ابراهیم بن ابی‌یحیی اسلمی در تراجم و رجال

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Ali (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۶ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

ابراهیم در سال صدم هجری متولد شد. نام جدّ او که به «ابو یحیی» یا «ابوعطا» معروف است «سمعان» می‌‌باشد و برادرش عبدالله بن محمد اسلمی از روات موثق نزد اهل سنت است. او و برادرش عبدالله آزاد شده طایفه منسوب به اسلم بن اقصای قحطانی‌اند. وی از شیعیان خاص و دوست داران حقیقی اهل بیت(ع) است که ظاهراً به همین دلیل از سوی رجال شناسان سنّی مورد بی‌مهری قرار گرفته[۱] و به قَدری گری و اعتقاد به مذهب جَهم[۲] متهم شده است.

او از علمای بزرگ و فقهای برجسته زمان خود بود که در علم حدیث تبحر داشت و محمد بن ادریس شافعی از شاگردان وی در حدیث به شمار می‌‌رود. وی دارای تصنیفاتی چون موطّأ در حدیث و کتاب جامعی در تاریخ و مغازی است. کتاب موطّأ او چند برابر موطّأ مالک بن انس بوده است. کتاب مغازی او بنا به ادعای برخی از رجال شناسان شیعی، همان کتاب مغازیِ واقدی است که وی از ابراهیم نقل کرده و به خود نسبت داده است[۳].

دیدگاه رجال‌شناسان و تاریخ‌نگاران

رجال شناسان شیعه بالاتفاق وی را توثیق کرده‌اند. شیخ طوسی او را در زمره اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) آورده است و او را صاحب کتاب مبوبی درباره حلال و حرام که شامل احادیث امام صادق(ع) است می‌‌داند. وی در سلسله مشایخ صدوق است که در سند حدیث موثقی از او یاد کرده است. علامه، وی را در شمار راویان معتبر آورده است، اما رجالیون اهل سنت در باره منزلت رواییِ ابراهیم دارای چند دیدگاه متفاوت هستند.

شافعی، ابن اصبهانی و عجلی، او را توثیق کرده‌اند[۴]. ابن عدی و ابن عقده از اظهار نظر صریح درباره‌اش خود داری کرده‌اند. گروهی دیگر، روایات وی را از احادیث منکر دور دانسته و بالأخره برخی چون: ابن مبارک، مالک و یحیی بن معین و احمد بن حنبل او را تضعیف کرده‌اند[۵].

شافعی، وی را مقدم بر برخی حافظان دانسته و گفته است: فرو افتادن از آسمان برای وی از کذب و جعل حدیث آسان‌تر است. عجلی وی را در زمره حافظ‌ترین روات دانسته است. ذهبی می‌‌گوید: ابراهیم را نمی‌توان در میان جاعلان حدیث یاد کرد؛ زیرا او از گنجینه‌های بزرگ دانش و مؤلف مجموعه بزرگ روایی به نام موطّأ است، لکن رجال شناسان اهل سنت او را تضعیف کرده‌اند.

با این که ذهبی در جایی گفته است: شافعی ابراهیم را توثیق ننموده، بلکه ابن عیینه را از کتابت حدیثِ وی نهی کرده است، در جایی دیگر توثیق شافعی را نقل می‌‌کند. به هر حال ذهبی ابراهیم را ضعیف خوانده، ولی در مورد کتابت یا ترک احادیث وی تردید کرده است[۶]، اما همان‌گونه که شماری از محققان نوشته‌اند، تضعیف ابراهیم تنها به دلیل تضاد اعتقادی وی با جرح کنندگان بوده است. به علاوه، اعتراف جمعی از رجال شناسان به علم و حفظ وی و همچنین روایت او از کبار مشایخ حدیث و نیز روایت بزرگان حدیث از وی، به گونه ای بر وثاقت و اعتبار او دلالت دارد.

ابن حبّان، روایت شافعی از او را معلول فقدان کتب حدیث در نزد شافعی به هنگام اقامت در مصر و اعتمادش به حافظه خود می‌‌داند، لکن این سخن پیش از آنکه توجیهی در رد توثیق ابراهیم از سوی شافعی باشد، تنقیصی در شخصیت شافعی نیز هست.

ابراهیم در طبقه هفتم روات است که احادیث وی در برخی جوامع روایی شیعه و اهل سنت چون: کتاب من لایحضره الفقیه و سنن ابن ماجه آمده است. او در این احادیث از کسانی چون: اسحاق بن عبدالله بن ابی طلحه، حسین بن عبدالله بن عبیدالله، داوود بن حصین، سعید بن عبدالرحمن بن رقیش، سلیمان بن سحیم، سهیل بن ابی صالح و محمد بن ابی یحیی اسلمی روایت کرده است و از او کسانی چون: ابن جریج، سفیان ثوری، عباد بن منصور، یحیی بن ایوب مصری، اسماعیل بن سعید کسائی، اسماعیل بن موسی فزاری، صالح بن محمد ترمذی و محمد بن ادریس شافعی روایت کرده‌اند[۷]. وی در سال ۱۸۴ ﻫ.ق درگذشت[۸].[۹]

منابع

پانویس

  1. اعیان الشیعه ۲۰۳/ ۲.
  2. جهم بن صفوان مؤسس فرقه جهمیه و قائل به جبر و اضطرار بود و ایمان به خدا را تنها به معنای شناخت خدا می‌‌دانست (ترجمه الفرق بین الفرق ۱۵۳).
  3. تذکرة الحفاظ ۲۴۶/ ۱؛ تهذیب التهذیب ۱۵۸/ ۱ و رجال نجاشی / ش ۱۱.
  4. میزان الاعتدال ۵۷/ ۱ و الکامل فی ضعفاء الرجال ۲۱۹/ ۱.
  5. سیر اعلام النبلاء ۴۵۰/ ۸.
  6. سیر اعلام النبلاء ۴۵۰/ ۸.
  7. تهذیب التهذیب ۱۸۴/ ۲.
  8. تقریب التهذیب ۴۲/ ۱؛ تهذیب الکمال ۲/ ۱۸۹ و تذکرة الحفّاظ ۱/ ۲۴۷.
  9. عزیزی، رستگار، بیات، راویان مشترک، ج۲، ص 11.