فقر در فقه سیاسی
مقدمه
حاجت، ضعفِ موجب احتیاج، در مقابل غنا[۱]. فقیر به معنای حاجتمند، تنگدست، تهیدست و بینوا[۲].
﴿لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ﴾[۳].
فقر در دو جنبه معنوی و مادی در قرآن کریم وارد شده است:
- فقر معنوی (ذاتی): ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ﴾[۴]؛
- فقر مادی: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ﴾[۵][۶].
فقرا از اقشار آسیبپذیر اجتماعی هستند که در زیر بار تأمین خانواده پشت خم کردهاند و مردم با صدقه دادن و انفاق و دولت اسلامی با صرف مالیاتهایی همچون زکات، خمس، فیء و... وظیفه تأمین آنها را بر عهده دارند.[۷]
منابع
پانویس
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۵، ص۱۵۰.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۸۷.
- ↑ «(بخشی از این غنیمتها) برای مستمندان مهاجری است که از خانهها و داراییهای خود، رانده شدهاند» سوره حشر، آیه ۸.
- ↑ «ای مردم! شما نیازمندان درگاه خداوند هستید و خداوند است که بینیاز ستوده است» سوره فاطر، آیه ۱۵.
- ↑ «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان» سوره توبه، آیه ۶۰.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۱۱۹.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۴۸.