اسماعیل بن عیسی (راوی امام رضا)
مقدمه
وی تعدادی حدیث از آن حضرت نقل کرده و راوی احادیث امام کاظم (ع) نیز شمرده شده است که مجموعاً حدود شانزده روایت را شامل میشود [۱]. همچنین در روایتی به جای نام امام «عن الأخیر»[۲] ذکر کردهاند که برخی الأخیر را ابوالحسن ثالث یعنی امام هادی (ع)، دانستهاند[۳] که در این صورت با روایت مستقیمی که از امام کاظم (ع) نیز داشته، زمان امام کاظم (ع) تا امامت امام هادی (ع) را درک کرده است. اما از امام جواد (ع) روایتی ندارد. شاید بتوان چنین گفت که الأخیر بعدها به امام هادی (ع) نسبت داده شده است در حالی که در آن زمان برای شناخت ابوالحسن موسی و ابوالحسن الرضا (ع) به آن حضرت الأخیر گفتهاند تا از امام کاظم (ع) تمییز داده شود و اسماعیل خودش لفظ الأخیر را آورده نه اینکه بعدها به روایت اضافه شده باشد. البته تنها نقل یک روایت از امام هادی (ع) و همچنین نقل نکردن هیچ روایت دیگری از امام جواد (ع) و یا امام هادی (ع) از او بعید به نظر میرسد.
اکثر روایتهای وی سؤالاتی است که از امام رضا (ع) پیرامون مسائل فقهی داشته است که شامل نماز، ذبح کفار و مشرکین، شهادت زنان، احکام ماه رمضان و... میشود[۴].
در مورد اسماعیل بن عیسی در هیچ یک از منابع رجالی صحبتی به میان نیامده است و فردی مجهول الحال قلمداد میشود[۵]. اما نکته قابل توجه در مورد وی یکی دانستن اسماعیل با فرد دیگری است که وحید بهبهانی وی را ملقب به سندی دانسته است[۶]. سندی بن عیسی از موالی علی بن یقطین بوده که میان آنان به اسماعیل شهرت یافته است[۷]. علامه مجلسی در الوجیزة وی را ممدوح دانسته[۸] اما در روضة المتقین آن را حسن دانسته است[۹]. علامه حلی طریق شیخ صدوق به روایتها وی را صحیح دانسته است[۱۰]. اما برخی از علمای علم رجال این نظر را خالی از اشکال نمیدانند[۱۱]؛ چراکه اسماعیل خود فرد مجهولی است و اگر مجلسی طریق صدوق را به او حسن میداند دلیلی بر ممدوح بودن وی نمیگردد. از طرفی مرحوم خویی دلیلی بر این که اسماعیل بن عیسی و سندی یک فرد مشترک باشند، نمیبیند [۱۲]. برخی نام علی بن اسماعیل، پسر اسماعیل، را علی بن سندی دانسته و لقب اسماعیل را سندی بیان کردهاند[۱۳] که این دلالتی بر اینکه همان ابنعیسی باشد، ندارد. چنانچه تستری در قاموس الرجال نیز به این نکته اشاره کرده و با این سؤال پاسخ میگوید که از کجا مشخص میشود این اسماعیل، پدر علی بن اسماعیل باشد؟ از طرفی غیر از وحید بهبهانی فرد دیگری به این مطلب اشاره نکرده است[۱۴]، تا جایی که کسانی همچون نجاشی نام سندی بن عیسی را آورده اما اشارهای به این مطلب نکرده است [۱۵] و بعدها به تبعیت از وحید بهبهانی ذیل سندی بن عیسی نام اسماعیل بن عیسی را نیز ذکر کردهاند[۱۶].
نمازی در کتاب خود اسماعیل را جزو مشیخه کتاب صدوق قرار داده و وی را دارای کتاب و یکی از صاحبان اصول دانسته است[۱۷]. شاید این احتمال را از عبارت «مسائل اسماعیل بن عیسی» در روایت مملوک[۱۸] برداشت کرده باشد که به نظر میرسد اشتباه باشد زیرا صدوق وی را جزو مشیخه آورده اما کتابی برای او نام نبرده در حالی که در مقدمه کتابش ذکر کرده: «تمامی آنچه در این کتاب ذکر شده دریافت شده از اصول مشهوری است که همه به آن اعتماد دارند»[۱۹] که در ادامه نام چند کتاب را ذکر میکند اما اسمی از اسماعیل بن عیسی نمیبرد.[۲۰]
منابع
پانویس
- ↑ حیاة الإمام الرضا (ع)، ج۲، ص۹۷؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج۳، ص۱۳۲.
- ↑ الکافی، ج۷، ص۲۶۱؛ تهذیب الأحکام، ج۱۰، ص۱۴۸؛ وسائل الشیعة، ج۲۸، ص۴۹؛ مرآة العقول، ج۲۳، ص۴۰۵.
- ↑ موسوعة الإمام الهادی (ع)، ج۴، ص۶۲؛ روضة المتقین، ج۱۰، ص۹۲.
- ↑ تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۶۷؛ الإستبصار، ج۲، ص۸۵؛ ج۳، ص۲۵؛ منتهی المطلب، ج۹، ص۷۴؛ وسائل الشیعة، ج۲۸، ص۳۷۹.
- ↑ تنقیح المقال، ج۱۰، ص۲۷۰.
- ↑ تعلیقة علی منهج المقال، ص۹۲، ۲۵۴؛ منتهی المقال، ج۲، ص۸۰؛ ج۵، ص۲۰.
- ↑ تعلیقة علی منهج المقال، ص۹۲، ۲۵۴.
- ↑ الوجیزة، ص۲۲۱.
- ↑ روضة المتقین، ج۱۴، ص۵۶.
- ↑ خلاصة الأقوال، ص۴۳۹.
- ↑ قاموس الرجال، ج۲، ص۹۶.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۷۸.
- ↑ منتهی المقال، ج۴، ص۳۵۴؛ تعلیقة علی منهج المقال، ص۹۲.
- ↑ قاموس الرجال، ج۲، ص۹۶-۹۷.
- ↑ رجال النجاشی، ص۱۸۶.
- ↑ منتهی المقال، ج۳، ص۴۱۶.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۶۵۸.
- ↑ الکافی، ج۷، ص۲۶۱.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳-۴.
- ↑ شریفی، مرضیه، مقاله «اسماعیل بن عیسی»، دانشنامه امام رضا ج۲ ص ۲۳۸.