مراد از عصمت در مقام تلقی وحی چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۰ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مراد از عصمت در مقام تلقی وحی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ عصمت
مدخل بالاترعصمت پیامبران
مدخل اصلیعصمت در تلقی وحی
تعداد پاسخ۲ پاسخ

مراد از عصمت در مقام تلقی وحی چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث عصمت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.

پاسخ نخست

احمد حسین شریفی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر شریفی و آقای دکتر یوسفیان در کتاب «پژوهشی در عصمت معصومان» در این‌باره گفته‌‌اند:

«تلقی به معنای "دریافت کردن" می‌باشد. منظور از عصمت در مقام تلقّی وحی این است که پیامبر، وحی را همان طور که در لوح و خزانه علم الهی است، بدون کم و زیاد، دریافت می‌کند، و در این میان نه شیاطین می‌توانند در آن تصرف نمایند؛ نه فرشتگانی که واسطه در رساندن پیام خداوند می‌باشد مرتکب خطا می‌گردند؛ و نه ابزار ادراکی پیامبر (ص) در فهم و دریافت کامل آن به اشتباه می‌رود»[۱].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. بهروز مینایی؛
آقای دکتر بهروز مینایی در کتاب «اندیشه کلامی عصمت» در این‌باره گفته‌ است:

«این حوزه از عصمت، تقریباً مورد پذیرش تمامی طوایف مسلمانان قرار گرفته است و می‌توان گفت عصمت در مقام تلقّی و ابلاغ وحی از پذیرش اصل نبوت انفکاک ناپذیر است. عقل میان پذیرش نبوت و بین مطابق بودن پیام وی یعنی به دوربودن از خطا و خیانت ملازمه می‌بیند. ادعای اجماع دست کم در مسئله عدم کذب پیامبر در مقام تبلیغ مطرح است. در عین حال قاضی ابوبکر باقلانی سهو و نسیان در مقام ابلاغ وحی را جایز دانسته است و بعضی از کرّامیه مسئله کذب پیامبر در مقام تبلیغ را نیز جایز شمرده‌اند[۲]. نیز کسانی که افسانه غرانیق را نقل کرده[۳] و محتوای آن را می‌پذیرند، احتمال تصرف شیاطین در محتوای وحی را منتفی نمی‌دانند.

ذکر چند نکته در این حوزه از عصمت ضروری به نظر می‌رسد:

الف) بعضی دایره این حوزه از عصمت را در سه مقام تصویر کرده‌اند:

  1. مقام اخذ و تلقّی وحی از خداوند متعال؛
  2. مقام حفظ و ضبط وحی الهی؛
  3. مقام بازخوانی و ابلاغ پیام الهی به مردم[۴].

برخی نیز تنها به مقام نخست و سوم بسنده کرده[۵]، عده‌ای دیگر تنها مقام سوم را بررسی کرده‌اند[۶]. دسته یکم می‌گویند: افزون بر اینکه پیامبر باید وحی را درست دریافت کند و در بازگوکردن پیام خدا برای مردم هم معصوم باشند لازم است در فاصله این دو (اخذ و بازخوانی) نیز باید محتوای وحی الهی از هرگونه تصرف از انحراف سهوی یا عمدی محفوظ و مصون بماند. نگارنده معتقد است محدودکردن به سه مقام یا اکتفای به مقام سوم یا مقام اخذ و ابلاغ، بستگی به نحوۀ تعبیر ما از ابلاغ یا تبلیغ وحی الهی به مردم دارد و بحث چندان مهمی نیست. خطاها در پیام‌های بشری و ابلاغ آن توسط یک واسطه به فرد یا افراد دیگر در سه مقام مطرح است. گیرنده پیام در موقع شنیدن پیام ممکن است خطا کند یا پس از شنیدن ممکن است دچار سهو و فراموشی شود یا در موقع بازگوکردن پیام به دیگران، عمداً یا سهواً در آن تصرف کند. اگر ما عصمت در مقام ابلاغ را این‌گونه معنا کردیم که همان‌گونه که پیام الهی را تلقّی کرده است آن را بی‌هیچ کاستی یا زیادی به مردم برساند، تمامی مقام‌های سه گانه را در بر خواهد داشت.

ب) برخی از بزرگان معنای ابلاغ را از مفهوم نخستین آن توسعه داده‌اند و دایره شمول این پیام رسانی پیامبران را به حوزه برداشت و فهم افراد بشری از پیام الهی نیز تسرّی داده‌اند[۷]. اگر انبیا پیام الهی را بی‌هیچ کم و کاست به مردم برسانند، ولی مردم به دلیل پیش‌فرض‌ها و معرفت‌های برون‌دینی، به‌گونه وارونه‌ای پیام خدا را فهم کنند، درواقع آن معارف اصیل به مردم ابلاغ نشده است؛ ازاین رو همان ادلّه‌ای که دلالت بر عصمت پیامبران در مقام ابلاغ وحی دارند، بر عصمت فهم و برداشت انسان‌ها از معارف دینی نیز صحه می‌گذارند.

بسی روشن است که عمق فهم افراد بشری با یکدیگر متفاوت است. منظور از تفاوت فهم بشر از معارف دینی، نفی برداشت‌های متضاد و متعارض و در عرض هم است که با عصمت در مقام ابلاغ منافات دارد، نه اختلاف در سطح فهم و درک مردم از معارف دینی. یقیناً درکی که اصحاب خاص رسول خدا (ص) و اولیای الهی از معارف داشتند با درک و فهم تودۀ مردم بسیار متفاوت بود[۸]»[۹]

منبع‌شناسی جامع عصمت

پانویس

  1. شریفی، احمد حسین، یوسفیان، حسن، پژوهشی در عصمت معصومان ص۹۰.
  2. برای اطلاع بیشتر درباره این حوزه از عصمت و اقوال آن ر.ک: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۱، ص۸۹؛ میرسیدشریف جرجانی، شرح المواقف قاضی عضدالدین ایجی، ج۸، ص۲۶۳؛ قاضی عضدالدین ایجی، المواقف، ص۳۵۸؛ سعدالدین تفتازانی، شرح المقاصد، ج۴، ص۵۰؛ محمدحسن مظفر، دلائل الصدق، ج۱، ص۶۰۴؛ عبدالرزاق لاهیجی، گوهر مراد، ص۴۲۱؛ ابن میثم البحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۲۵؛ فاضل مقداد، ارشاد الطالبین الی نهج المسترشدین، ص۳۰۴؛ عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۱۰؛ سید مرتضی، تنزیه الانبیاء و الائمه، ص۲؛ علامه حلّی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۷۵.
  3. ر.ک: جلال الدین السیوطی، الدرالمنثور، ج۴، ص۳۶۶ - ۳۶۸؛ علی بن برهان الدین الحلبی، السیرةالحلبیه، ج۱، ص۳۲۴ - ۳۲۷؛ محمدحسن مظفر، دلائل الصدق، ج۱، ص۶۰۳؛ محمدهادی معرفت، تنزیه انبیا از آدم تا خاتم، ص۱۹۵ - ۱۹۶.
  4. ر.ک: جعفر سبحانی، الالهیات، ج۳، ص۱۸۵؛ عبدالله جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ص۱۲۱ – ۱۲۳؛ سیدمحمدحسین طباطبائی، وحی یا شعور مرموز، ص۱۹ - ۲۰.
  5. احمدحسین شریفی و حسن یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان، ص۹۵.
  6. محمدجواد مغنیه، الجوامع و الفوارق بین الشیعة و السنه، ص۱۹۱.
  7. عبدالله جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، ص۵۵ - ۵۷.
  8. احمدحسین شریفی و حسن یوسفیان، پژوهشی در عصمت معصومان، ص۹۶.
  9. مینایی، بهروز، اندیشه کلامی عصمت، ص ۳۵۶.