲.
  6. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۳۷۱.
  7. «برای کارهایی که مردم کرده‌اند در خشکی و دریا تباهی به چشم می‌خورد، تا (خداوند، کیفر) برخی از آنچه کرده‌اند به آنان بچشاند، باشد که باز گردند» سوره روم، آیه ۴۱.
  8. علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۱۵.
  9. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۲۷۵.