بحث:جفر

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۸ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۰۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

معنای جفر

جفر در اختیار ائمه

  • روایات فراوانی از وجود جفر و قرار گرفتن آن در اختیار ائمه خبر داده‌اند. امام صادق(ع) فرمود: "به درستی که جفر پیش ما است و آنها چه می‌دانند که جفر چیست؟ ظرفی است از پوست که در آن علم پیامبران و جانشینان آنها و علمای از بنی اسرائیل است."؛[۲]
  • امام رضا(ع) از جمله شرایط امامت و رهبری را همراه داشتن جفر بزرگ و کوچک "زرد" دانسته است.[۳]
  • امام باقر(ع) فرمود: "و جفر نزد ما است و آن پوست دباغی شده است به تحقیق در آن نوشته شد حتی پاچه‌هایش هم پر شد. آنچه بوده و آنچه خواهد بود تا قیامت، در آن وجود دارد.
  • ائمه اطهار(ع) در موارد متعددی به جفر تمسک و استشهاد کرده‌اند."[۴] وقتی مأمون در نامه‌ای، ولایت عهدی را به امام رضا(ع) محول کرد؛ آن حضرت در پشت آن نامه نوشتند: «والجامعة و الجفر، یدلان علی ضد ذالک ... لکنی إمثلت أمر أمیرالمؤمنین و آثرت رضاه»؛[۵]
  • امام صادق(ع) فرمود: "زیدیه مدعی هستند که جفر نزد آنها است، دروغ می‌گویند؛ اگر راست می‌گویند، قضاوت‌های علی(ع) و احکام و میراثی را که فرموده است و در جفر موجود است، بیرون بیاورند و راجع به میراث خاله‌ها و عمه‌ها از آنها بپرسید، اگر توانستند جواب گویند!"[۶][۷].
  1. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۳۹، ح۱.
  2. محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، جزء۳، ص۲۱۰، ح۳؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۳۹، ح۱.
  3. محمد بن عیسی ابن الفتح الاربلی، کشف الغمة، ج۳، ص۱۲۱؛ احمد بن علی الطبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج۲، ص ۴۴۸؛ محمد بن علی بن الحسین ابن بابویه، خصال، ابواب الثلاثین، ص۵۲۷، ح۱؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۲۵، ص ۱۱۷. «در کتاب بحارالانوار به جای "الاصغر" "الاصفر" درج شده است».
  4. محمد بن عیسی ابن الفتح الاربلی، کشف الغمة، ج۳، ص۱۷۲-۱۷۹؛ ؛ مرتضی عسکری، معالم المدرستین، ج۲، ص۴۲۷.
  5. «یعنی: جامعه و جفر بر خلاف آن شهادت می‌دهند... لکن من امتثال امر امیرالمؤمنین کردم و اختیار رضای او نمودم»؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، جزء۳، ص۲۱۸، ح۳؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۶، ص۴۸، ح۹۰.
  6. محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، جزء۳، ص۲۱۴، ح۱۶؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۴۱، ح۴.
  7. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص ۳۹۳-۳۹۶.