لوح محفوظ در کلام اسلامی
معناشناسی
لوح
در منابع دینی از دو لوح نام آمده است که یکی از آنها "لوح محفوظ" است. بنابر آیات قرآنی، هر آنچه در عالم وجود دارد، از پیش در لوح محفوظ یا "کتاب مبین" ثبت شده است و همه جزئیاتی که در عالم هستی تحقق مییابند، از روز ازل در این کتاب مضبوطاند[۱].
نامهای دیگری نیز از لوح محفوظ یاد کرده است: کتاب مبین[۲]، امام مبین[۳]، ام الکتاب[۴]، کتاب حفیظ[۵]، کتاب مکنون[۶] و کتاب مسطور[۷]. برخی مفسران کتاب مبین را عبارت از علم پروردگار دانستهاند؛ بدین معنا که همه موجودات در علم بیپایان الهی ثبت شدهاند. بنابر این تفسیر، لوح محفوظ، همان صفحه علم خداوند است[۸].[۹]
لوح محفوظ
با توجه به منابع اسلامی اعم از آیات و روایات، دو نوع لوح وجود دارد لوحی که در آن محو و اثبات امور توسط پروردگار صورت میگیرد و این خود حاکی از این است، آنچه از امور مخلوقات در این لوح معلوم و مکشوف است، در مرتبه علل ناقصۀ این امور است که محو و اثبات در آن راه دارد. و لوحی که در آن تمامی موجودات هستی با تمام حقیقت و واقعیتشان منعکساند و هم از این روست که اگر کسی بدین لوح دست یابد و از آن آگاه گردد، گویا بر همه چیز عالم آگاه گشته است[۱۰].
در توضیحی دیگر باید گفت: دو نوع لوح وجود دارد: لوح محفوظ که از آن به "ام الکتاب"، "کتاب مبین"، "رق منشور" و "کتاب مکنون" هم تعبیر میشود[۱۱] لوح محفوظ را ام الکتاب نامیدهاند، بدین دلیل که این لوح ریشۀ تمامی کتابهای آسمانی است و همۀ کتابهای آسمانی از آن استنتاج میشوند[۱۲] و لوح محو و اثبات که محل ثبت حوادث و اتفاقاتی است که به مرحلۀ فعلیت خواهد رسید و به طوری که از نامش پیداست آنچه در آن نوشته شده قابل تغییر و تبدیل است[۱۳].
حوادث جهان هستی دو مرحله دارند:
- مرحلۀ قطعیت که هیچگونه دگرگونی در آن راه ندارد، یعنی یک حادثه با تمام اسباب و علل آن نزد عالِم حاضر است، و چون از تمام اسباب و علل و موانع آن حادثه و پیوندهای آن با گذشته و آینده آگاه است به طور قطع آن را میداند و خبر میدهد، در لسان آیات و روایات حوادث این مرحله در ام الکتاب یا لوح محفوظ ثبت شده است[۱۴]. به عبارتی دیگر، ام الکتاب یعنی لوحی که اولاً تمام حقایق و اسرار جهان در آن نقش شده است، ثانیاً ثابت و مصون از تغییر و زوال است و ثالثاً نزد خداست و عنداللهی[۱۵]. این کتاب از دسترس انسانهای عادی خارج است[۱۶] و بنابر برخی تفاسیر تنها برخی از اولیای خداوند به تناسب جایگاه و منزلت خود میتوانند به آن دسترسی داشته و به علومی ویژه دست یابند که افراد عادی از آن بیبهرهاند[۱۷].
- "مرحلۀ غیر قطعی"، یا به تعبیر دیگر "مرحله مشروط"، در این مرحله شخص از علل حوادث آگاه است، اما ممکن است تمام شرائط و موانع آن نزد او روشن نباشد، و لذا نمیتواند به طور قطع از وقوع حوادث خبر دهد، اما به طور مشروط میتواند، و این همان چیزی است که در لسان آیات و روایات از آن تعبیر به لوح محو و اثبات شده است[۱۸].
در آیۀ ﴿يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ﴾[۱۹] از هر دو کتاب یاد شده است. طبق این آیه، خداوند در عالم تکوین دو کتاب دارد: یکی کتابی است که هرگاه بخواهد چیزی را که در آن ثبت شده میزداید و یا چیزی را که در آن نیست ثبت میکند، یعنی مربوط به تغییراتی است که در قضای الهی حاصل میشود و دیگری کتابی است که ریشۀ تمام پدیدههای عالم است و نوشتههای آن قابل تغییر نیست[۲۰].
ذیل آیۀ ﴿وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ﴾[۲۱] امام صادق (ع) در رابطه با لوح محفوظ و علم خداوند میفرمایند: «هر امری را که خداوند اراده میکند، قبل از ایجاد آن در علمش موجود است. هیچ چیزی وجود پیدا نمیکند جز اینکه قبل از آن در علم الهی موجود بوده است»[۲۲].
لوح محفوظ گنجینۀ علم خدا و آیینۀ صفت عالِمیت اوست و چون علم خدا عین ذات اوست، نشاید که در این لوح، تغییری حاصل شود و لذا هیچ وقت در آن تغییر و تبدیلی رخ نمیدهد و محتوای آن، همواره ثابت و استوار است و میتوانیم بگوییم لوح محفوظ، ظرف علم الهی است؛ البته علم خدا نامحدود است و این که این لوح را ظرف آن یا گنجینۀ آن قلمداد میکنیم در نسبت به معلومات است که مجموع پدیدههای جهان هستی است و به هر حال محدود است[۲۳].
ویژگیهای لوح محفوظ
طبق آیات و روایاتی که دربارۀ لوح محفوظ آمده، این کتاب ویژگیهایی دارد که برخی از آنها عبارتاند از:
- این کتاب جایگاه علم کلی خداوند است که شامل علم به تمامی موجودات از کوچک و بزرگ میشود و اعم از پدیدههایی است که فعلیت یافته و یا هنوز به صورت قوه است و وجود عینی و خارجی پیدا نکرده است: ﴿وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلاَ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء وَلاَ أَصْغَرَ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾[۲۴]؛ ﴿وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾[۲۵] طبق قول راجح منظور از "مستقر" موجود زندهای است که وجود خارجی پیدا کرده و به فعلیت رسیده است و منظور از "مستودع" موجود زندهای است که هنوز فعلیت نیافته و در مرحله قوه است.
- لوح محفوظ محل علم جزئی پروردگار است و علم او به احوال اشخاص و جوامع و بروز و ظهور حوادث و اتفاقات جزئی و شخصی در این کتاب ثبت شده و شمارش تمام موجودات در آن قرار دارد و گاهی از آن به عنوان کتاب حفیظ یاد شده است: ﴿وَإِن مَّن قَرْيَةٍ إِلاَّ نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَلِك فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا﴾[۲۶]؛ ﴿قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنقُصُ الأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِندَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ﴾[۲۷]؛ ﴿إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾[۲۸]؛ ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾[۲۹]؛ ﴿وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾[۳۰].
- لوح محفوظ جایگاه حقیقت قرآنی است و قرآن پیش از نزول به قلب پیامبر در آنجا قرار داشته است. قرآن یک حقیقت تنزیلی دارد که همان الفاظ است و بر زبان پیامبر جاری شده و در مناسبتهای خاصی در طول ۲۳ سال نازل شده است و یک حقیقت بسیط که ورای الفاظ است و همان است که در شب قدر یک جا بر قلب پیامبر نازل شد. این حقیقت بسیط در لوح محفوظ قرار دارد و در این مرحله از آن به "کتاب مکنون" و "رق منشور" هم تعبیر شده است: ﴿وَالطُّورِ وَكِتَابٍ مَّسْطُورٍ فِي رَقٍّ مَّنشُورٍ﴾[۳۱]؛ ﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ﴾[۳۲].
- در بعضی از روایات آمده که لوح محفوظ دو طرف دارد یک طرف آن عرش خدا و طرف دیگر آن پیشانی اسرافیل است [۳۳] شاید اشاره به این حقیقت دارد که لوح محفوظ نسبتی به خدا دارد و از این نظر نامحدود است و نسبتی به خلق دارد و از این نظر محدود و متناهی است و میتوان آن را به یک منشور تشبیه کرد و لذا در بعضی از روایات طول آن ذکر شده است[۳۴].
- این لوح در عین محدود بودن مشتمل بر تمام مخلوقات است و مجموع پدیدههای عالم را در برمیگیرد: «عَنِ النَّبِیِّ (ص) قَالَ: کَانَ اللَّهُ قَبْلَ کُلِ شَیْءٍ وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ وَ کَتَبَ فِی اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ ذِکْرَ کُلِّ شَیْءٍ الْخَبَرَ»[۳۵]؛ «قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْقَلَمِ اکْتُبْ فَسَطَرَ الْقَلَمُ فِی اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ مَا کَانَ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَالْمِدَادُ مِدَادٌ مِنْ نُورٍ وَ الْقَلَمُ قَلَمٌ مِنْ نُورٍ وَ اللَّوْحُ لَوْحٌ مِنْ نُور»[۳۶].
- در بعضی از روایات از امام صادق (ع) نقل شده، فرمودند: "لوح و قلم دو فرشته هستند"[۳۷]. اطلاق فرشته به لوح و قلم شاید از آن جهت باشد که تمام نیروهای فعّال در جهان خلقت که خدا به آنها نقشی در تدبیر عالم داده و از آنها به "مدبّرات امر" یاد کرده، نوعی فرشته هستند و در متون مذهبی به تمام نیروهای تأثیرگذار در جهان، ملک و فرشته اطلاق شده است و شاید هم منظور از ملک بودن لوح و قلم این باشد که آنها دو حقیقت والایی هستند که هر کدام را ملکی حمل میکند، همان گونه که عرش را هشت ملک حمل میکند. به خاطر همین روایت است که شیخ صدوق گفته است: "اعتقاد ما در لوح و قلم این است که آنها دو فرشتهاند"[۳۸] و شیخ مفید به او ایراد میگیرد که این سخن دور از صواب است و به ملائکه لوح و قلم گفته نمیشود و از نظر لغت چنین اطلاقی شناخته نشده است[۳۹]. ولی با توجه به توجیهی گفته شده اشکال شیخ مفید برطرف میشود؛ به اضافه اینکه این تعبیر در چندین روایت از امام صادق (ع) نقل شده است[۴۰].
لوح محفوظ منبع علم امام
با توجه به آیۀ «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»[۴۱] و با توجه به آیۀ تطهیر[۴۲] که در مورد خاندان پیامبر (ص) است روشن میشود مصادیق بارز "مطهرون" که قادر به تماس با "کتاب مکنون" ـ لوح محفوظ و یا ام الکتاب[۴۳] ـ هستند و از آن باخبرند، پیامبر (ص) و خاندان ایشان هستند[۴۴]. لوح محفوظ مشتمل بر غیب آسمانها و زمین است. و اصل قرآن نیز در لوح محفوظ است و اهل بیت (ع) عالم به قرآن و به لوح محفوظ هستند بنابراین اهل بیت (ع) عالم به غیب خواهند بود[۴۵]. امام کاملترین انسان عهد خود و مظهر تام اسماء و صفات خدایی است و بالفعل به همه چیز عالم و به هر واقعۀ شخصی آشناست؛ منتها نکته این است که این گونه موهبتی به موجب ادلۀ عقلی و نقلی که آن را اثبات میکند قابل هیچگونه تخلف نیست و تغیر نمیپذیرد و به اصطلاح علم است به آنچه در لوح محفوظ ثبت شده است؛ یعنی امام به آنچه در لوح محفوظ هست علم دارد[۴۶]. بنابراین یکی از راههای علوم امامان (ع) آگاهی به لوح محفوظ یا ام الکتاب است[۴۷].
تکلیف آور نبودن علم به لوح محفوظ
البته باید توجه داشت، علم امام به لوح محفوط هیچ گونه تکلیفی برای ایشان ایجاد نمیکند؛ زیرا تکلیف همواره از راه امکان و اختیار به فعل تعلق میگیرد و از راه این که فعل و ترک هر دو در اختیار مکلفاند، فعل یا ترک خواسته میشود، اما از جهت حتمی بودن، محال است فعل مورد تکلیف قرار گیرد[۴۸].
پرسشهای وابسته
منابع
- جعفری، یعقوب، بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۳۴.
- غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمد رضا، بحثی مبسوط در آموزش عقاید
- رضایی اصفهانی، محمد علی، تفسیر قرآن مهر
- پارسانسب، گلافشان؛ پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا
- هاشمی، سید علی، جایگاه امامت از دیدگاه اصحاب ائمه
- هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی
- رستمی، محمد زمان، آلبویه، طاهره، علم امام
- میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث
- معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران
- مطهری، مجتبی، علم لدنی
- منصورنژاد، محمد، وحی
- مهدیفر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن
- فرهنگ شیعه
پانویس
- ↑ ﴿وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾؛ سوره نمل، آیه ۷۵؛ ﴿إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ ﴾؛ سوره یس، آیه ۱۲.
- ↑ ﴿وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ﴾؛ سوره نمل، آیه ۷۵.
- ↑ ﴿ إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾؛ سوره یس، آیه ۱۲.
- ↑ ﴿ يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ﴾؛ سوره رعد، آیه ۳۹.
- ↑ ﴿قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنقُصُ الأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِندَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ﴾؛ سوره ق، آیه ۴.
- ↑ ﴿فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ﴾؛ سوره واقعه، آیه ۷۸.
- ↑ ﴿وَإِن مَّن قَرْيَةٍ إِلاَّ نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَلِك فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴾؛سوره اسراء، آیه ۵۸.
- ↑ تفسیر نمونه، ۵/ ۲۷۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۳۹۳ ـ ۳۹۴.
- ↑ ر.ک: غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمد رضا، بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ص۴۳؛ رضایی اصفهانی، محمد علی، تفسیر قرآن مهر، ج ۲۱، ص۲۹۲ و ۲۹۳؛ پارسانسب، گلافشان؛ پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۳.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، جایگاه امامت از دیدگاه اصحاب ائمه؛ رستمی، محمد زمان، آلبویه، طاهره، علم امام؛ میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص۷۸.
- ↑ ر.ک: منصورنژاد، محمد، وحی، ص۵.
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۳۴، ص۸۴.
- ↑ ر.ک: معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ۲۹۳؛ منصورنژاد، محمد، وحی، ص۵.
- ↑ ر.ک: مطهری، مجتبی، علم لدنی، فصلنامه رهیافت انقلاب اسلامی، ش ۳، ص۷۵.
- ↑ ر.ک: منصورنژاد، محمد، وحی، ص۵.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، جایگاه امامت از دیدگاه اصحاب ائمه.
- ↑ ر.ک: غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمد رضا، بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ص۴۳.
- ↑ خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک میکند و (یا در آن) مینویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۳۴، ص۸۴.
- ↑ سورۀ زخرف، آیۀ ۴.
- ↑ ر.ک: معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ۲۹۳.
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۳۴، ص۸۴.
- ↑ و تو در هیچ کاری نیستی و از آن هیچ قرآنی نمیخوانی و (نیز شما) هیچ کاری نمیکنید مگر همین که بدان میپردازید، ما بر شما گواهیم و همسنگ ذرّهای در زمین یا در آسمان، از پروردگارت پنهان نمیماند و هیچ چیز کوچکتر و یا بزرگتر از آن نیست مگر که در کتابی روشنگر آمده است؛ سوره یونس، آیه: ۶۱.
- ↑ و هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر که روزیاش بر خداوند است و (خداوند) آرامشگاه و ودیعهگاه او را میداند؛ (این) همه در کتابی روشن (آمده) است؛ سوره هود، آیه: ۶.
- ↑ و هیچ شهری نیست مگر که ما پیش از رستخیز آن را از میان میبریم یا سخت عذاب میکنیم، این در کتاب (خداوند) نگاشته است؛ سوره اسراء، آیه: ۵۸.
- ↑ همانا ما میدانیم که زمین از آنان چه خواهد کاست و نزد ما کتابی نگهدارنده (ی همه چیز) است؛ سوره ق، آیه:۴.
- ↑ ما خود، مردگان را زنده میگردانیم و هر چه را پیش فرستادهاند و آنچه را از آنان بر جای مانده است مینگاریم و هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم؛ سوره یس، آیه: ۱۲.
- ↑ و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچتر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.
- ↑ و به یقین پروردگارت آنچه دلهاشان پنهان میدارد و آنچه (آنان) آشکار میکنند میداند. و هیچ (چیز) پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر (آمده) است؛ سوره نمل، آیه: ۷۴- ۷۵.
- ↑ سوگند به طور، و به کتابی نگاشته، در نازکپوستی برگشاده؛ سوره طور، آیه: ۱- ۳.
- ↑ که این قرآنی ارجمند است، در نوشتهای فرو پوشیده، که جز پاکان را به آن دسترس نیست؛ سوره واقعه، آیه: ۷۷- ۷۹.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص۳۶۶.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص۳۷۵.
- ↑ خدا پیش از هر چیزی وجود داشت و عرش او بر آب بود و در لوح محفوظ ذکر همه چیز وجود دارد؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص۲۰۷.
- ↑ خداوند به قلم گفت: هر چه را که شده و یا تا روز قیامت خواهد شد در لوح محفوظ بنویس، پس مرکب از نور و قلم از نور و لوح از نور بود؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص۳۶۸.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص۳۶۹.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، اعتقادات، ص۴۴.
- ↑ مفید، محمد بن محمدبن نعمان، تصحیح الاعتقاد، ص۷۴.
- ↑ جعفری، یعقوب، بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۳۴، ص۸۴.
- ↑ سورۀ واقعه، آیۀ ۷۷ ـ ۷۹.
- ↑ سورۀ احزاب، آیۀ ۳۳.
- ↑ ر.ک: معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ۲۹۳.
- ↑ ر.ک: غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمد رضا، بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ص۴۳؛ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی؛ مهدیفر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص۱۱۲.
- ↑ ر. ک: مهدیفر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص۱۱۲.
- ↑ ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، بررسیهای اسلامی.
- ↑ ر.ک: غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمد رضا، بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ص۴۳.
- ↑ ر. ک: طباطبایی، سید محمد حسین، بررسیهای اسلامی.