حسن بن ابی‌قتاده

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

حسن بن أبی قتادة[۱]، در سند یک روایت تفسیر کنز الدقائق و به گزارش از کتاب الکافی واقع گردیده است:

«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ أَبِي قَتَادَةَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) مَا تَلَذَّذَ النَّاسُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ بِلَذَّةٍ أَكْثَرَ لَهُمْ مِنْ لَذَّةِ النِّسَاءِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ[۲] إِلَى آخِرِ الْآيَةِ ثُمَّ قَالَ وَ إِنَّ أَهْلَ الْجَنَّةِ مَا يَتَلَذَّذُونَ بِشَيْءٍ مِنَ الْجَنَّةِ أَشْهَى عِنْدَهُمْ مِنَ النِّكَاحِ لَا طَعَامٍ وَ لَا شَرَابٍ»[۳].[۴]

شرح حال راوی

عنوان مذکور، ابو محمد الحسن بن علی بن محمد بن حفص بن عبید بن حمید[۵] مولی السائب بن مالک الأشعری از راویان و محدثان قمی است و چون کنیه پدرش (علی) ابو قتاده بوده است، از وی با عنوان الحسن بن أبی قتادة در بعضی اسناد یاد شده است.

از رجالیان قدمای شیعه، ابن غضائری و نجاشی از ایشان در کتب رجالی خود نام بردند.

حسن بن أبی قتاده گذشته از جایگاه روایت‌گری احادیث، از شاعران و ادیبان معروف دورۀ خود نیز به شمار می‌آمده است[۶].

پدر و برادرزاده او نیز از راویان حدیث شمرده شده‌اند[۷] و جدش (حمید) از سربازان و جنگجویان لشکر مختار بوده و همراه او کشته شده است[۸].

وی دارای یک اثر علمی به نام نوادر بوده که احمد بن محمد بن خالد البرقی آن را روایت کرده است[۹].

شگفتا که شیخ طوسی از حسن بن أبی قتاده نام نبرده است؛ نه در کتاب الفهرست با اینکه وی صاحب اثر بوده است و موضوع الفهرست هم یاد کرد راویان صاحب اثر است؛ نه در کتاب رجال الطوسی.

یادآوری: از حسن بن أبی قتاده تنها دو روایت در کتب حدیثی گزارش شده است؛ یکی روایت مورد بحث که در الکافی نقل گردیده و دیگری این روایت که در رجال الکشی گزارش شده است:

«حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ، قَالَ حَدَّثَنِي جَعْفَرُ بْنُ أَحْمَدَ، قَالَ حَدَّثَنِي الْعَمْرَكِيُّ، قَالَ حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ أَبِي قَتَادَةَ، عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْقَاسِمِ، قَالَ:، قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ(ع) مَا تَقُولُ فِي يُونُسَ قَالَ: مَنْ يُونُسُ قُلْتُ ابْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، قَالَ: لَعَلَّكَ تُرِيدُ مَوْلَى بَنِي يَقْطِينٍ قُلْتُ نَعَمْ، فَقَالَ: رَحِمَهُ اللَّهُ فَإِنَّهُ كَانَ عَلَى مَا نُحِبُّ»[۱۰].[۱۱]

طبقه راوی

ولادت و وفات حسن بن أبی قتاده مشخص نیست و در رجال البرقی و رجال الطوسی نیز که به یاد کرد نام اصحاب پیامبر و امامان معصوم(ع) اختصاص دارد، از وی نام برده نشده و در اسناد روایات هم بی‌واسطه از معصوم(ع) روایت نکرده؛ لیکن احمد بن محمد بن خالد برقی که در سال ۲۷۴ یا ۲۸۰ هجری قمری وفات نموده[۱۲] و العمرکی که از اصحاب امام عسکری(ع) شمرده شده است[۱۳]، از ایشان روایت کرده‌اند[۱۴] و پدر ایشان (ابو قتاده) از راویان امام صادق و امام کاظم(ع) بوده است[۱۵]. براین اساس، می‌‌توان استظهار نمود که حسن بن أبی قتاده در دوره امام جواد و امام هادی(ع) زندگی می‌کرده است.

آیة الله بروجردی او را از طبقه ششم یا هفتم به شمار آورده است[۱۶].[۱۷]

استادان و شاگردان راوی

با در نظر گرفتن سند دو روایتی که از حسن بن أبی قتادة در کتب حدیثی گزارش شده، احمد بن محمد بن خالد البرقی و العمرکی از ایشان روایت کردند و ایشان از داوود بن القاسم [۱۸].[۱۹]

مذهب راوی

حسن بن أبی قتاده از راویان امامی است؛ زیرا موضوع رجال النجاشی که نام وی در آن ذکر شده، به راویان امامی صاحب اثر اختصاص دارد[۲۰].[۲۱]

جایگاه حدیثی راوی

ابن غضائری، در یاد کرد از راوی به عبارت الحسن بن أبي قتادة علي بن محمد بن حفص بن عبيد بن حميد، مولي السائب بن مالك الأشعري، يكني أبا محمد وقع إلي أشعار عمرو بن معدي كرب و أخباره صنعته[۲۲] بسنده نموده و به جرح و تعدیل وی اشاره‌ای ننموده است، چنانکه نجاشی متعرض به توثیق و تضعیف وی نگردیده، بلکه با این عبارت بسنده کرده است: الحسن بن أبي قتادة علي بن محمد بن حفص بن عبيد بن حميد مولي السائب بن مالك الأشعري قتل حميد يوم المختار معه و يكني الحسن أبا محمد و كان شاعرا أديبا؛ و روي أبو قتادة عن أبي عبدالله و أبي الحسن(ع). له كتاب نوادر أخبرنا به الحسين بن عبيدالله و محمد، عن الحسن بن حمزة، عن محمد بن جعفر بن بطة، عن أحمد بن أبي عبدالله عنه به. قال أحمد بن الحسين[۲۳]: إنه وقع إليه أشعار عمرو بن معديكرب و أخباره صنعته.

ولی نجاشی در ترجمه پدر حسن بن أبی قتادة عبارتی را به کار برده که بعضی از آن وثاقت حسن بن أبی قتادة را برداشت نموده اند: علي بن محمد... أبو قتادة القمي... كان ثقة و ابنه الحسن بن أبي قتادة. آیا واو در جمله و ابنه الحسن بن أبی قتادة عاطفه است یا مستأنفه؟ بعضی آن را عاطفه گرفتند، درنتیجه حسن بن أبی قتاده را توثیق کردند؛ مانند:

ابوعلی حائری: و قال بعض: يحتمل توثيق الحسن هذا من عبارة جش في أبيه فراجع و تأمل[۲۴].

شوشتری: بل يمكن استفادته و هذا نصه ثمة و كان ثقة و ابنه أبو الحسن بن أبي قتادة الشاعر و أحمد بن أبي قتادة أعقب فان الظاهر أن قوله: و ابنه عطف علي الضمير المرفوع المتصل في قوله: و كان ثقة... فيصير معني الكلام: أنه و ابنه هذا ثقتان[۲۵].

سید ابطحی: ظاهر العطف اشتراكه مع أبيه في الوثاقة؛ و كون الواو لغير العطف خلاف ظاهر السياق فلاحظ[۲۶].

بر عکس، عده‌ای واو را برای استیناف دانسته و برداشت وثاقت را از آن منع نموده‌اند؛ نظیر:

مامقانی: و احتمل بعضهم استفادة وثاقة الحسن -هذا- من عبارة النجاشي في أبيه، و أنت خبير بما فيه، ضرورة أنه لم يذكر في علي بعد توثيقه إلا أن ابنه الحسن بن أبي قتادة الشاعر، و أحمد بن أبي قتادة، و ليس فيه رائحة من توثيق الحسن[۲۷].

خویی: إن النجاشي قال في ترجمة أبي قتادة: و كان ثقة، و ابنه أبو الحسن بن أبي قتادة الشاعر، و أحمد بن أبي قتادة أعقب؛ و استظهر بعضهم من ذلك وثاقة الحسن بن أبي قتادة، و فيه منع ظاهر[۲۸].[۲۹]

بررسی

شبیه عبارت یاد شده را نجاشی در ترجمه شماری از راویان دیگر نیز به کار برده است؛ نمونه‌ها:

  • الحسين بن نعيم الصحاف... ثقة و أخواه علي و محمد[۳۰].
  • إسحاق بن عمار... الصيرفي شيخ من أصحابنا، ثقة، و إخوته يونس و يوسف و قيس و إسماعيل[۳۱].
  • إسحاق بن غالب الأسدي...، ثقة، و أخوه عبدالله كذلك[۳۲].
  • بسطام بن سابور الزيات...، ثقة، و إخوته زكريا و زياد و حفص ثقات[۳۳].
  • جعفر بن يحيي بن العلاء... ثقة، و أبوه أيضا[۳۴].
  • سعيد بن غزوان الأسدي...، ثقة، و ابنه محمد بن سعيد بن غزوان روي أيضا[۳۵].
  • سيف بن سليمان التمار... ثقة، و ابنه الحسن بن سيف[۳۶].
  • عبدالله بن غالب الأسدي...، ثقة ثقة و أخوه إسحاق بن غالب[۳۷].
  • مرازم بن حكيم...، ثقة و أخواه محمد بن حكيم و حديد بن حكيم[۳۸].
  • هارون بن خارجة كوفي، ثقة و أخوه مراد[۳۹].
  • يحيي بن الحجاج الكرخي بغدادي، ثقة و أخوه خالد[۴۰].

دقت در این تعابیر نشان می‌دهد که مقصود نجاشی از به‌کارگیری واو در موارد یاد شده، سرایت دادن وثاقت به فرد بعدی است که از آن نام برده است؛ مؤیدش تصریح خود او در بعضی موارد آن است؛ برای نمونه، در عنوان اسحاق بن غالب الأسدی نوشته است: ثقة، و أخوه عبدالله كذلك که کلمه «كذلك» یعنی عبدالله بن غالب نیز مانند برادرش اسحاق بن غالب ثقه است؛ یا مثلاً در عنوان جعفر بن یحیی بن العلاء نوشته است: ثقة، و أبوه أیضاً که واژه أیضاً دلالت دارد پدر جعفر بن یحیی مانند فرزندش جعفر ثقه است، پس در دیگر مواردی نیز که از واو استفاده کرده، ولی کلمه کذلک، أیضاً و مانند آن دو را به کار نبرده، همین معنا مرادش است، درنتیجه احتمال عاطفه بودن واو در موارد مذکور، نه استینافیه بودن، تقویت شده و حکم وثاقت در مورد معطوف و معطوف علیه هر دو جاری می‌گردد.

براین اساس، وثاقت حسن بن أبی قتاده ثابت می‌شود و این وثاقت را اموری تقویت می‌کنند:

  1. ذکر نام حسن بن أبی قتاده در بخش یکم الرجال ابن داود.
  2. از خاندان اشعری بودن.
  3. ذکر نام راوی در الرجال ابن غضائری بی‌ذکر قدح و ذم، در حالی که ابن غضائری با وجود کوچک‌ترین نقطه ضعف در راوی، او را قدح و تضعیف می‌کند.
  4. صاحب کتاب نوادر بودن.
  5. شاعر و ادیب بودن.[۴۱]

اتحاد حسن بن أبی قتاده با حسین بن أبی قتاده

در کتب حدیثی شیعه، دو روایت گزارش شده که در سندشان الحسین بن أبی قتادة قرار گرفته است:

  1. در عیون أخبار الرضا(ع): «حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ أَبِي قَتَادَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ وَجَبَ حَقُّنَا بِرَسُولِ اللَّهِ(ص) فَمَنْ أَخَذَ بِرَسُولِ اللَّهِ حَقّاً وَ لَمْ يُعْطِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ مِثْلَهُ فَلَا حَقَّ لَهُ»[۴۲].
  2. در الکافی: «أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي الْقَاسِمِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي قَتَادَةَ جَمِيعاً عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) لِعَرْضِ الْخَيْلِ فَمَرَّ بِقَبْرِ أَبِي أُحَيْحَةَ[۴۳] فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ لَعَنَ اللَّهُ صَاحِبَ هَذَا الْقَبْرِ فَوَ اللَّهِ إِنْ كَانَ لَيَصُدُّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يُكَذِّبُ رَسُولَ اللَّهِ(ص)...»[۴۴].

صاحب جامع الرواة در ترجمه حسن بن أبی قتاده به روایت دوم اشاره نموده و محمد بن أبی القاسم را از راویان حسن بن أبی قتاده به شمار آورده است[۴۵] که به معنای اتحاد حسین بن أبی قتاده با حسن بن أبی قتاده و اعتقاد به وقوع تصحیف در نام راوی است.

آیة الله خویی، حسین بن أبی قتاده را در عنوانی مستقل آورده و ذیل آن به روایت دوم اشاره نموده است[۴۶] که به معنای عدم اتحاد دو عنوان است.

بعضی نوشته‌اند حسین بن أبی قتاده در سند روایت الکافی، همان أبو علی حسین بن الفرج البغدادی است [۴۷].[۴۸]

بررسی

شیخ طوسی در الفهرست و رجال الطوسی از شخصی با عنوان «الحسین، أبو علی ابن الفرج، أبی قتادة البغدادی» یاد کرده و وی را دارای کتاب صفة النبی(ص) دانسته که به واسطه احمد بن محمد بن خالد البرقی روایت گردیده است[۴۹]، بنابراین حسن بن أبی قتاده و حسین بن أبی قتاده از جهت طبقه، همدوره بودند و در یک طبقه قرار دارند؛ زیرا احمد بن محمد بن خالد البرقی راوی کتاب حسن بن أبی قتاده نیز بوده است -چنان که گذشت- و از آنجا که محتوای روایت‌های الکافی و عیون أخبار الرضا(ع) درباره رسول گرامی اسلام(ص) است، با محتوای کتاب صفة النبی(ص) انطباق دارد، درنتیجه مراد از حسین بن ابی قتاده در سند روایت آن دو کتاب، همین شخص خواهد بود که در الفهرست و رجال الطوسی از وی یاد گردیده است.

مؤید دیگر این است که سعد بن عبدالله در سند روایت عیون أخبار الرضا(ع) و محمد بن ابی القاسم در سند روایت الکافی که از حسین بن ابی قتاده روایت نموده‌اند، در طبقه احمد بن خالد البرقی قرار دارند[۵۰] که راوی کتاب حسین بن ابی قتاده بوده است.

یادآوری می‌شود از حسین ابی قتاده در بعضی کتب تاریخی و رجالی سنی با عنوان ابوعلی الحسین بن الفرج البغدادی یاد شده است.

خطیب بغدادی: الحسين بن الفرج، أبو علي، و قيل: أبو صالح، و يعرف بابن الخياط: بغدادي حدث في الغربة عن يحيي بن سليم الطائفي، و يحيي بن سعيد القطان، و عبدالرحمن بن مهدي، و عبدالله بن إدريس، و محمد بن فضيل، و أبي معاوية الضرير، و سفيان ابن عيينة، و وكيع، و حسين الجعفي، و شعيب بن حرب، و شبابة بن سوار. روي عنه أحمد بن الهيثم بن خالد البزاز، و عبيد بن الحسن، و عبدالله بن محمد بن سلام[۵۱] الأصبهانيان. و قال ابن أبي حاتم: كتب أبي عنه بالبصرة أيام أبي الوليد، و بالري، ثم تركه و لم يقرأ علي حديثه[۵۲].

حافظ اصفهانی: الحسين بن الفرج البغدادي أبو علي و قيل أبو صالح يعرف بابن الخياط قدم إصبهان و حدث بها عن الواقدي بالمبتدأ و المغازي يروي... حدثنا أحمد بن إبراهيم بن يوسف، ثنا عبيد بن الحسن الغزال، ثنا الحسين بن الفرج، ثنا يحيي بن سليم الطائفي، ثنا هشام بن عروة، عن أبيه، عن عائشة قالت: ما نام رسول الله(ص) قبل العشاء و لا سهر بعدها؛ حدثنا عبدالله بن محمد بن جعفر، ثنا جعفر بن محمد ابن شريك، ثنا الحسين بن الفرج، ثنا أبو معاوية، ثنا قنان بن عبدالله النهمي، عن عبد الرحمن بن عوسجة، عن البراء بن عازب قال: قال رسول الله(ص): أفشوا السلام تسلموا و الأشرة شر قال أبو معاوية: يعني كثرة اللعب[۵۳].[۵۴]

منابع

پانویس

  1. ر.ک: منابع شیعی: الرجال (ابن الغضائری)، ص۱۲۱، ش۲۰۵؛ رجال النجاشی، ص۳۷، ش۷۴؛ الرجال (ابن داود)، ص۱۲۰، ش۴۶۲؛ إیضاح الاشتباه، ص۱۴۶، ش۱۷۴؛ منهج المقال، ج۴، ص۱۴، ش۱۳۴۰؛ نقد الرجال، ج۲، ص۷، ش۱۲۳۱؛ زبدة الأقوال، ص۱۰۷، ش۵۰۱؛ مجمع الرجال، ج۲، ص۹۷؛ جامع الرواه، ج۱، ص۱۸۹، ش۱۵۴۶؛ منتهی المقال، ج۲، ص۳۵۸، ش۶۹۸؛ الرسائل الرجالیه (کلباسی)، ج۱، ص۱۵۳؛ تنقیح المقال، ج۱۸، ص۳۴۴، ش۴۹۴۳؛ معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۲۶۷، ش۲۷۰۸؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۲، ص۳۴۰، ش۳۳۲۳؛ قاموس الرجال، ج۳، ص۱۸۶، ش۱۸۳۸.
  2. دوستداری خواستنی‌ها از زنان و فرزندان و دارایی‌های فراوان انباشته از زر و سیم و اسب‌های نشاندار و چارپایان و کشتزاران، برای مردم آراستگی یافته است؛ اینها سرمایه زندگی نزدیک‌تر (در این جهان) است و خداوند است که نکوفرجامی، (تنها) نزد او است سوره آل عمران، آیه ۱۴.
  3. تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۵۰ به گزارش از الکافی، ج۵، ص۳۲۱، ح۱۰.
  4. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۶، ص 348.
  5. الحسن -بفتح الحاء- بن أبی قتادة علی بن محمد بن عبید -مصغرا- بن حفص بن حمید مصغرا. (إیضاح الاشتباه، ص۱۴۶، ش۱۷۴؛ ابن داوود از راوی با عنوان الحسین بن أبی قتادة یاد کرده است که اشتباه است. (ر.ک: الرجال (ابن داود)، ص۱۲۰، ش۴۶۲).
  6. رجال النجاشی، ص۳۷، ش۷۴: یکنی الحسن أبا محمد و کان شاعرا أدیبا و ۲۷۲، ش۷۱۳ (ترجمه پدر راوی): و ابنه الحسن بن أبی قتادة الشاعر.
  7. ر.ک: رجال النجاشی، ص۲۷۲، (ش ۷۱۳) و ۳۳۷، (ش ۹۰۲).
  8. رجال النجاشی، ص۳۷، ش۷۴: قتل حمید یوم المختار معه.
  9. رجال النجاشی، ص۳۷: له کتاب نوادر أخبرنا به الحسین بن عبیدالله و محمد، عن الحسن بن حمزة، عن محمد بن جعفر بن بطة، عن أحمد بن أبی عبدالله، عنه به. براین پایه، در سند روایت مورد بحث، أحمد بن محمد، عن أبی عبدالله البرقی، عن الحسن بن أبی قتادة تصحیف رخ داده و حرف عن مصحف بن، و صحیح آن، أحمد بن محمد بن أبی عبدالله البرقی، عن الحسن بن أبی قتادة است؛ زیرا مراد از أبو عبدالله البرقی که از حسن بن أبی قتادة روایت کرده، محمد بن خالد البرقی، یعنی پدر احمد بن محمد بن خالد البرقی است، در حالی که راوی کتاب حسن بن أبی قتادة به تصریح نجاشی، شخص احمد بن محمد بن خالد البرقی است؛ نه پدرش محمد بن خالد البرقی.
  10. رجال الکشی (إختیار معرفة الرجال)، ص۴۸۶، ح۹۲۲.
  11. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۶، ص 349 - 350.
  12. رجال النجاشی، ص۷۷، ش۱۸۲.
  13. رجال الطوسی، ص۴۰۰، ش۵۸۶۴.
  14. رجال النجاشی، ص۳۷، ش۷۴: له کتاب نوادر أخبرنا به... عن أحمد بن أبی عبدالله، عنه به؛ رجال الکشی (إختیار معرفة الرجال)، ص۴۸۶، ح۹۲۲: ...حدثنی العمرکی قال: حدثنی الحسن بن أبی قتادة، عن داوود بن القاسم.
  15. رجال النجاشی، ص۳۷، ش۷۴: و روی أبو قتادة، عن أبی عبدالله و أبی الحسن(ع).
  16. الموسوعة الرجالیه، ج۴، ص۹۹.
  17. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۶، ص 350- 351.
  18. الکافی، ج۵، ص۳۲۱، ح۱۰؛ رجال النجاشی، ص۳۷، ش۷۴؛ رجال الکشی (إختیار معرفة الرجال)، ص۴۸۶، ح۹۲۲.
  19. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۶، ص 351.
  20. رجال النجاشی، ص۳۷، ش۷۴.
  21. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۶، ص351.
  22. الرجال (ابن الغضائری)، ص۱۲۱، ش۲۰۵.
  23. مراد نجاشي از احمد بن الحسين، ابن غضائري (احمد بن الحسين بن الغضائري) است.
  24. منتهی المقال، ج۲، ص۳۵۸، ش۶۹۸.
  25. قاموس الرجال، ج۳، ص۱۸۷، ش۱۸۳۸.
  26. تهذیب المقال، ج۲، ص۱۹.
  27. تنقیح المقال، ج۱۸، ص۳۴۵-۳۴۶، ش۴۹۴۳.
  28. معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۲۶۷، ش۲۷۰۸.
  29. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۶، ص 352-354.
  30. رجال النجاشي، ص۵۳، ش۱۲۰.
  31. رجال النجاشي، ص۷۱، ش۱۶۹.
  32. رجال النجاشي، ص۷۲، ش۱۷۳.
  33. رجال النجاشي، ص۱۱۰، ش۲۸۰.
  34. رجال النجاشي، ص۱۲۶، ش۳۲۷.
  35. رجال النجاشي، ص۱۸۱، ش۴۷۹.
  36. رجال النجاشي، ص۱۸۹-۱۹۰، ش۵۰۵.
  37. رجال النجاشي، ص۲۲۲، ش۵۸۲.
  38. رجال النجاشي، ص۴۲۴، ش۱۱۳۸.
  39. رجال النجاشي، ص۴۳۷، ش۱۱۷۶.
  40. رجال النجاشي، ص۴۴۵، ش۱۲۰۴.
  41. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۶، ص354-356.
  42. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۳۶، ح۹.
  43. بالحاءین المهملتین مصغرا. (سعید بن العاص الأموی).
  44. الکافی، ج۸، ص۶۹-۷۰، ح۲۷.
  45. جامع الرواه، ج۱، ص۱۸۹، ش۱۵۴۶: عنه أحمد بن أبی عبدالله البرقی فی [فی] فی باب حب النساء. عنه محمد بن أبی القاسم فی حدیث النبی(ص) حین عرضت علیه الخیل فی کتاب الروضة.
  46. الحسین بن أبی قتادة: روی عن عمرو بن شمر، و روی عنه محمد بن أبی القاسم. الروضة: الحدیث ۲۷. (معجم رجال الحدیث، ج۶، ص۲۰۴، ش۳۲۸۰).
  47. نرم افزار درایة النور.
  48. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۶، ص356-357.
  49. الفهرست (طوسی)، ص۱۵۱، ش۲۳۲: الحسین أبو علی بن الفرج، أبی قتادة البغدادی. له کتاب فی صفة النبی(ص) أخبرنا به ابن أبی جید، عن محمد بن الحسن بن الولید، عن سعد و الحمیری، عن أحمد بن محمد بن خالد البرقی، عن أبی علی الحسین بن الفرج أبی قتادة البغدادی، عن رجاله؛ رجال الطوسی، ص۴۲۵، ش۶۱۲۰: الحسین أبو علی بن الفرج أبی قتادة؛ روی عنه أحمد بن أبی عبدالله البرقی.
  50. توفی سعد سنة إحدی و ثلاثمائة، و قیل: سنة تسع و تسعین و مائتین (رجال النجاشی، ص۱۷۸، ش۴۶۷)؛ محمد بن أبی القاسم عبیدالله بن عمران الجنابی البرقی أبو عبدالله، الملقب ماجیلویه...، و هو صهر أحمد بن أبی عبدالله البرقی علی ابنته. (رجال النجاشی، ص۳۵۳، ش۹۴۷).
  51. عبدالله بن محمد بن سلام كه از راويان حسين بن الفرج است، در طبقه احمد بن محمد بن خالد البرقي قرار دارد كه راوي كتاب حسين بن أبي قتادة البغدادي بوده است. (طبقات المحدثين، ج۳، ص۳۶۶، ش۴۱۳): الگو:عربي.
  52. تاریخ بغداد، ج۸، ص۸۵، ش۴۱۷۶.
  53. ذکر أخبار إصبهان، ج۱، ص۲۷۶-۲۷۷.
  54. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۶، ص357-360.