ابوسنان اشجعی
ابوسنان اشجعی | |
---|---|
نام کامل | معقل بن سنان بن مطهر |
جنسیت | مرد |
کنیه | ابوسنان |
از قبیله | بنیغطفان |
از تیره | بنیاشجع |
محل زندگی | |
از اصحاب | پیامبر خاتم |
حضور در جنگ | |
مقدمه
نام ابوسنان اشجعی، معقل بن سنان بن مطهر، از تیره اشجع قبیله غطفان است[۱]. کنیه او را ابوسنان[۲]، أبو محمد، ابوزید، ابوعبدالرحمان[۳] و ابوعیسی[۴] گفتهاند. برخی، معقل را غیر از أبوسنان مورد بحث ما دانستهاند[۵]. ابن حجر[۶] او را صحابی دانسته و ذیل نام جراح[۷] شرح حال او را آورده است. او در فتح مکه شرکت داشت و سپس در مدینه ساکن شد[۸].[۹]
او صحابی رسول خدا و از شجاعان و دلاوران سپاه اسلام بود که در فتح مکه و جنگ حنین پرچمدار قوم خود (بنی اشجع) بود. وی بسیار زیبارو و خوش اندام بود و نخست در کوفه سکونت گزید، سپس به مدینه آمد و چون عمر بن خطاب شنید که زنی از اهل مدینه شعری در وصف او سروده است وی را به بصره فرستاد. در جریان واقعه حره فرمانده مهاجران بود و در جریان جنگ در سن هفتاد و چند سالگی کشته شد و به روایتی به اسارت درآمد و به حکم مسلم بن عقبه سردار یزید بن معاویه کشته شد[۱۰].[۱۱]
ابوسنان میگوید: شاهد قضاوت رسول خدا (ص) درباره بروع دختر واشق بوده است. ابوسنان، نظر عبدالله بن مسعود ـ مردی زنی را عقد کرد و پیش از همبستر شدن با همسرش درگذشت، عبدالله گفت: مهری بر او نیست ـ را رد کرد. روایتی که از وی نقل شده چنین است: بروع با مردی ازدواج کرد و پیش از آنکه با همسرش جمع شود، از دنیا رفت. ابوسنان گفت: رسول خدا (ص) فرمود: «مهر زنان ثابت و تغییر ناپذیر است؛ پس زن از او ارث میبرد و باید عده نگه دارد»[۱۲].[۱۳]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ خلیفة بن خیاط، ص۹۶؛ ابن اثیر، ج۵، ص۲۲۱؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۶۳.
- ↑ ابن اثیر، ج۵، ص۲۲۱؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۶۳.
- ↑ ابن اثیر، ج۵، ص۲۲۱؛ ابن عساکر، ج۵۹، ص۳۵۷ و ۳۶۱
- ↑ ابن عساکر، ج۵۹، ص۳۵۷.
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۱۶۳.
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۱۶۳.
- ↑ الاصابه، ج۱، ص۵۷۷.
- ↑ ابن اثیر، ج۵، ص۲۲۱.
- ↑ مرادینسب، حسین، مقاله «ابوسنان اشجعی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص۳۶۳.
- ↑ اعلام، خیرالدین الزرکلی، ج ۷، ص۲۷۰؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص۵۷۷.
- ↑ تهامی، سید غلام رضا، فرهنگ اعلام تاریخ اسلام، ج۲، ص ۱۵۵۴.
- ↑ کوفی، ص۷۴؛ أحمد بن حنبل، ج۴، ص۳۸۰؛ طبرانی، ج۲۰، ص۲۳۱-۲۳۲؛ ابن حمزه، ص۵۱۵.
- ↑ مرادینسب، حسین، مقاله «ابوسنان اشجعی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص۳۶۳.