قصی بن کلاب
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
جد اعلای رسول خدا(ص) بود. مادرش فاطمه، دختر سعد بن سیل است و فرزندانش عبد مناف، عبدالدار، عبد العزی و عبد قُصَی بود و دو دختر داشت که همگی در قبرستان ابوطالب مدفون هستند[۱]. کنیهاش ابوالمغیره، نامش زید و لقب دومش مُجَمّع است. قصی به معنی دور از وطن است و چون چندین سال از عمرش را در اسپارت دور از مکه گذراند او را قصی میخواندند. او در آنجا با مدنیّت و شهرنشینی آشنا شد و بعد از مراجعت به مکه آن سرمایه علمی را در سامان دادن به مکه به کار برد. قصی در نوجوانی همراه حاجیان قُضاعه به مکه آمد تا این که بزرگ و بزرگوار شد و فرزندانی نیز از وی پدید آمدند. در آن زمان دربانی و کلید دارای کعبه با قبیله خزاعه بود که پس از جرهمیان بر مکه غالب شده بودند و اجازه حج (حرکت از عرفات، اجازه رمی جمرات و کوچ کردن از منا) با قبیله صوفه - یعنی غوث بن مر بن أدبن طابخه – بود. قصی زیر بار صوفه نرفت و پس از جنگی سخت بر آنان پیروز شد و دست آنان را از اجازه حج کوتاه کرد. خزاعه و بنوبکر فهمیدند که قصی کاری را که با صرفه کرده است، به زودی با آنها نیز خواهد کرد و دستشان را از کارهای مکه و کلید داری کعبه کوتاه خواهد ساخت؛ لذا از قصی کناره گرفتند و پس از آنکه در میان آنان جنگ سختی در گرفت، پیشنهاد صلح دادند. آنان «یعمر بن عوف بن کعب کنانی» را برای داوری انتخاب کردند و او به نفع قصی رأی داد و از آن روز شدّاخ نامیده شد. قصی امور کعبه و مکه را به دست گرفت و دست خزاعه را کوتاه کرد. او از اولاد کعب بن لُوَی، نخستین کسی بود که بر قوم خود حکومت و سلطنت یافت و حجابت (کلید داری خانه کعبه)، رفادت (مهمان داری و پذیرایی حاجیان)، سقایت (آب دادن حاجیان)، ندوه (اجتماع برای مشورت) و لواء (هرگاه سپاهی از مکه بیرون میفرستاد، برای فرمانده آن سپاه، لواء میبست) همه را به دست آورد. قریش او را مجمع نامیدند. کار قصی به جایی رسید که قریش در زمان حیات و پس از مرگ وی، کارهای او را مانند حکم دینی، واجب الاطاعه میدانستند.
قصی نخستین کسی است که قریش را به عزت رساند و شرف و بزرگواری و سربلندی و هماهنگی آنان به وسیله وی آشکار شد. او قریش را - که برخی در درهها و قلهها منزل داشتند - گردهم آورد و در وادی مکه و نزدیک خانه، اسکان داد و جای هرکدام را معین کرد. به گفته یعقوبی، قصی مناصب را در میان فرزندان خود تقسیم کرد. آب دادن و سروری را به عبد ضفاف، دارالندره را به عبد الدار، پذیرایی حاجیان را به عبد العزی و دو کنار وادی را به عبد قصی واگذار کرد[۲]. قریش به خاطر بزرگواری قصی بن کلاب، مرگ وی را مبدأ تاریخ خود قرار دادند و وقتی عام الفیل پیش آمد و سال مشهوری بود، آن را مبدأ تاریخ شناختند و در نتیجه سال میلاد رسول خدا(ص) آغاز تاریخ آنها شد. وقتی قصی از دنیا رفت؛ عبد مناف بن قصی جانشین او شد و مقامش بالا گرفت و امور مکه بدون نزاع و اختلاف به دست فرزندان قصی اداره میشد[۳]. قصی اولین کسی بود که در قبرستان ابوطالب به خاک سپرده شد و پس از او، قبایل، مردگان خود را کنار وی مدفون ساختند[۴].[۵].