ویژگی‌های زندگی اجتماعی در حکومت امام مهدی چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۴۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

الگو:پرسش غیرنهایی

ویژگی‌های زندگی اجتماعی در حکومت امام مهدی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت

ویژگی‌های زندگی اجتماعی در حکومت امام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

غلام رضا بهروزی لک
حجت الاسلام و المسلمین دکتر غلام رضا بهروزی لک، در مقاله «حکومت جهانی حضرت مهدی» در این‌باره گفته است:
«آیا زندگی اجتماعی در حکومت جهانی حضرت مهدی (ع)، همانند دیگر حکومت‌ها، تنها برای رفع نیازهای مادی است یا غایتی فراتر از آن دارد؟
  • آیا تکامل و سعادت انسان در عصر ظهور، مستلزم شرکت در چنین جامعه‌ای است یا می‌توان فارغ از آن نیز به سعادت دست یافت؟
  • ارسطو، انسان را موجودی اجتماعی می‌داند و معتقد است، موجودی که در جامعه نمی‌زید یا از خدایان است یا از دَدان.[۱] وی در تبیین این ویژگی انسان، بر تأمین نیازهای مادی پای می‌فشارد؛ نیازهایی که تأمین آنها برای نیل به خیر ضرورت دارد. این بحث در جامعه دینی نیز مطرح است، ولی هدف این جامعه تنها رفع نیازهای مادی نیست. هدف جامعه موعود اسلام، زمینه‌سازی برای دستیابی به فضیلت و تعالی است. پس زندگی در سایه حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) به منظور بسط کمال و فضیلت اخلاقی انجام می‌شود. مراجعه به نخستین جامعه دینی بر درستی این سخن گواهی می‌دهد. هدف جامعه نوپای مسلمانان مدینه، رفع نیازهای مادی مؤمنان نبود، زیرا این هدف در سایه همکاری با مشرکان مکه بهتر تأمین می‌شد. بر این بنیاد، مفاهیمی چون عدل و قسط نیز ابزارهای آن هدف نهایی شمرده می‌شوند. عدل در جامعه عصر حضرت مهدی(ع)، بر خلاف جوامع تحت تأثیر مکاتب و نظریه‌های دیگر، زمینه‌ساز و فراهم کننده تکامل و سعادت نهایی انسان است.[۲]. حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) از حکومت‌های فضیلت محور است. در نظریه‌های سیاسی - اجتماعی فضیلت محور، زمینه‌سازی برای نیل به خیر اخلاقی، سیاسی و فضایل هدف اساسی به شمار می‌آید. نمونه بارز این نظریه‌ها در آثار افلاطون، ارسطو، نظریه‌های سیاسی قرون میانه مسیحی و فلسفه سیاسی اسلام به چشم می‌خورد. با آغاز عصر جدید در غرب و به ویژه ظهور ماکیاولی، نظریه‌های سیاسی از فضلیت محوری براساس مبانی اومانیستی، به سوی تأمین خواسته‌های انسانی و آزادی‌اش تغییر مسیر دادند. در موقعیت جدید، فضیلت امری فردی تلقی می‌شود و در نظریه سیاسی و مدیریت اجتماعی نقشی ایفا نمی‌کند.[۳]. فلسفه سیاسی اسلامی و به ویژه نظریه حکومت جهانی حضرت مهدی (ع)، برخلاف نظریه‌های سیاسی و اجتماعی معاصر، فضیلت محور است و در نتیجه، آزادی و رفاه اجتماعی هدف اساسی آن به شمار نمی‌آید. بحث دیگری که در پی این بحث رخ می‌نماید و به نوعی نخستین بار ارسطو در کتاب سیاست خود آن را مطرح می‌کند، ارتباط شهروند خوب با انسان خوب است. این پرسش در خصوص حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) این گونه مطرح می‌شود: آیا در چنین جامعه‌ای، شهروند خوب به معنای انسانی خوب است؟ به عبارت دیگر، آیا انسان خوب بودن در عصر امام(ع)، مستلزم آن است که انسان شهروندی خوب برای جامعه موعود باشد؟ برای پاسخ بدین پرسش، بازگشت به مفهوم امامت شیعی و رابطه امام و امت ضرورت دارد. علامه حلی در کتاب الالفين در هیچ یک از استدلالهای خویش برای اثبات امامت ، ضرورت نصب الهی امام را به جامعه و زندگی اجتماعی مشروط نساخته است. او می‌نویسد: مقتضای لطف الهی آن است که امام و راهنمایی برای مكلف واحد تعیین کند، تا او را در مبارزه درونی عقل و شهوات به سوی خیرات رهنمون شود و به سعادت برساند.[۴] این نکته در دیگر کتاب‌های کلام کمتر مطرح شده است، اما اساس امامت بر پیروی تک تک افراد از امام استوار می‌نماید؛ هر چند به دلیل تمرکز مباحث امامت بر بعد حکومت و سیاست، گاه از این نکته غفلت می‌شود. بر این اساس، چنان که فارابی در نظام مدینه فاضله خويش رئیس اول را انسان کامل معرفی می‌کند، مصادیق آن را پیامبران و امامان می‌داند و تحصیل سعادت را تنها از طریق پیروی از او ممکن می‌شمارد.[۵] در حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) نیز سرپیچی از رهنمودهای امام جایز نیست. راز تأکید روایات شیعی، مانند: "مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة"[۶] بر معرفت امام عصر(ع) نیز در همین نکته نهفته است؛ یعنی حیات فرد بدون امام(ع) تحقق ندارد و در صورت شکل گیری دولت کریمه باید عضویت آن را بپذیرد. در این موقعیت، انسان خوب بودن و شهروند خوب بودن تلازم دارند. یکی از بحث‌های مطرح شده در مبانی دولت جهانی حضرت مهدی (ع) ضرورت دولت و غایت آن است. ضرورت تشکیل چنین دولتی از دو جهت مطالعه می‌شود. به لحاظ ضرورت این دولت و با توجه به جایگاه تاریخی‌اش به لحاظ فلسفه تاریخ شیعی»[۷].

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: ارسطو، سیاست، ترجمه حمید عنایت
  2. برای مثال، عدالت در نظریه جان راولز، «عدالت به مثابه انصاف»، خود غایتی اجتماعی تصور می شود که بر دیگر اهداف اجتماعي تقدم می یابد. در مورد جان راولز ر.ک: John Rawls: A Theory of justice, Cambridge, Belknap press, ۱۹۹۹.
  3. درباره تقابل نظریه های سیاسی فضیلت محور و آزادی محور ر.ک: ویلیام بلوم، نظریه های نظام سیاسی، ترجمه احمد تدین
  4. الألفين، مبحث ششم، ص ۲۳
  5. فارابی، سیاست مدنیه، ترجمه و تحشیه سید جعفر سبحانی، ص ۱۹۲.
  6. هر کس بدون شناخت امام زمانش از دنیا برود، به مرگ جاهلیت مرده است. (علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۳۵)
  7. بهروزی لک، غلام رضا؛ حکومت جهانی حضرت مهدی، ص ۳۱۸ تا ۳۲۱.