لوح محفوظ
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل لوح محفوظ (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- آنچه در جهان آفرینش از کوچک و بزرگ پدید میآید، همگی نمودهایی از قدرت و علم بیپایان الهی است و همۀ این پدیدهها بر اساس اراده و مشیت خداوند و مطابق با برنامههایی است که از پیش تعیین شده و در کتاب تکوینی الهی نوشته شده است. در متون اسلامی از چندین کتاب که مربوط به جهان خلقت و عالم تکوین است، خبر داده شده که سرنوشت انسان و جهان را دربرگرفته و از تولد و مرگ اشخاص تا پیدایش و زوال تمدن ها و از سعادت و شقاوت انسان ها تا قسمت روزی میان آنها و بالاخره هر حادثهای که برای هر انسانی اتفاق میافتد، در آن کتابها با قلم تقدیر رقم زده شده است و در مقابل آن قرآن کریم قرار دارد که کتاب تشریعی خداوند است[۱].
- طبق آیات و روایات موجود، تمام پدیدههای هستی از کوچک و بزرگ در دو کتاب یا لوح تکوینی نوشته میشود که هر کدام از آنها ویژگی خاص خود را دارند وعبارتند از:
- لوح محفوظ که گاهی از آن به «امّ الکتاب» و «کتاب مسطور» و «رقّ منشور» و «کتاب مکنون» و«کتاب حفیظ» تعبیر آورده شده است و به طوری که توضیح خواهیم داد، آنچه در این کتاب ثبت شده قابل تغییر نیست و دگرگونی در آن راه ندارد.
- لوح محو و اثبات که محل ثبت حوادث و اتفاقاتی است که به مرحلۀ فعلیت خواهد رسید و به طوری که از نامش پیداست آنچه در آن نوشته شده قابل تغییر و تبدیل است.
- در آیۀ زیر از هر دو کتاب یاد شده است: «یَمْحُوا اللهُ ما یَشاءُ وَیُثْبِتُ وَعِنْدَهُ اُمُّ الکِتابِ»[۲]. طبق این آیه، خداوند در عالم تکوین دو کتاب دارد: یکی کتابی است که هرگاه بخواهد چیزی را که در آن ثبت شده میزداید و یا چیزی را که در آن نیست ثبت میکند، یعنی مربوط به تغییراتی است که در قضای الهی حاصل میشود و دیگری کتابی است که ریشۀ تمام پدیدههای عالم است و نوشتههای آن قابل تغییر نیست[۳].
چیستی لوح محفوظ
- لوح در لغت به معنای صفحهای است که در آن نوشته میشود، مانند کاغذ یا پوست یا سنگ و یا هر چیز دیگری که قابل نوشته شدن باشد و لوح محفوظ کتابی است که تمام پدیدههای عالم با قلم تقدیر در آن ثبت شده و از هر گونه تغییری محفوظ است.[۴]
- بدون شک تعبیر لوح و قلم برای تقریب ذهن ماست و از باب تشبیه و یا تنزیل است و نباید آن را با قلم و کاغذ و کتاب معمولی مقایسه کرد، اگر چه به بزرگی عالم باشد، بلکه آن یک حقیقت والایی مانند عرش و کرسی است که ما از کیفیت آن آگاهی نداریم و فقط میدانیم که وجود دارد و علم به وجود آن منحصراً از طریق شرع و نقل حاصل میشود و عقل را در آن راهی نیست.[۵]
- چنین مینماید که لوح محفوظ گنجینهی علم خدا و آیینهی صفت عالِمیت اوست و چون علم خدا عین ذات اوست، نشاید که در این لوح، تغییری حاصل شود و لذا هیچ وقت در آن تغییر و تبدیلی رخ نمیدهد و محتوای آن همواره ثابت و استوار است و میتوانیم بگوییم لوح محفوظ، ظرف علم الهی است؛ البته علم خدا نامحدود است و این که این لوح را ظرف آن یا گنجینۀ آن قلمداد میکنیم در نسبت به معلومات است که مجموع پدیدههای جهان هستی است و به هر حال محدود است[۶].
ویژگی های لوح محفوظ
- طبق آیات و روایاتی که دربارۀ لوح محفوظ آمده، این کتاب ویژگی هایی دارد که برخی از آنها عبارتند از:
- این کتاب جایگاه علم کلی خداوند است که شامل علم به تمامی موجودات از کوچک و بزرگ میشود و اعم از پدیدههایی است که فعلیت یافته و یا هنوز به صورت قوه است و وجود عینی و خارجی پیدا نکرده است: «وَ ما یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِی الارْضِ وَلاَ فی السماءِ وَلاَ اصْغَرَ منْ ذلِکَ وَ لاَ اکْبَر اِلاّ فی کتابٍ مُبینٍ»[۷]؛ «وَمَا مِنْ دابَّةٍ فِی الارْضِ اِلاَّ عَلیَ اللهِ رِزْقُها وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرّها وَمُسْتَودَعَها کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبینٍ»[۸]. طبق قول راجح منظور از «مستقر» موجود زندهای است که وجود خارجی پیدا کرده و به فعلیت رسیده است و منظور از «مستودع» موجود زندهای است که هنوز فعلیت نیافته ودر مرحله قوه است.[۹]
- لوح محفوظ محل علم جزئی پروردگار است و علم او به احوال اشخاص و جوامع و بروز و ظهور حوادث و اتفاقات جزئی و شخصی در این کتاب ثبت شده و شمارش تمام موجودات در آن قرار دارد و گاهی از آن به عنوان کتاب حفیظ یاد شده است: «وَ اِنْ مِنْ قَرْیَةٍ اِلاّ نَحْنُ مُهْلِکُوها قَبْلَ یَومِ القِیامَةِ اوْ مُعَذِّبُوها عَذاباً شدیداً کانَ ذلِکَ فِی الکِتابِ مَسْطُوراً»[۱۰]؛ «قَدْعَلِمْنا ما تنْقُصُ الارضُ مِنْهُمْ وَعِنْدَنا کِتاب حَفیظ»[۱۱]؛ «وَکُلَّ شَیءٍ أحْصَیْناهُ فِی اِمامٍ مُبینٍ»[۱۲]؛ «وَلا رَطبٍ وَلا یابِسٍ اِلاّ فی کِتابٍ مُبینٍ»[۱۳]؛ «وَاِنَّ رَبّکَ لَیَعْلَمُ ما تُکِنُّ صُدُوُرهُمْ وَمایُعْلِنُونَ* وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِی السَّماءِ وَالأرْض اِلاّ فی کتابٍ مُبینٍ»[۱۴]. [۱۵]
- لوح محفوظ جایگاه حقیقت قرآنی است و قرآن پیش از نزول به قلب پیامبر در آنجا قرار داشته است. قرآن یک حقیقت تنزیلی دارد که همان الفاظ است و بر زبان پیامبر جاری شده و در مناسبت های خاصی در طول 23 سال نازل شده است و یک حقیقت بسیط که ورای الفاظ است و همان است که در شب قدر یک جا بر قلب پیامبر نازل شد. این حقیقت بسیط در لوح محفوظ قرار دارد و در این مرحله از آن به «کتاب مکنون» و «رق منشور» هم تعبیر شده است: «بلْ هوَ قُرآن مَجِید* فِی لَوحٍ مَحْفُوظٍ»[۱۶]؛ «اِنَّهُ لَقُرآن کَرِیم فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ»[۱۷]؛ «وَالطورِ* وَکِتابٍ مَسْطُور ٍ * فِی رقٍّ مَنْشُورٍ»[۱۸]. [۱۹]
- در بعضی از روایات آمده که لوح محفوظ دو طرف دارد یک طرف آن عرش خدا و طرف دیگر آن پیشانی اسرافیل است.[۲۰] شاید اشاره به این حقیقت دارد که لوح محفوظ نسبتی به خدا دارد و از این نظر نامحدود است و نسبتی به خلق دارد و از این نظر محدود و متناهی است و میتوان آن را به یک منشور تشبیه کرد و لذا در بعضی از روایات طول آن ذکر شده است.[۲۱]. [۲۲]
- این لوح در عین محدود بودن مشتمل بر تمام مخلوقات است و مجموع پدیدههای عالم را در برمیگیرد: عن النبی(صلی الله علیه و آله) قال: «کان الله قبل کلّ شیء و کان عرشه علی الماء وکتب فی اللوح المحفوظ ذکر کلّ شیء؛ خدا پیش از هر چیزی وجود داشت و عرش او بر آب بود و در لوح محفوظ ذکر همه چیز وجود دارد.» [۲۳]؛ عن الصادق(علیه السلام) قال: « قال الله للقلم: اکتب فی اللوح المحفوظ ماکان و ما هو کائن إلی یوم القیامة فالمداد مداد من نور والقلم قلم من نور و اللوح لوح من نور؛ خداوند به قلم گفت: هر چه را که شده و یا تا روز قیامت خواهد شد در لوح محفوظ بنویس، پس مرکب از نور و قلم از نور و لوح از نور بود.»[۲۴]. [۲۵]
- در بعضی از روایات از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «لوح و قلم دو فرشته هست.» [۲۶]. اطلاق فرشته به لوح و قلم شاید از آن جهت باشد که تمام نیروهای فعّال در جهان خلقت که خدا به آنها نقشی در تدبیر عالم داده و از آنها به «مدبّرات امر» یاد کرده، نوعی فرشته هستند و در متون مذهبی به تمام نیروهای تأثیرگذار در جهان، ملک و فرشته اطلاق شده است و شاید هم منظور از ملک بودن لوح و قلم این باشد که آنها دو حقیقت والایی هستند که هر کدام را ملکی حمل میکند همان گونه که عرش را هشت ملک حمل میکند. به خاطر همین روایت است که شیخ صدوق گفته است: "اعتقاد ما در لوح و قلم این است که آنها دو فرشتهاند".[۲۷] و شیخ مفید به او ایراد میگیرد که این سخن دور از صواب است و به ملائکه لوح و قلم گفته نمیشود و از نظر لغت چنین اطلاقی شناخته نشده است.[۲۸]. ولی با توجه به توجیهی گفته شده اشکال شیخ مفید برطرف میشود؛ به اضافه اینکه این تعبیر در چندین روایت از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است.[۲۹]
منبعشناسی جامع لوح محفوظ
پانویس
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثی درباره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، مجلۀ کلام اسلامی، ش 34، ص 84.
- ↑ سورۀ رعد، آیۀ 39
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثی درباره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، مجلۀ کلام اسلامی، ش 34، ص 84.
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثی درباره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، مجلۀ کلام اسلامی، ش 34، ص 84.
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثی درباره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، مجلۀ کلام اسلامی، ش 34، ص 84.
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثی درباره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، مجلۀ کلام اسلامی، ش 34، ص 84.
- ↑ سورۀ یونس، آیۀ 61
- ↑ سورۀ هود، آیۀ 6
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثی درباره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، مجلۀ کلام اسلامی، ش 34، ص 87.
- ↑ سورۀ اسراء، آیۀ 58
- ↑ سورۀ ق، آیۀ 4
- ↑ سورۀ یس، آیۀ 12
- ↑ سورۀ انعام، آیۀ 59
- ↑ سورۀ نمل، آیۀ 74 ـ 75
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثی درباره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، مجلۀ کلام اسلامی، ش 34، ص 87.
- ↑ سورۀ بروج، آیۀ 21 ـ 22
- ↑ سورۀ واقعه، آیۀ 77 ـ 78
- ↑ سورۀ طور، آیۀ31
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثی درباره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، مجلۀ کلام اسلامی، ش 34، ص 87.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج 57، ص 366.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج 57، ص 375.
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثی درباره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، مجلۀ کلام اسلامی، ش 34، ص 87.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج 57، ص 207
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج 57، ص 368
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثی درباره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، مجلۀ کلام اسلامی، ش 34، ص 87.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج 57، ص 369
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، اعتقادات، ص 44
- ↑ مفید، محمد بن محمدبن نعمان، تصحیح الاعتقاد، ص 74
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثی درباره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، مجلۀ کلام اسلامی، ش 34، ص 87.