نیایش پنجاه و یکم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۳۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

این نیایش آن حضرت است در تضرع و اظهار فروتنی در پیشگاه الهی. شمارش نعمت‌های خدا شناخت ما را نسبت به پروردگار عمق می‌بخشد، عشق ما را نسبت به او افزون می‌کند و روحیه شکرگزاری را در ما زیاد می‌کند، چنان‌که به دنبال آن روح عبادت و بندگی در ما پیدا می‌شود و از سرکشی و تکبر پاکیزه می‌شویم. نعمت‌شماری در صدها آیه قرآن به چشم می‌خورد: نعمت‌های مادی، معنوی، ظاهری، باطنی، فردی، اجتماعی. فراوانی نعمت‌های خدا نشان از گستردگی رحمت او و مهر ویژه او نسبت به بندگان است. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ[۱].

این مکتب امام سجاد (ع) و صحیفه سجادیه است که آیه‌های کتاب خدا را به گوشه گوشه زندگی ما جاری می‌کند، امام در این دعا نعمت‌هایی را یاد می‌کند که ما هرگز در فکر آنها نیستیم و سپاس آنها را به جا نمی‌آوریم و چه بسا زندگی تلخی که پیدا می‌کنیم به خاطر همین بی‌توجهی‌هاست. بیائید بنشینیم و با دقت به زمزمه‌های او گوش فرا دهیم و سرمشق بگیریم: «إِلَهِي أَحْمَدُكَ وَ أَنْتَ لِلْحَمْدِ أَهْلٌ‏ عَلَى‏ حُسْنِ‏ صَنِيعِكَ‏ إِلَيَّ، وَ سُبُوغِ نَعْمَائِكَ عَلَيَّ، وَ جَزِيلِ عَطَائِكَ عِنْدِي...»؛ «ای خداوند من، حمد می‌گویم تو را -و تو سزاوار حمدی-حمد می‌گویم تو را به‌سبب نیکی‌هایت که در حق من روا داشتی، و به‌سبب نعمت‌های فراوانت که به من ارزانی فرمودی، و عطایای بسیارت که مرا بدان نواختی، و رحمت و بخشایش و نعمتت که مرا بر دیگران برتری نهادی و به من دادی.. درباره من نیکی‌ها کرده‌ای و مرا نعمت‌ها داده‌ای که زبان از سپاس آن عاجز است. و اگر احسان تو و نعم بی‌شمارت نمی‌بود، هرگز نمی‌توانستم بهره خویش فراچنگ آرم و به اصلاح نفس خود پردازم. ولی تو پیش از آنکه خواستار احسانت شوم، مرا غرقه احسان خود ساختی و در همه کارهایم مرا از دیگران بی‌نیازی بخشیدی و بلا از من بگردانیدی و قضای سهمگین از من بازداشتی.

بار خدایا، چه بلاهای رنج‌آور که از من بگردانیده‌ای و چه نعمت‌های فراوان که مرا بدان شادمان ساخته‌ای و چه احسان‌های بزرگوارانه که در حق من نموده‌ای. بارخدایا، تویی که به هنگام بیچارگی دعای من اجابت کردی و چون به خطا و لغزشی گرفتار آمدم از من درگذشتی و حق مرا از دشمنان بگرفتی. ای خداوند، هرگاه که از تو درخواستی نموده‌ام، بخیلت نیافته‌ام و هر زمان که آهنگ تو کرده‌ام گرفته‌ات ندیده‌ام، بل چنانت یافته‌ام که دعای مرا می‌شنوی و آنچه خواسته‌ام عطا می‌کنی و در هر کار که هستم و در هر زمان که هستم دیده‌ام که نعمت بسیارت بر من روان است. از این روست که در نزد من ستوده‌ای و احسانت بس نیکوست.»...

پس از این مناجات‌های فروتنانه امام با همان حال تضرع از خدای خویش درخواست عفو و بخشش می‌نماید: «ای خداوندی که نام‌های نیکو از آن توست، از تو می‌خواهم که مرا عفو کنی و بیامرزی، که من بی‌گناه نیستم که عذری اقامه کنم و نیرومند نیستم که هوای غلبه‌ام در سر باشد و گریزگاهی ندارم که بدان در گریزم.

از تو می‌خواهم که خطاهایم ببخشایی و از آن گناهان که مرا گرفتار خود ساخته و گرد من فرا گرفته و به هلاکتم نزدیک کرده، پوزش می‌خواهم. از آن گناهان در تو می‌گریزم.

-ای پروردگار من- و توبه می‌کنم، توبه من بپذیر. به تو پناه می‌جویم، پناهم ده. از تو زنهار می‌طلبم، خوارم فرو مگذار. دست سؤال پیش تو دراز کرده‌ام، محرومم مکن. به رشته رحمت تو چنگ زده‌ام، رهایم مکن. تو را می‌خوانم، نومیدم باز مگردان. ای پروردگار من، تو را می‌خوانم، در حالی که مسکینم، زار و نزارم، ترسان و هراسان و بیمناکم، فقیرم و به تو محتاجم. ای خدای من، به تو شکایت می‌کنم ناتوانیم را، که نمی‌توانم به آن وعده‌ای که به اولیای خود داده‌ای بشتابم و نمی‌توانم از آنچه دشمنانت را از آن ترسانده‌ای دوری جویم. به تو شکایت می‌آورم از فراوانی غم و اندوهم و وسوسه نفسم.

خدایا، به سبب آنچه در باطنم می‌گذرد، مرا رسوا نساخته‌ای و به سبب گناهانم هلاک نکرده‌ای. تو را می‌خوانم و تو پاسخم می‌دهی، هرچند به هنگامی که مرا می‌خوانی من در پاسخ تو درنگ می‌کنم. هر نیازم که باشد، از تواش می‌خواهم و هرجا که باشم، راز دل خود به تو می‌سپارم. جز تو کسی را نمی‌خوانم، جز تو به کسی امید ندارم. لبیک لبیک. هر کس به تو شکایت آورد، می‌شنوی. هرکس بر تو توکل کند، بدو روی می‌کنی. هر کس را که چنگ در ریسمان تو زند، رهایی می‌بخشی و از کسی که به تو پناه آورد، غم و اندوه می‌زدایی.

ای خداوند مرا به سبب اندک‌بودن سپاسگزاریم از خیر دنیا و آخرت محروم مکن. گناهانم را که تنها تو می‌دانی چیست بیامرز. اگر مرا عذاب کنی، سزای من است که من ستمگرم و تباهکارم و گنهکارم و مقصرم و سهل‌انگارم و غافل از بهره خویش هستم. اگر مرا بیامرزی چه شگفت؟ که تو مهربان‌ترین مهربانانی!»[۲].[۳]

منابع

پانویس

  1. «و از هر چه خواستید به شما داده است و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمی‌توانید شمار کرد؛ بی‌گمان انسان ستمکاره‌ای بسیار ناسپاس است» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.
  2. صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.
  3. بهشتی، سید جواد، مقاله «نیایش پنجاه و یکم»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۱۴.