بحث:فلسفه بعثت
بازخواست پیمان فطری
از نظر قرآن کریم و روایات معصومان، معرفت خدا فطری همه انسانهاست، یعنی خداوند متعال نفس خویش را به همه بندگانش در عالم ألست (= ذرّ = میثاق) معرفی کرده و از آنان بر ربوبیّت خویش اقرار گرفته و با آنان بر این امر عهد و پیمان بسته است. لذا همه بندگان با این معرفت عجین شدهاند؛ ولی زمانی که پا به این دنیا میگذارند دچار فراموشی میشوند. به همین جهت وقتی پیامبران میآیند، میگویند: آیا در وجود خداوند ـ خالق آسمانها و زمین ـ شک و تردید وجود دارد؟: ﴿قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ﴾[۱]. با توجه به اینکه استفهام در آیه انکاری است؛ معنای آیه این گونه است: هیچ شک و تردیدی در مورد خداوند متعال وجود ندارد. ولی این معرفت فطری به خودی خود شکوفا نمیشود؛ بنابراین خدای سبحان پیامبرانش را پی در پی در میان مردم مبعوث میکند تا بندگانش را از خواب غفلت و فراموشی بیدار کرده و نعمت فراموش شده ـ معرفت خدای سبحان ـ را به یاد آنان بیاورند و پیمانی را که با خدای خویش در عوالم پیشین بستهاند بازخواست کنند.
امیر مؤمنان (ع) میفرماید: "در میان آنها رسولانش را مبعوث کرد و پیامبرانش را پی در پی فرستاد تا پیمان فطرتش را از آنها طلب کنند و نعمت فراموش شدهاش را به آنان یادآوری کنند"[۲]. در نتیجه یکی از آثار و فواید نبوّت و رسالت پیامبران و رسولان الهی ـ که موظّف به رساندن دستورات الهی به خلق شدهاند ـ این است که فطرت فراموش شده، به واسطه پیامبران بیدار و فعّال گردد. بندگان را متوجّه خدایشان کنند و بدین ترتیب از آنان خواسته شود که بر اساس فطرت خویش حرکت کنند و بر آن پیمان که با خدا بستهاند پایبند باشند[۳].
پانویس
- ↑ پیامبرانشان گفتند: آیا درباره خداوند- آفریننده آسمانها و زمین- تردیدی هست؟؛ سوره ابراهیم، آیه:۱۰.
- ↑ «فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَ نِعْمَتِهِ»؛ نهج البلاغه، خطبه۱.
- ↑ محمد بیابانی اسکوئی، نبوت، ص۷۰ - ۷۲.