وظیفه مشاور چیست؟ (پرسش)
وظیفه مشاور چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ سیره اجتماعی معصومان |
مدخل اصلی | شورا و مشورت در اخلاق اسلامی |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
وظیفه مشاور چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث سیره اجتماعی معصومان است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره اجتماعی معصومان مراجعه شود.
پاسخ نخست
آقای دکتر مصطفی دلشاد تهرانی در کتاب «سیره نبوی» در اینباره گفته است:
«وظیفه کسی که با او مشورت میشود یعنی مشاور این است که در نهایت صداقت و امانت عمل کند و از هیچگونه خیر خواهی فروگذاری ننماید. از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که فرمود: «مَنِ اسْتَشَارَ أَخَاهُ الْمُسْلِمِ فَأَشَارَ عَلَيْهِ بِغَيْرِ رُشْدِهِ فَقَدْ خَانَهُ»[۱].
خیانت در مشورت، از بزرگترین گناهان است چنان که امیرمؤمنان علی(ع) از کسی که در مشورت خیانت روا دارد بیزاری جسته و فرموده است: «مَنْ غَشَّ الْمُسْلِمِينَ فِي مَشُورَةٍ فَقَدْ بَرِئْتُ مِنْهُ»[۲].
خیانت در مشورت نسبت به هیچ کس روا نیست و این حکم درباره همگان است چنان که اگر انسان پیشنهاد مشورت از جانب غیر مسلمانی را بپذیرد، حق ندارد در مشورت، نسبت به او خیانت کند و جز آن چه تشخیص میدهد به او اظهار نماید[۳]. امیرمؤمنان علی(ع) در نامهای که به محمد بن ابی بکر نوشت این امر را بدو یادآور شد: «وَ انْصَحِ الْمَرْءَ إِذَا اسْتَشَارَكَ»[۴].
اما وظیفه مشورتکننده این است که پس از آنکه شخصی با صفات و ویژگیهای لازم برای مشورت را انتخاب کرد، نظر او را بپذیرد و مورد استفاده قرار دهد. از پیامبر اکرم(ص) دراینباره چنین روایت شده است: «إِذَا أَشَارَ عَلَيْكَ الْعَاقِلُ النَّاصِحُ فَاقْبَلْ وَ إِيَّاكَ وَ الْخِلَافَ عَلَيْهِمْ فَإِنَّ فِيهِ الْهَلَاكَ»[۵].
و نیز امیرمؤمنان علی(ع) فرموده است: «مَنْ خَالَفَ الْمَشُورَةَ ارْتَبَكَ»[۶]. یعنی کسی که با نظر عاقل خیرخواهی که از او مشورت خواسته است مخالفت نماید و راهی را که او بدو نموده نپیماید، در هلاکت و خسران افتد، همچون کسی که در گل فرو رود[۷].
مرزشناسی و آدابورزی مشورت نزد پیشوایان دین چنان مهم بوده است که امام سجاد(ع) در رساله حقوق خویش نکاتی لطیف و راهگشا درباره حق مشورتکننده و مشاور آورده است: «وَ أَمَّا حَقُّ الْمُسْتَشِيرِ فَإِنْ حَضَرَكَ لَهُ وَجْهُ رَأْيٍ جَهَدْتَ لَهُ فِي النَّصِيحَةِ وَ أَشَرْتَ عَلَيْهِ بِمَا تَعْلَمُ أَنَّكَ لَوْ كُنْتَ مَكَانَهُ عَمِلْتَ بِهِ وَ ذَلِكَ لِيَكُنْ مِنْكَ فِي رَحْمَةٍ وَ لِينٍ فَإِنَّ اللِّينَ يُؤْنِسُ الْوَحْشَةَ وَ إِنَّ الْغِلَظَ يُوحِشُ مَوْضِعَ الْأُنْسِ وَ إِنْ لَمْ يَحْضُرْكَ لَهُ رَأْيٌ وَ عَرَفْتَ لَهُ مَنْ تَثِقُ بِرَأْيِهِ وَ تَرْضَى بِهِ لِنَفْسِكَ دَلَلْتَهُ عَلَيْهِ وَ أَرْشَدْتَهُ إِلَيْهِ فَكُنْتَ لَمْ تَأْلُهُ خَيْراً وَ لَمْ تَدَّخِرْهُ نُصْحاً وَ لَا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»[۸].
«وَ أَمَّا حَقُّ الْمُشِيرِ عَلَيْكَ فَلَا تَتَّهِمْهُ فِيمَا يُوَافِقُكَ عَلَيْهِ مِنْ رَأْيِهِ إِذَا أَشَارَ عَلَيْكَ فَإِنَّمَا هِيَ الْآرَاءُ وَ تَصَرُّفُ النَّاسِ فِيهَا وَ اخْتِلَافُهُمْ فَكُنْ عَلَيْهِ فِي رَأْيِهِ بِالْخِيَارِ إِذَا اتَّهَمْتَ رَأْيَهُ فَأَمَّا تُهَمَتُهُ فَلَا تَجُوزُ لَكَ إِذَا كَانَ عِنْدَكَ مِمَّنْ يَسْتَحِقُّ الْمُشَاوَرَةَ وَ لَا تَدَعْ شُكْرَهُ عَلَى مَا بَدَا لَكَ مِنْ إِشْخَاصِ رَأْيِهِ وَ حُسْنِ وَجْهِ مَشُورَتِهِ فَإِذَا وَافَقَكَ حَمِدْتَ اللَّهَ وَ قَبِلْتَ ذَلِكَ مِنْ أَخِيكَ بِالشُّكْرِ وَ الْإِرْصَادِ بِالْمُكَافَاةِ فِي مِثْلِهَا إِنْ فَزِعَ إِلَيْكَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»[۹]»[۱۰]
منبعشناسی جامع سیره اجتماعی معصومان
پانویس
- ↑ «هر که از برادر مسلمانش مشورت خواهد و او در جز آن چه رشد و خیر اوست نظر دهد و راهنمایی کند، به او خیانت کرده است». مسند احمد بن حنبل، ج۲، ص۳۲۱.
- ↑ «هر که با مسلمانان در مشورتی خیانت روا دارد من از او بیزاری جستهام». عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۶۶؛ بحارالانوار، ج۷۵، ص۹۹.
- ↑ نک: تفسیر نمونه، ج۳، ص۱۴۷.
- ↑ «و چون کسی از تو مشورت خواست خیرخواهی کن». امالی الطوسی، ج۱، ص۳۰؛ بحارالانوار، ج۷۵، ص۹۹.
- ↑ «هرگاه انسان عاقل خیر خواهی نظر مشورتی داد بپذیر، و بپرهیز از مخالفت با آرای چنین کسان که بیگمان نتیجه آن نابودی است». أعلام الدین، ص۲۹۵؛ بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۰۵؛ مستدرک الوسائل، ج۸، ص۳۴۴.
- ↑ «هر که با مشورت مخالفت کند فرو رود». غررالحکم، ج۲، ص۱۵۳-۱۵۴.
- ↑ نک: شرح غررالحکم، ج۵، ص۱۵۳.
- ↑ «اما حق کسی که از تو مشورت خواهد این است که اگر نظر مفید و صحیحی به خاطرت رسید در نصیحت و خیرخواهی برای او بکوشی و هرچه میدانی از باب مشورت اظهار کنی، و به او بگویی که اگر تو به جای او بودی چنان میکردی. و این از آن روست که او از جانب تو مهربانی و نرمی بیند، زیرا نرمش گریز و دوری را از میان بردارد و سختگیری به جای همدلی، گریز و دوری آورد. و اگر در کار او نظری بر خاطرت نگذرد ولی دیگری را بشناسی که به رأی و نظر او اعتماد داری و او را برای مشورت خودت میپسندی وی را به او معرفی و راهنمایی کنی که در این صورت در حق او کوتاهی ننمودهای و از خیراندیشی برایش فروگذار نکردهای. و نیرو و پشتیبانی جز خدا نیست». تحف العقول، ص۱۹۳.
- ↑ «و اما حقّ کسی که تو از او مشورت خواهی این است که او را در نظر ناموافقی که از سر مشورت به تو دهد متهم نسازی، زیرا مردمان در زمینه آرا متفاوتند و نظرهای مختلف دارند. و اگر به رأی و نظر او بدگمانی مختاری، اما متهم ساختن او که به دیدۀ تو شایسته مشورت بوده است بر تو روا نیست. و نیز از آنجا که رأی و نظر خود را بیدریغ و به خوبی به تو ارائه کرده و به نیکویی مشورت داده است سپاسگزاری از او را فرومگذاری. و اگر رأی و نظری موافق خواست تو داد خدا را سپاس داری و آن رأی و نظر را با سپاسمندی از برادرت بپذیری و منتظر فرصتی باشی که اگر او از او مشورتی خواهد همانگونه به او پاداش دهی» تحف العقول، ص۱۹۳.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی، ج۲ ص ۳۵۸.