نفی ظلم در معارف و سیره سجادی
مقدمه
ظلم به معنای قرار دادن چیزی در غیر جای خود (به وسیله کاستن، افزودن و عدول از زمان و مکان خاص آن) است. مانند: بیموقع دوشیدن شیر حیوان، حفر چاه در محل نامناسب و...[۱]. باید توجه داشت که ظلم مفهوم روشنی دارد و نقطه مقابل عدل و انصاف به شمار میرود. همه انسانها خوبی و زیبایی عدل را درک میکنند و به همان ترتیب زشتی و قبح ظلم را.
با توجه به حدیثی از امام باقر (ع)، میتوان دریافت که ظلم بر سه قسم است: ظلم به خدا، مانند کفر و شرک ورزیدن؛ ظلم به دیگران و ظلم به خود[۲].
در محکمه عدل الهی وقتی ظالمان به جزای اعمال خود میرسند تازه متوجه میشوند که تجاوز آنها نسبت به حقوق الهی و حقوق انسانها در واقع ظلم به خودشان بوده است: ﴿وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ﴾[۳]. امام سجاد (ع) ظلم را ناشی از ضعف و کمبود میداند، و به همین دلیل خدای بزرگ را از هر نوع ستمی مبرّا میشمارد: «بارخدایا... دانستهام که در حکم ستم روا نداری و در انتقام شتاب نکنی؛ زیرا کسی در کاری شتاب کند که میترسد از کَفش برود و کسی ستم کند که ضعیف و ناتوان باشد. و تو ای خدای من، بس برتر از اینهایی، برتری بس عظیم»[۴]. امام (ع) به ما میآموزد که از خداوند بخواهیم ما را از ستم دیگران محفوظ بدارد: «بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و به نیروی خود آن را که بر من ستم میکند یا دشمنی میورزد فرو گیر... و خصم مرا رخصت مده که بر من ستم روا دارد»[۵].
همچنین میگوید: «بارخدایا درود بفرست بر محمد و خاندانش و مرا در برابر آنکه بر من ستم میکند، تنی توانا ده و در برابر آنکه با من به بحث و جدال برخاسته، زبانی گویا ده»[۶].
همانطور که ما از ستم دیگران رنج میبینیم، نباید به دیگران ستم روا داشته و آنان را به رنج افکنیم. امام سجاد (ع) به استناد آیه: ﴿لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ﴾[۷] از خدا چنین میخواهد: «بارخدایا، درود بفرست بر محمد و خاندانش. کس بر من ستم روا ندارد، زیرا تو را توانِ دفع ستم از من هست و من بر کس ستم نکنم، زیرا تو قادری که مرا از ستمگری باز داری»[۸].
یکی از تعالیم بسیار مهم صحیفه این است که هرگز مبادا یاور و کمککار ظالمان و ستمگران باشیم: «وَ لَا تَجْعَلْنِي لِلظَّالِمِينَ ظَهِيراً...» [۹]؛ «بار خدایا پشتیبان ستمگرانم قرار مده و مرا از همدلی و همدستی با آنان در محو کتاب خود در امان دار». ظلم، ظلمتهای روز قیامت است. دعا کنیم که چنانچه در حق کسی ظلم کردهایم و اکنون دستمان از کسب حلالیت از وی کوتاه است خداوند ما را از تبعات این ظلم رهایی بخشد: «بارخدایا، هر بندهای از بندگانت که از من به او آسیبی رسیده و یا از من آزاری دیده یا به سبب من ستمی بر او شده و من حقش را ضایع کردهام یا مانع دادخواهی او شدهام. پس بر محمد و خاندانش درود بفرست و به بزرگواری و بخشندگی خویش از من خشنودش گردان و از خزانه کرمت حقش ادا فرما»[۱۰].
هر گناهی که کسی میکند در واقع بر خویش ظلم کرده است، حتی اگر به حسب ظاهرحق کسی را پایمال نکرده و در حق دیگران ستمی روا نداشته باشد. در فرصتهای گوناگون مناجات با خدا باید از وی بر این ظلم طلب عفو کرد: «بارخدایا، از تو میخواهم که بار گناه من برگیری، که سخت گرانبارم ساخته است:... پس بر محمد و خاندان او درود بفرست و مرا که بر خود ستم کردهام عفو کن و رحمت خود بر گمار تا سبکبارم سازد»[۱۱].[۱۲].[۱۳]
منابع
پانویس
- ↑ المفردات فی غریب القرآن.
- ↑ بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۱۱.
- ↑ «و خداوند به آنان ستم نکرده است بلکه آنان خود به خویش ستم میورزند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۷.
- ↑ نیایش چهلو هشتم.
- ↑ نیایش چهاردهم.
- ↑ نیایش بیستم.
- ↑ «نه ستم میورزید و نه بر شما ستم میرود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.
- ↑ نیایش بیستم.
- ↑ دعای ۴۷.
- ↑ نیایش سیونهم.
- ↑ نیایش سیونهم.
- ↑ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ الصحیفة السجادیة، امام زینالعابدین (ع)، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۳۷۳؛ التفردات فی غریب القرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دارالعلم، بیروت، ۱۴۱۲.
- ↑ شایستهنژاد، علی اکبر، مقاله «ظلم»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۲۳.