پیشینه نظریه ولایت فقیه در تاریخ چگونه است؟ (پرسش)

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Saqi (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

الگو:پرسش غیرنهایی

پیشینه نظریه ولایت فقیه در تاریخ چگونه است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت

پیشینه نظریه ولایت فقیه در تاریخ چگونه است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

 
عبدالمجید زهادت
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در این‌باره گفته است:
«بعضی تصور می‌کنند که ولایت فقیه پدیده تازه‌ای است که هیچ سابقه‌ای در فقه و فقاهت اسلامی نداشته و از اندیشه سیاسی امام خمینی سرچشمه گرفته است؛ در حالی که ولایت فقیه ریشه در کلمات معصومان دارد. آن بزرگواران به دلیل ضرورت‌های دینی و اجتماعی، ولایت و اختیاراتی را برای فقها بیان کرده‌اند و پس از ایشان، پیوسته ولایت فقیه در آرای فقیهان بزرگ اسلام مطرح بوده است که نمونه‌هایی را می‌آوریم:

شیخ مفید می‌گوید: هنگامی که سلطان عادل[۱] برای ولایت –در آنچه در ابواب فقه ذکر کردم– وجود نداشت، بر فقیهان اهل حق عادل صاحب رأی و عقل و فضل است که ولایت آنچه را بر عهده سلطان عادل است، برعهده گیرند[۲].

شیخ طوسی می‌گوید: صدور حکم میان مردم، اقامه حدود و قضاوت میان کسانی که با یک‌دیگر اختلاف پیدا کرده‌اند، جایز نیست، مگر برای کسی که از طرف سلطان حق،[۳] اجازه داشته باشد. چنین کارهایی، در زمانی که خودشان [امامان] امکان انجام آن را ندارند، بدون تردید به فقیهان شیعه، واگذار شده است[۴]. محقق ثانی مشهور به محقق کرکی می‌گوید: فقیهان امامیه، اتفاق کرده‌اند بر اینکه فقیه عادل شیعه که جامع شرایط فتوا باشد، و از او در احکام شرعی به مجتهد تعبیر می‌شود، در زمان غیبت، نایب امامان هدایت (ع) است، در تمام آنچه که قابلیت نیابت را داشته باشد[۵].
ملا احمد نراقی معروف به فاضل نراقی می‌گوید: هرآنچه که پیامبر و امام که حاکمان و حافظان اسلام می‌باشند و بر آن ولایت و اختیار دارند، فقیه نیز همان ولایت و اختیار را دارد، مگر جایی که دلیلی بر خلاف آن وجود داشت باشد.[۶] آیت الله گلپایگانی از فقهای بزرگ معاصر می‌گوید: محدوده اختیار فقها، محدوده‌ای عام است... محدوده ولایت فقیه جامع شرایط در امور مربوط به ریاست و اداره اجتماع، مانند محدوده اختیارات ائمه(ع) است، مگر در موردی که دلیل، خارج کند[۷].
این‌ها تنها نمونه‌هایی از کلمات فقهای شیعه در قرون مختلف است. صدها نمونه روشن دیگر نیز وجود دارد که نشان می‌دهد مسئله ولایت فقیه، همیشه در اندیشه و گفتار علمای شیعه مطرح بوده است[۸]»[۹].

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. سلطان عادل در بیان ایشان همان امام معصوم است.
  2. المقنعه، ص ۶۷۵.
  3. منظور از سلطان حق، امام معصوم(ع) است.
  4. النهایة و نکتها، ج ۲، ص ۱۷.
  5. رسائل، المحقق الکرکی، ج ۱، ص ۱۴۲.
  6. عوائد الأیام، ص ۱۸۷ و ۱۸۸.
  7. الهدایة الی من له الولایة، ص ۴۶ و ۴۷.
  8. ر.ک: فقیهان امامی و عرصه‌های ولایت فقیه، محمد علی قاسمی و همکاران؛ تحول نظریه دولت در اسلام، احمد جهان بزرگی؛ حکمت حکومت فقیه، حسن ممدوحی.
  9. معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۱۱-۲۱۳.

[[رده:پرسش‌های جامع امامت و ولایت]]