متشیع

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۹ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۵۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل متشیع (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

متشیع کسی که خود را به تشیع می‌چسباند و وانمود می‌کند که شیعه است، شیعه‌نما، شیعگی به معنای تبعیّت و پیروی از سخنان و رفتار و شیوۀ علی(ع) و ائمه هدی است و عمل می‌خواهد و به گفتن و شعار نیست. [۱].


مقدمه

  • این حقیقت را امامان نیز یادآور شده‌اند و معیار شیعه بودن را "عمل" دانسته‌اند. امام باقر(ع) فرمود: ... فو اللّه ما شیعتنا إلاّ من أطاع اللّه عزّ و جلّ[۲] علامه مجلسی در بیان این حدیث می‌فرماید: بیراهه نروید و به اتّکای ادّعای تشیع و محبت و ولایت، جرأت بر گناه پیدا نکنید، چراکه شیعه آنان کسی است که در گفتار و کردار، پیرو آنان باشد، نه‌آنکه تنها به لفظ، ادعای تشیّع کند[۳] تعبیری که برای این "شیعه‌نمایی" در روایات آمده، "انتحال التشیّع" است، یعنی خود را به تشیّع نسبت دادن و اگر در کسی ویژگی‌های شیعه نباشد ولی خود را به آنان ببندد، نوعی نفاق است. امام صادق(ع) فرمود: آیات قرآن دربارۀ منافقین دربارۀ کسانی است که خود را به دروغ به تشیّع نسبت دهند: هی فی من ینتحل التّشیّع[۴]. در حدیثی از امام باقر(ع) آمده است که وقتی ابن کوّاء (از سران خوارج) معنای و علی الأعراف رجال... را پرسید، حضرت فرمود: "اصحاب اعراف، ماییم که یاران خود را از چهره‌هاشان می‌شناسیم و هرکه ما را نشناسد و ما او را انکار کنیم اهل دوزخ است". در ادامه آمده است که حضرت امیر همیشه در خطابش به ابن کوّاء، می‌فرمود: وای بر تو! در حالی که ابن کوّاء ادعای شیعه‌گری داشت، امّا در روز نهروان به جنگ علی(ع) آمد![۵]. شیعه راستین، هم در اخلاق و تقوا و ترک گناه، به امامانش شبیه است، هم در موضع ضدّ باطل و مبارزه با ظلم و سازش‌ناپذیری با طاغوت. اینها همه در مواضع و عملکرد باید محسوس و ملموس باشد و ادعا و حرف، کافی نیست[۶]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۵۳۱.
  2. «به خدا قسم شیعۀ ما نیست مگر آنکه فرمانبردار خداوند باشد.» بحارالأنوار، ج ۶۷ ص ۹۵
  3. بحارالأنوار، ج ۶۷ ص ۹۶
  4. بحارالأنوار، ج ۶۵ ص ۱۶۶ح ۲۰
  5. بحارالأنوار، ج ۴۲ ص ۱۷
  6. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص:۵۳۱.