سنت در لغت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

سنت، از نظر لغوی، به معنای راه و روش است؛ اعم از اینکه خوب باشد یا بد. جمع آن نیز سنن است: وَ السُّنَّةُ الطَّرِيقَةُ وَ السُّنَّةُ السِّيرَةُ حَمِيدَةً كَانَتْ أَوْ ذَمِيمَةً و الْجَمْعُ سُنَنٌ‌[۱]. در اصطلاح فقهای اهل سنت نیز به چیزی گفته می‌شود که از طرف پیامبر (ص) ثابت شده، ولی در حد فرض و وجوب نرسیده باشد و مترادف مستحب است: ما ثبت عن النبي (ص) و لم يكن من باب الفرض و لا الواجب فهي مرادفة للمندوب[۲].

سنت، از نگاه محدثان، عبارت است از: هر چیزی که به رسول الله (ص) استناد داده شود که شامل گفتار، رفتار، تأیید و همچنین صفت خَلقی و خُلقی پیامبر (ص) می‌گردد[۳]. از نگاه اصولیین نیز عبارت است از: گفتار، کردار، امضا و تأیید پیامبر (ص)[۴]. این تعریف، با تعریفی که محدثان از سنت ارائه داده‌اند، در دو صفت خَلقی و خُلقی تفاوت دارد. بنا به گفته زرکشی برخی اصولیین دامنه سنت را گسترش داده و بر واجب، مستحب و مباح اطلاق کرده‌اند[۵] و برخی سنت را در مقابل بدعت گرفته‌اند: و تطلق في مقابلة البدعة[۶].

البته سنت، از منظر برخی اهل سنت، شامل سنت پیامبر (ص) و سنت صحابه می‌گردد؛ یعنی همان‌گونه که سنت پیامبر (ص) حجت شرعی است، سنت صحابه نیز همان حکم را دارد. شاطبی در این باره بحث مفصلی نموده و دلایل این مسئله را بیان داشته است: سنة الصحابة - رضي الله عنهم - سنة يعمل عليها و يرجع إليها[۷]. در توضیح سخن شاطبی گفته شده است که مراد از سنت صحابه، عمل صحابه است، نه رأی و اجتهاد آنها؛ مثل اینکه یکی از صحابه در جای خاصی تکبیر یا تلبیه بگوید[۸].

به‌زدوی سنت صحابه را در ردیف سنت پیامبر (ص) نمی‌داند و سنت پیامبر (ص) را اقوا از سنت صحابه می‌داند[۹]. از نگاه مذهب شافعی، سنت چیزی است که رسول خدا (ص) بر آن مواظبت داشته است و آنچه صحابه بر آنها مواظبت داشته‌اند، سنت به حساب نمی‌آید[۱۰].

امّا از نگاه فقهای امامیه، با توجه به مستنداتی مانند آیه ولایت، آیه تطهیر، حدیث ثقلین و ده‌ها حدیث و روایات دیگر درباره جایگاه اهل بیت پیامبر (ص) اولاً سنت پیامبر (ص) را باید از طریق اهل بیت (ع) دریافت کرد و راه‌های دیگر ما را به سنت واقعی پیامبر (ص) رهنمون نمی‌شود[۱۱]. ثانیاً اصطلاح سنت، شامل قول، فعل و تقریر ائمه معصومین (ع) نیز می‌شود و برای همه مسلمانان، حجت شرعی است؛ زیرا سنت این بزرگواران، در حقیقت سنت رسول الله (ص) است[۱۲].[۱۳]

سنت

واژه سنت اغلب در کنار واژه سیره و به معنای آن به کار می‌رود[۱۴]. در منابع لغوی، این واژه را روش و طریقه سلوک و حرکت معنا کرده‌اند[۱۵] و در قرآن کریم نیز به معنای طریقه و روش به کار رفته است[۱۶]. در اصطلاح، طریقه سلوک پیامبر(ص) را سنت می‌گویند؛ طریقه‌ای که یا در رفتار آن حضرت نمود داشته، یا در گفتار و یا در تقریر و امضای فعل فرد دیگری. سنیان، سنت را منحصر به قول یا فعل و یا تقریر پیامبر(ص) می‌دانند، اما به باور ما شیعیان، سنت امامان شیعه(ع) و حضرت صدیقه کبری(ع) - به دلیل دارا بودن مقام عصمت - همچون سنت پیامبر(ص) حجت و قابل تبعیت است. نکته شایان ذکر آنکه سنت بر پایه معنای اصطلاحی، قول و فعل و تقریر معصوم را در بر می‌گیرد. از این حیث، سنت بر سه گونه است: سنت قولی، فعلی و تقریری. اما سیره - بنا بر معنایی که از آن گفته آمد- منطبق بر سنت فعلی است؛ چراکه سیره نوع حرکت و مشی است، یعنی آن نوع از سلوک معصوم که در فعل و رفتار او نمود دارد. با این تبیین، نسبت بین سیره و سنت، عام و خاص مطلق است. البته در لغت، سنت را همان سیره نیز معنا کرده‌اند، ولی در اصطلاح می‌توان چنین تفاوتی را بین این دو واژه در نظر گرفت.[۱۷].

منابع

پانویس

  1. فیومی، المصباح المنیر، ص۲۹۱.
  2. محمود، موقف ابن تیمیة من الأشاعرة، ص۲۳.
  3. منیاوی، الشرح الکبیر لمختصر الأصول، ص۳۷۶.
  4. طوفی، شرح مختصر الروضة، ج۲، ص۶۱.
  5. زرکشی، البحر المحیط، ج۶، ص۵.
  6. زرکشی، البحر المحیط، ج۶، ص۵.
  7. شاطبی، الموافقات، ج۴، ص۲۴۴۶.
  8. شاطبی، الموافقات، ج۴، ص۲۴۴۶.
  9. بخاری، کشف الأسرار، ج۲، ص۳۰۸.
  10. بخاری، کشف الأسرار، ج۲، ص۳۰۸.
  11. آل کاشف الغطاء، اصل الشیعة و أصولها، ص۸۴.
  12. کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۳.
  13. ضیایی، رحمت‌الله، مقاله «شیعه و سنت نبوی»، موسوعه رد شبهات ج۱۳، ص ۹.
  14. والسنة: السیرة، قال الهذلی: فلا تجزعن سنة أنت سیرتها فاول راض سنة من یسیرها (الجوهری، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیة، ج۵، ص۲۱۳۹).
  15. والسنة فی اللغة الطریقة و السیرة، والجمع السنن کغرفة و غرف و فی الصناعة هی النبی قولا و فعلا و تقریرا أصالة او نیابة (الطریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۴۳۶).
  16. و قد خلت سنة الاولین، ای طریقهم التی سنها الله فی إهلاکهم حین کذبوا رسله و هو وعید. سنة من قد أرسلنا من رسلنا، یعنی أن کل قوم أخرجوا رسولهم من بینهم فسنة الله أن یهلکهم (الطریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۴۳۶).
  17. جباری، محمد رضا، سیره اخلاقی پیامبر اعظم، ص ۳۹.