تفسیر القرآن العظیم - ابن ابی‌ حاتم (کتاب)

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۳ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۵۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

تفسیر القرآن العظیم کتابی است به زبان عربی که مشتمل بر تأویل و تفسیر قرآن کریم می‌‏باشد. این کتاب اثر عبدالرحمن بن محمد بن ادریس رازی است و انتشارات مکتبة نزار مصطفی الباز انتشار آن را به عهده داشته‌ است.[۱]

تفسیر القرآن العظیم
زبانعربی
نویسندهعبدالرحمن بن محمد بن ادریس رازی
ناشرانتشارات ناشر مکتبة نزار مصطفی الباز
محل نشرریاض، عربستان
سال نشر۱۴۱۹ ق، ۱۳۷۸ ش
تعداد جلد۱۰
فهرست جلدهاجلد اول، جلد دوم، جلد سوم، جلد چهارم، جلد پنجم، جلد ششم، جلد هفتم، جلد هشتم، جلد نهم، جلد دهم

دربارهٔ کتاب

در معرفی این کتاب آمده است: «یکی دیگر از آثار تفسیری اهل تسنن در عصر غیبت صغرا تفسیری است که عبدالرحمن بن محمد بن ادریس - معروف به ابن ابی حاتم رازی - متوفای ۳۲۷ ه‍‌. ق تألیف کرده است. ذهبی در ترجمۀ عبدالرحمن گفته است: «وی تفسیری بزرگ در چندین جلد دارد که همۀ آن آثاری با سند است و از نیکوترین تفسیرها است» [۲]. و وفات او را ۳۲۷ ه‍‌. ق ذکر کرده است [۳].

سیوطی نیز وفات وی را ۳۲۷ دانسته و از تفسیر وی با عنوان التفسیر المسند یاد کرده و گفته است: دوازده جلد می‌باشد که آن را در تفسیرم خلاصه کرده‌ام[۴]. داوودی نیز از تفسیر وی با همان عنوان یاد کرده و گفته است: دوازده جلد است[۵]. حاج خلیفه آن را با عنوان «تفسیر ابن حاتم» ذکر کرده و از تلخیص آن در یک جلد توسط‍ سیوطی خبر داده است[۶]. اسماعیل پاشا در معرفی ابن ابی حاتم گفته است: در سال ۲۴۰ متولد شده و در سال ۳۲۷ وفات کرده و از تألیفات وی تفسیر القرآن است[۷].

اخیراً تفسیری با عنوان تفسیر القرآن العظیم تألیف ابن ابی حاتم رازی با تحقیق اسعد محمد طیب[۸] در ده مجلد به چاپ رسیده که تلفیقی است از بخش موجود تفسیر ابن ابی حاتم و آثار تفسیری نقل شده از وی در کتاب‌های تفسیری و روایی اهل تسنن و «کامل عویضه» چهار جلد فهارس برای آن تهیه کرده و با الحاق آن به آن ده جلد، آن را به چهارده جلد رسانده است. این تفسیر، روایی محض است؛ زیرا در آن به ذکر روایات منسوب به نبی اکرم (ص) و آثار صحابه و تابعین در ذیل کلمه‌ها، جمله‌ها و آیه‌های قرآن اکتفا شده است.

فقط‍ در مواردی با تعبیر "قال ابو محمد"[۹] در توضیح و رفع ابهام برخی روایات بیان مختصری دیده می‌شود.

این تفسیر برای همه سوره‌های قرآن جز سوره ناس به ترتیب آیات، روایات و آثاری تفسیری دربر دارد و عدد روایات و آثار آن به ۱۹۵۴۱ رسیده است. محقق در مقدمه‌ای که برای این کتاب نوشته، گفته است: بخش موجود از این تفسیر از سوره فاتحه تا انتهای سوره رعد[۱۰] و از سوره مؤمنون تا انتهای سوره عنکبوت است و در گردآوری روایات مفقود از این تفسیر، بر تفسیر القرآن العظیم ابن کثیر و الدر المنثور سیوطی و فتح الباری و تغلیق التعلیق ابن حجر عسقلانی و فتح القدیر شوکانی اعتماد کرده‌ام[۱۱]؛ یعنی در قسمت مفقود، روایاتی را که در تفاسیر و کتب نامبرده از تفسیر ابن ابی حاتم نقل شده، جمع‌آوری و برای تکمیل این تفسیر به قسمت موجود آن ضمیمه کرده است[۱۲]. در قسمت موجود از این تفسیر، همۀ روایات جز تعدادی اندک[۱۳] مسند است و حتی روایاتی را که از ابو العالیه و سدّی و مقاتل و ربیع بن انس بدون سند آورده، سند آنها را در مقدمۀ تفسیر ذکر کرده است[۱۴]، ولی در قسمت مفقود، بیشتر روایاتی که جمع‌آوری شده، از تفسیر درّ المنثور سیوطی و مرسل و بدون سند است[۱۵].

در قسمت موجود همۀ روایات با تعبیر "حدّثنا" یا "ثنا" یا "حدّثني" و یا "قرأت علی محمد بن فضیل" نقل شده و نشان می‌دهد مؤلف همۀ آنها را به‌طور مستقیم از خود راویان شنیده و از کتاب آنان نقل نکرده است.

از ویژگی‌های این تفسیر روایی این است که مؤلف درصدد بوده تنها روایاتی را که مربوط‍ به تفسیر و بیان معنای آیات است، گردآورد و روایت غیرتفسیری را که مبیّن معنای آیات نباشد، هرچند به نحوی با قرآن و آیات آن مرتبط‍ باشد، نیاورد[۱۶].

مؤلف در مقدمۀ کوتاهی که بر تفسیر دارد، گفته است: «کوشش کرده‌ام در تفسیر آیات، روایات و آثاری را که از نظر سند صحیح‌تر است و متن مناسب‌تری دارد، بیاورم. پس هرگاه تفسیر آیه‌ای را از رسول خدا (ص) بیابم، از صحابه‌ای که مثل آن تفسیر را بیان کرده باشند، هیچ‌کس را با آن حضرت ذکر نمی‌کنم و هرگاه تفسیری را از صحابه به دست آورم، اگر همۀ صحابه بر آن اتفاق داشته باشند، آن را از بلندپایه‌ترین آنها با صحیح‌ترین سندها نقل می‌کنم و موافقین آنان را با حذف سند نام می‌برم. اگر در آن تفسیر اختلاف داشته باشند، اختلاف آنان را ذکر نموده و برای هریک از آنان سندی می‌آورم و موافقان هریک را با حذف سند نام می‌برم. اگر از صحابه تفسیری را پیدا نکنم، در ذکر تفسیر تابعین و اتباع تابعین به روش ذکر تفسیر صحابه عمل خواهم کرد»[۱۷].

در این تفسیر نیز مانند سایر تفاسیر روایی اهل تسنن بیش‌ترین آثار از صحابه و تابعین می‌باشد و روایات نقل شده از رسول خدا (ص) اندک است؛ برای مثال، در تفسیر سوره حمد ۴۲ روایت آورده است و از این ۴۲ روایت، شش روایت از رسول خدا (ص)[۱۸] و سه روایت از حضرت علی (ع)[۱۹] و بقیه از سایر صحابه و تابعین است[۲۰].

ویژگی دیگر این تفسیر، نظم و دسته‌بندی خوبی است که در ذکر روایات رعایت شده و استفادۀ از آن را آسان کرده است. جملات و کلمات آیات، تفکیک شده و روایات مربوط‍ به هر جمله یا کلمه در ذیل همان جمله یا کلمه ذکر شده است و در مواردی که در معنای کلمه یا جمله بیش از یک وجه بوده، روایات مبین وجه دوم، وجه سوم و... با عنوان "الوجه الثاني"، "الوجه الثالث" و... بیان شده است.

این تفسیر منبع خوبی برای دستیابی به روایات تفسیری منسوب به نبی اکرم (ص) و آرا و اقوال تفسیری منسوب به صحابه و تابعین از طریق اهل تسنن است، ولی برای استفاده از آن توجه به نکات ذیل لازم می‌باشد:

  1. در قسمتی از اصل این تفسیر که موجود است، اکثر قریب به کلّ روایات آن مسند و قسمتی از روایات آن در نظر دانشمندان اهل تسنن صحیح است، ولی همان‌گونه که در معرفی کتاب التفسیر بخاری اشاره شد، صحت سند هیچ‌یک از روایات آن حتی روایاتی که دانشمندان اهل تسنّن صحیح دانسته‌اند، برای غیر اهل تسنّن قابل اثبات نمی‌باشد[۲۱].
  2. گرچه شمار روایات این تفسیر برحسب شماره‌گذاری مسلسل واقع در آن ۱۹۵۴۱ است، ولی باید توجه داشت که
    1. قسمتی از این تفسیر مفقود بوده و محقق تفسیر، روایات آن قسمت را از کتاب‌های دیگر ضمیمه کرده است و هرچند آن روایات در آن کتاب‌ها از مؤلّف این تفسیر نقل شده، ولی چون این قسمت از تفسیر موجود نیست، مأخذ روایات این قسمت درواقع همان کتاب‌ها است و درجۀ اعتبار آنها بستگی به درجۀ اعتبار آن کتاب‌ها دارد.
    2. اکثر روایات این کتاب موقوف و از صحابه، تابعین و اتباع تابعین نقل شده است و بدون تحقیق نمی‌توان آنها را پذیرفت و باتوجه به اینکه اکثر قریب به کل آن آرا مستند به بیانی نیست، می‌توان گفت بخش اعظم این کتاب نقل اقوال و آرای تفسیری مفسران، بدون بیان است.
  3. این تفسیر نیز مانند بسیاری از تفاسیر روایی از روایاتی که ظاهر آن منکر یا مستبعد و غیرقابل قبول است، خالی نیست. نمونۀ آن، روایاتی است که در ذیل آیه ۱۰۲ سوره بقره در توصیف «هاروت» و «ماروت» از ابن عباس و ابن عمر و غیر آنها نقل شده و آن دو را، دو ملکی که بر زمین آمده و مرتکب زنا شده‌اند، معرفی کرده است[۲۲]».[۲۳]

فهرست کتاب

در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.

دربارهٔ پدیدآورنده

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

پانویس

  1. کتابخانه دیجیتالی تبیان
  2. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۲۶۴.
  3. ر. ک: ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۲۶۹.
  4. سیوطی، طبقات المفسرین، ص۶۳.
  5. داوودی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۲۸۰.
  6. حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۳۶.
  7. بغدادی، هدیة العارفین، ج۵، ص۵۱۳.
  8. از کارهای مفیدی که این محقق انجام داده، ذکر نشانی روایت‌ها از سایر مصادر اهل تسنّن و بیان نظر دانشمندان در چگونگی سند روایات در پاورقی‌ها است.
  9. «ابو محمد» کنیه ابن ابی حاتم مؤلف این تفسیر است.
  10. در تفسیر چاپ شده موجود، تا آیه ۱۱ سوره رعد است (ر. ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۷، ص۲۲۳۳).
  11. ر. ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۷، ج۱، ص۱۱ و ۱۲ مقدمه محقق.
  12. این قسمت در تفسیر چاپ شده موجود از ج۷، ص۲۲۳۴ تا ج۸، ص۲۵۰۷ و از ج۹، ص۳۰۸۶ تا ج۱۰، ص۳۴۷۵ است.
  13. مانند روایاتی که در رقم حدیث ۱۸۲۹ و ۶۳۴۴ با تعبیر "قریء علی یونس بن عبد الاعلی" نقل شده که مرسل است.
  14. ر. ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۴، ص۱۵ (مقدمه مؤلّف).
  15. در این قسمت، آنچه از تفسیر ابن کثیر و تغلیق التعلیق نقل شده، مسند و آنچه از تفسیر الدر المنثور سیوطی و فتح القدیر شوکانی نقل شده، مرسل است و بیشتر روایات این قسمت از الدر المنثور نقل شده است.
  16. مؤلف آن در مقدمه این تفسیر گفته است: سألنی جماعة من اخوانی اخراج تفسیر القرآن مختصرا... و ان نقصد لاخراج التفسیر مجرّدا دون غیره...؛ (ر. ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۴، مقدمه مؤلف).
  17. ر. ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۴، مقدمة المؤلف.
  18. ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، روایات رقم ۵، ۱۹، ۲۳، ۳۳، ۴۰ و ۴۱.
  19. ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، روایات رقم ۱۲، ۱۳ و ۳۲.
  20. از ابن عباس شانزده روایت و از ضحاک و قتاده هریک سه روایت و از حسن و مجاهد و ابو العالیه هریک دو روایت و از جابر بن یزید و کعب و تبیع و خالد بن صفوان و حمید اعرج هریک، یک روایت آورده است.
  21. برای آگاهی از وجه آن ر. ک: بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۳۲۶.
  22. ر. ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۸۹ و ۱۹۰، احادیث ۱۰۰۵-۱۰۰۹.
  23. بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۵۱۳-۵۱۷.

دریافت متن