تأویل در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)
تأویل در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم |
مدخل اصلی | تأویل در لغت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
تأویل در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین سید علی هاشمی در کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در اینباره گفته است:
«تأویل» از ماده «أول» به معنای رجوع به امری است[۱]. ابناثیر «أَول» را در مبدأ و منتهی هر دو به کار میبرد. بنابراین، آل الشیء یعنی آن شیء به اصل خود بازگشت یا به غایت و مقصد خود رسید[۲]. بر این اساس، اگر «تأویل» درباره لفظ با کلامی به کار رود، یعنی نقل ظاهر معنای لفظ از وضع اصلی به معنایی دیگر، به واسطه دلیل یا قرینهای که وجود دارد، در صورتی که آن دلیل موجود نباشد، لفظ از ظاهرش به معنای دوم منتقل نمیشود[۳].
تأویل به معنای تقدیر و برنامهریزی نیز به کار رفته است. بدین ترتیب، أوّله یعنی قدّره و دبّره[۴]. با توجه به اینکه در همه مشتقات این واژه رجوع به امر متقدم همراه با تبیین و برنامهریزی وجود دارد، صاحب التحقیق معنای تأویل را به طور مطلق (خواه در امور مادی یا معنوی و خواه در الفاظ یا غیر آن)، قراردادن چیزی متقدم بر امر دیگر دانسته است؛ به گونهای که رابطه تقدیر و تدبیرمیان متقدم و متأخر وجود داشته باشد[۵]. به این ترتیب، تأویل در اصطلاح قرآنی، گاه مترادف با تفسیر به کار میرود. در این صورت، تأویل به معنای تعیین مرجع و مبدأ یا مقصد و مراد لفظ است؛ تا دریابیم کلام از کجا نشأت گرفته و در نهایت به کجا متصل میشود[۶]. براین اساس، تأویل قرآن، آن حقیقت و منبعی است که مصدرنزول قرآن و مرجع نهایی قرآن است: ﴿حم وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ﴾[۷][۸][۹]
تأویل، مصدر باب تفعیل از ماده «أول» است. مشهورترین معنا برای این ماده، رجوع» است که وقتی به باب تفعیل میرود، معنای «باز گرداندن» را میرساند. مطابق این ریشه، تأویل به معنای بازگرداندن چیزی به مقصود و غایت آن است[۱۰]. تأویل آیات، از ظاهر الفاظ به دست نمیآید[۱۱] و نیازمند دقت و تفسیر متشابهات بر اساس محکمات است[۱۲]. برای تأویل، معانی متفاوتی بیان شده[۱۳]؛ اما مقصود در این نوشته، معنایی است که در تفاسیر مفسران نخستین آمده که عبارت است از: تفسیر، علم و شناخت عاقبت امور[۱۴]؛ که تعقل و تدبر، در تحصیل مراتبی از این علم نقش مهمی دارد[۱۵]. به همین مناسبت، در این بخش به بررسی آن میپردازیم؛ هرچند ممکن است که در تحصیل مراتبی دیگر از این علم یا برخی مسائل آن، شیوههای دیگر، مانند الهام با بهرهگیری از معارف نقلی نیز کارآمد و مؤثر باشند.[۱۶]
منبعشناسی جامع علم معصوم
پانویس
- ↑ مجمع البحرین، ج۵، ص۳۱۲.
- ↑ النهایة فی غریب الحدیث و الأثر (ط. مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۶۷ ه.ش.)، ج۱، ص۸۰.
- ↑ لسان العرب، ج۱۱، ص۳۳.
- ↑ لسان العرب، ج۱۱، ص۳۳.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۱۷۵.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۱۷۵.
- ↑ «حم سوگند به این کتاب روشن به راستی ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم باشد که خرد ورزید و بیگمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است» سوره زخرف، آیه ۱-۴.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۵ ص ۲۴۱.
- ↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات، تحقیق صفوان عدنان داوودی، ص۹۹. التَّأْوِيلُ رَدُّ الشَيْءِ إِلَى الغَايةِ المُرَادةِ مِنْهُ قَولًا كَانَ أَو فِعْلًا. همچنین ر.ک: محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۳۴؛ محمد مرتضی حسینی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۴، ص۳۲؛ احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۱۶۲:تأویل الکلام، و هو عاقبته و ما یؤول إلیه.
- ↑ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۳۳: والمراد بالتأویل نقل ظاهر اللفظ عن وضعه الأصلی إلی ما یحتاج إلی دلیل لولاه ما ترک ظاهر اللفظ، محمد مرتضی حسینی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۴، ص۳۲.
- ↑ ر.ک: محمدهادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج۳، ص۳۰؛ همو، التأویل فی مختلف المذاهب والآراء، ص۱۳.
- ↑ ر.ک: سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳؛ سیدعلی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج۱، ص۱۴۱؛ محمدهادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج۳، ص۳۰.
- ↑ ر.ک: محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۲۱؛ حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۱۱؛ احمد ثعلبی نیشابوری، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۲؛ علی بن محمد بغدادی، لباب التأویل فی معانی التنزیل، ج۱، ص۲۲۶.
- ↑ چنان که گفته شد، مطابق معنای عام علوم عقلی که کاربردهای قرآنی نیز مؤید آن است، میتوان همه علومی را که برای فهم آنها از عقل استفاده میشود، علوم عقلی نامید. بنا بر این اصطلاح، علومی مانند علم تأویل و حتی علوم تجربی که به تدبر و فهم عقلی از دادههای حسی میپردازد، علوم عقلی شمرده میشوند.
- ↑ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۱۰۷.