سنت در معارف و سیره سجادی

معناشناسی

سنّت در لغت به معنی سیره و روش است، چه نیک باشد و چه بد؛ چنان که در لسان‌العرب آمده است. البته در متون دینی بیشتر به سیره و روشی سنت اطلاق می‌شود که مردم از آن پیروی می‌کنند[۱]. بنابراین سنت همان طریقه و رویّه است. طبرسی نیز گفته است که سنت و طریقه و سیره نظیر هم‌اند[۲].

همان‌طور که گفتیم سنت شامل هرگونه راه و روش می‌شود، اعم از این که خوب و پسندیده یا زشت و ناپسند باشد. در حدیثی معروف آمده است: اگر کسی سنت خوبی بر جای نهد پاداش کسانی را که بر آن عمل می‌کنند خواهد داشت بدون آن‌که از پاداش خود آنها کاسته شود، و هم‌چنین کسی که سنت بدی را بر جای نهد گناه کسانی که به آن عمل کنند برای او نوشته می‌شود بی آن‌که از گناهان آنها چیزی کاسته شود[۳].

این واژه در قرآن به دو صورت مفرد (سنّت) و جمع (سنن) به کار رفته است. ﴿سُنَّةَ اللَّهِ[۴]، ﴿سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ[۵]، ﴿سُنَّتِنَا[۶] از ترکیباتی است که در قرآن به کار رفته است. ترکیب اضافی ﴿سُنَّةَ اللَّهِ عبارت از روشی است که خداوند متعال از سوی حکمت خویش حسب رفتار و سلوکی که مردم با شریعت او دارند، نسبت به آنان اعمال می‌دارد[۷].

کلمه سنت در اصطلاح به معنی گفتار و کردار و تقریر پیامبر (ص) و امامان (ع) به کار می‌رود، به این معنا که اگر رسول خدا (ص) و امامان معصوم (ع) مطلبی را خود فرموده یا عمل کرده‌اند، یا دیگری انجام داده و آنها آن را تأیید کردند، به آن مطلب یا عمل سنّت گفته می‌شود[۸].[۹]

سنت در صحیفه سجادیه

امام سجاد (ع) در نیایش‌های خویش به مفهوم سنّت در قالب سنّت خدا، سنّت پیامبر (ص)، سنّت قرآن و سنّت ماه رمضان اشاره کرده و بیاناتی داشته‌اند. آن حضرت در دعای نخست صحیفه بر آسان‌گیری خداوند در سنّت پذیرش توبه بندگان نسبت به امت اسلامی اشاره کرده و آن را از فضل و احسان خدا نسبت به مسلمانان دانسته است در حالی که درامت‌های گذشته قبول توبه از شرایط سختی برخوردار بوده است: «حمد و سپاس خداوندی را که ما را به توبه راه نمود. و اگر پرتو فضل او نبود، هرگز بدان راه نمی‌یافتیم. و اگر از فضل او تنها به همین یک نعمت بسنده می‌کردیم، باز هم دهش او به ما نیکو و احسان او در حق ما جلیل و فضل و کرمش بس کرامند می‌بود، که روش او در قبول توبه پیشینیان نه چنین بود»[۱۰].

یکی از سنت‌های الهی که امام زین‌العابدین (ع) به آنها اشاره کرده “سنّت اِفضال” است. به این معنا که طریقه خداوند در برخورد با بندگان و جمیع مخلوقاتش فضل و احسان نمودن در حق ایشان است: «ذَلِكَ أَنَّ سُنَّتَكَ الْإِفْضَالُ، وَ عَادَتَكَ‏ الْإِحْسَانُ‏، وَ سَبِيلَكَ الْعَفْوُ... »؛ «شیوه تو بخشندگی است و خوی تو نیکوکاری است و راه و آیین تو بخشایندگی. بار خدایا همه آفریدگان معترف‌اند که هر که را عقوبت کنی بر او ستم نکرده‌ای و همگان بر این گواه‌اند که هر که را از عذاب رهایی بخشی در حق او احسان کرده‌ای»[۱۱].

در همین راستا از دیگر سنت‌های خداوند مهربان “سنّت اِبقاء” است. خداوند ظالمان و گناهکاران را باقی می‌گذارد و آنها را از بین نمی‌برد تا مگر به خود آیند و از کرده خویش پشیمان شوند: «نیکی در حقِ بدان شیوه توست و شفقت بر متجاوزان سنت تو. آنسان که درنگ کردن تو در مؤاخذت، ایشان را فریفته است که توبه نکنند و مهلت دادن تو آنان را از گرایش به تو بازداشته است. و حال آن‌که در کیفر آنان درنگ کرده‌ای تا مگر به فرمان تو سر نهند... پس هر کس که سزاوار سعادت باشد روزگارش به سعادت پایان یاد و هر که سزاوار شقاوت بُوَد به شقاوتش خوار خواهی ساخت»[۱۲].[۱۳]

سنت نبوی

یکی از رایج‌ترین کاربردهای کلمه سنّت در معرفی راه و رسم و طریقه‌ای است که پیامبر گرامی اسلام (ص) در قالب دین اسلام به بشریت عرضه داشته‌اند. این سنّت که در معنای عام خود شامل تمام احکام و شرایع دین می‌شود بهترین و پسندیده‌ترین روشی است که در پرستش خدای متعال و تقرب به سوی او می‌توان بدان تمسّک جست[۱۴]. به همین دلیل اولیای دین و ائمه معصومین (ع) همواره بر تبعیت از سنّت نبوی و بزرگداشت آن اهتمام ورزیده‌اند و هرگونه نوآوری در مقابل این سنّت را بدعت و موجب گمراهی دانسته‌اند. البته به عقیده شیعه امامیه سیره و روش امامان معصوم (ع) امتداد همان سنّت نبوی و شرح و بسط آن است. ریشه این اعتقاد یعنی پیروی از سنّت پیامبر (ص) و تبعیت از دین اسلام در همه ابعادش (عقاید، احکام و اخلاق) به اکمال دین بر می‌گردد. و اینکه خدا کامل‌ترین دین را بر پیامبر (ص) نازل فرموده و ایشان هم در تبلیغ آن هیچ قصوری نورزیده‌اند: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا[۱۵] بنابراین اسلام دین کامل و مورد رضایت و خشنودی خداوند است و هر پیرایه‌ای که بر آن بسته شود یا هر نقصانی که در آن وارد آید بدعت و موجب انحراف و گمراهی و ناخرسندی است.

امام سجاد (ع) در جاهای مختلفی به لزوم پیروی از سنت پیامبر تأکید کرده است: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ... وَ أَحْيِنَا عَلَى‏ سُنَّتِهِ‏»؛ «بار خدایا بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را بر سنت او زنده بدار»[۱۶].

آن حضرت یکی از فلسفه‌های وجود امام و ولیِّ الهی را برپاداشتن حدود و شرایع الهی و سنت‌های رسول گرامی اسلام (ص) می‌داند: «ای خداوند، کتاب خود، حدود و شرایع خود و سنت‌های پیامبر خود را بدو [با امام و ولی خویش] برپای دار، و هرچه را ظالمان از معالم دینت میرانده‌اند بدو زنده‌دار و بدو زنگ ستم ستمکاران از آیین خویش بزدای»[۱۷].

آن حضرت در جایی دیگر از متروک ماندن سنّت‌های پیامبر (ص) در پی ربوده شدن حق خلفای بر حق پیامبر شکوه می‌نماید: «... پس برگزیدگان و خلفای تو مغلوب و مقهور شده‌اند و حقشان از کف بشد. اکنون می‌نگرند که احکامت دگرگون شده و کتابت به یک سو افتاده و فرایض تو نه به روش تو به جای آورده می‌شود و سنّت‌های پیامبرت متروک مانده است»[۱۸].

نکته قابل توجهی که نباید آن را از نظر دور داشت این است که در مواردی کلمه سنّت فقط به مستحبات و آداب دینی که انجام آنها یا ترکشان الزامی نیست اطلاق می‌شود. در این استعمال، سنّت در مقابل فرائض، به معنی انجام واجبات و ترک محرمات، به کار می‌رود. در برخی نیایش‌های حضرت این کاربرد نیز به چشم می‌خورد: «وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ‏، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ»؛ «چنان مکن که به سبب اندوه از انجام دادن فرائض و مستحبات تو باز مانم»[۱۹].

اهمیت سنّت و سیره پیامبر (ص) آنقدر زیاد است که امام سجاد (ع) برای همسایگان خویش[۲۰]، مرزداران[۲۱] و عموم مردم[۲۲] درخواست توفیق برای علم به سنت و سیره و تبعیت از آن می‌نماید.[۲۳]

سنّت قرآن و سنّت ماه رمضان

امام سجاد (ع) در دو نیایش سنّت را به قرآن و ماه رمضان نسبت داده است. در مورد قرآن می‌فرماید: «بار خدایا، قرآن را نوری قرار داده‌ای که در پرتو آن از تاریکی‌های گمراهی و نادانی برهیم... ورایت نجاتی که هر که قدم در پی‌اش نهاد و آیین او پیشه ساخت گمراه نگردد»[۲۴]. همچنین در مورد ماه رمضان می‌فرماید: «ای خداوند، تو بودی که ما را برگزیدی، و به شناخت این ماه توفیق عنایت کردی و به سنت آن راه نمودی»[۲۵].

با توجه به مجموع آنچه گفته شد معلوم می‌شود که سنت قرآن و سنت ماه رمضان چیزی جز همان دستورات الهی و سنت‌های پیامبر نیست که یا در قرآن بیان شده و یا بخشی از آن در ماه رمضان عمل می‌شود.[۲۶].[۲۷]

منابع

پانویس

  1. دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۱۲۲۱.
  2. قاموس قرآن.
  3. شرح و تفسیر لغات بر اساس تفسیر نمونه، ج۲، ص۴۱۹.
  4. «سنّت خداوند» سوره احزاب، آیه ۳۸ و ۶۲؛ سوره فاطر، آیه ۴۳؛ سوره غافر، آیه ۸۵ و سوره فتح، آیه ۲۳.
  5. «سنّت پیشینیان» سوره انفال، آیه ۳۸؛ سوره حجر، آیه ۱۳؛ سوره کهف، آیه ۵۵ و سوره فاطر، آیه ۴۳.
  6. «سنّت ما» سوره اسراء، آیه ۷۷.
  7. دانش‌نامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۱۲۲۱.
  8. فرهنگ‌نامه اصول فقه، ص۴۹۰.
  9. خالقیان، فضل‌الله، مقاله «سنت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۷۱.
  10. نیایش یکم.
  11. نیایش سی‌وهفتم.
  12. نیایش چهل‌وششم.
  13. خالقیان، فضل‌الله، مقاله «سنت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۷۱.
  14. شرح الصحیفة السجادیه، ص۳۲۹.
  15. «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
  16. نیایش چهل‌و‌دوم.
  17. نیایش چهل‌وهفتم.
  18. نیایش چهل‌وهشتم.
  19. نیایش هفتم.
  20. نیایش بیست‌و‌ششم.
  21. نیایش بیست‌وهفتم.
  22. نیایش ششم.
  23. خالقیان، فضل‌الله، مقاله «سنت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۷۳.
  24. نیایش چهل‌ودوم.
  25. نیایش چهل‌وپنجم.
  26. دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، بهاءالدین خرمشاهی، جلد دوم، انتشارات دوستان، ناهید: تهران، ۱۳۷۷، چاپ اول؛ شرح الصحیفة السجادیة، سیدمحمد شیرازی، مرکز انتشارات اعلمی، طهران، بی‌تا؛ شرح و تفسیر لغات قرآن براساس تفسیر نمونه، جعفر شریعت‌مداری، جلد دوم، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۷۴، چاپ اول؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۹۴، چاپ نهم؛ فرهنگ‌نامه اصول فقه، تحقیق: مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، نشر: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۹، چاپ دوم؛ قاموس قرآن، سیدعلی‌اکبر قرشی، جلد سوم (ذ - س)،] دارالکتب الاسلامیه، طهران، بی‌تا.
  27. خالقیان، فضل‌الله، مقاله «سنت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۷۴.