کثیر بن عبدالله شعبی
کثیر بن عبدالله شعبی، یکی از سربازان و نیروهای تحت امر عمر بن سعد بود که در کربلا حضور داشت. او در قتل زهیر بن قین شرکت داشت.
مقدمه
طبری از هشام بن عوانه آورده است: هنگامی که عمر بن سعد از سران سپاه خواست تا نزد امام حسین (ع) بروند و از او بپرسند که برای چه هدفی به عراق آمده است، همه آنان از رویارویی با آن حضرت امتناع کردند، اما کثیر بن عبدالله گفت: من میروم و اگر بخواهی، حسین را ترور میکنم. عمر بن سعد گفت: فعلاً به ترور نیاز نیست. از او بپرس برای چه آمده است. کثیر که بیپروا و بیباک بود، به سوی خیمه امام حرکت کرد. ابوثمامه صائدی صحابی امام حسین (ع)، چون او را دید، به امام عرض کرد: این مرد که بهسوی شما میآید، شرورترین، بدترین، خونریزترین و بیپرواترین فرد روی زمین است. وقتی کثیر بن عبدالله شعبی به نزدیکی خیمه امام رسید، ابوثمامه صائدی مانع شد تا کثیر بن عبدالله قاصد عمر بن سعد، مسلحانه به حضور امام حسین (ع) برسد. به او گفت: شمشیرت را تحویل بده. گفت: نه! من فرستادهای هستم، پیامم را میرسانم. ابوثمامه صائدی گفت: بسیار خوب، پس من قبضه شمشیر تو را نگه میدارم تا آنکه پیام خودت را برسانی و باز گردی. کثیر گفت: هیچگاه به آن دست پیدا نخواهی کرد. ابوثمامه صائدی گفت: پس پیامت را به من برسان. تو انسان تبهکاری هستی. اجازه نمیدهم به امام نزدیک شوی. این دو مدتی با هم مشاجره لفظی کردند، سرانجام کثیر به جانب عمر بن سعد برگشت و ماجرا را گزارش داد.[۱]
کثیر بن عبدالله شعبی گوید: صبح عاشورا ما قصد حمله به امام حسین (ع) را داشتیم که زهیر بن قین در حالی که سوار بر اسبش بود شروع به سخن کرد و گفت: ای مردم کوفه، از عذاب خدا حذر کنید! خدا ما و شما را به باقیماندگان پیامبر خویش امتحان میکند تا ببیند ما و شما چگونه عمل میکنیم. ما شما را دعوت میکنیم که آنان را یاری کنید و از پشتیبانی عبیدالله بن زیاد طغیانگر باز مانید که در ایام سلطه آنان جز بد، نخواهید دید. ای بندگان خدا! فرزندان فاطمه(س) از پسر سمیه بیشتر شایسته دوستی و یاریاند. اگر یاریشان نمیکنید، خدا را به یاد آورید و آنان را مکشید. این مرد را با یزید بن معاویه واگذارید که به دینم سوگند یزید بی کشتن حسین نیز از اطاعت شما خشنود میشود. ای مردم، امروز بر روی زمین پسر دختر پیامبری جزء حسین نمانده و هیچکس بر کشتن او گر چه به یک کلمه باشد، یاری ندهد مگر آنکه خداوند دنیا را بر او تلخ سازد و به دشوارترین شکنجههای آخرت عذابش کند.[۲] کثیر بن عبدالله شعبی این سخنان را شنید و نقل کرد اما در قلب مُهر خورده او هیچ اثری بر جای نگذاشت. زهیر بن قین دلاورانه جنگید و با شمشیر از امامش دفاع کرد. دو نفر از کوفیان با نامهای کثیر بن عبدالله شعبی و مهاجر بن اوس تمیمی بر وی حمله کرده و او را به شهادت رساندند.[۳] امام خود را به بالین او رساند. او را دعا نمود و کشندگانش را نفرین کرد: «خداوند تو را از رحمت خود دور نگرداند و قاتلانت را لعنت کند، همانگونه که نسلهای ستمگر پیشین را لعنت کرد، همان نسلهایی که در هیئت میمون و خوک درآمدند».[۴] از سرگذشت کثیر بن عبدالله شعبی بعد از واقعه کربلا اطلاعی در دست نیست.[۵]
جستارهای وابسته
- زهیر بن قین (شهید)
منابع
پانویس
- ↑ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۴۱۰.
- ↑ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی. ، ج۳، ص۱۸۸-۱۸۹؛ تاریخ یعقوبی، احمدبن اسحاق (ابنواضح)، بیروت: دارصادر، ۱۳۷۹ قمری / ۱۹۶۰ میلادی. ، ج۲، ص۲۴۴-۲۴۵؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۴۲۶
- ↑ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی. ، ج۳، ص۴۰۳؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی. ، ج۵، ص۴۴۱؛ البدایه و النهایه، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: ۱۹۳۲ میلادی، ج۸، ۱۸۴قس الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری، ج۴، ص۷۱ کثیربن عبیدالله شعبی.
- ↑ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی. ، ج۳، ص۴۰۳؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی. ، ج۵، ص۴۴۱؛ تسلیة المجالس و زینة المُجالس الموسوم بمقتل الحسین (ع)، موسوی حائری کرکی، محمدبن ابیطالب، تحقیق فارس حسون کریم، قم: مؤسسه المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۸ قمری، ج۲، ص۲۹۵؛ بحار الانوار الجامعه لدرر الائمه الاطهار (ع)، علامه مجلسی، ملا محمد باقر، تهران: مکتبه الاسلامیه، ۱۳۶۲ شمسی. ، ج۴۵، ص۲۵-۲۶.
- ↑ محمدزاده، مرضیه، دوزخیان جاوید، ص۲۱۷-۲۱۹.