بحث:آیا آصف بن برخیا علم غیب داشت؟ (پرسش)
پاسخ اجمالی
قرآن و علم غیب آصف بن برخیا
- مطابق برخی از آیات و روایات، آصف بن برخیا دارای علم غیب بوده است، مانند: ﴿قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ﴾[۱]
روایاتی در مورد علم غیب آصف بن برخیا
- بیشتر مفسّران با استناد به روایات ذیل آیه بر این عقیدهاند که منظور از الگو:متن قرآن«الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ آصف بن برخیا وزیر و دانشمند و فرد قابل اعتماد سلیمان بوده[۲] که علم غیب میدانسته است[۳].
- در برخی روایات نیز چنین آمده است:[۴] «ابوسعید خدری میگوید از رسول خدا(ص) معنی ﴿الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ﴾ را سؤال کردم، فرمود: او وصی برادرم سلیمان بن داود بود، گفتم ﴿مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ﴾ کیست؟ فرمود: «««ذلک اخی علی بن أبی طالب»» "او برادرم علی بن ابی طالب است». در این روایت رسول خدا(ص) آصف بن برخیا را عالم به غیب بیان میفرماید[۵].
امام علی(ع) نیز در بارۀ علم غیب آصف میفرماید:[۶] «آصف بن برخیا، تنها یک حرف از اسم اعظم را میدانست... در حالی که ما هفتاد و دو حرف را میدانیم، و البته یک حرف در علم غیب خدا باقی مانده و برای کسی آشکار نگشته است.[۷]»
- از امام صادق از معنای آیۀ ۴۳ سورۀ رعد سؤال شد، حضرت فرمودند:[۸] «کسی که نزد او علمی از کتاب بود، آصف بن برخیا وزیر حضرت سلیمان به آن حضرت عرض کرد: من تخت بلقیس را قبل از این که چشم برهم زدنی برایت میآورم، راوی گوید: امام صادق انگشتان مبارکش را باز کرده و بر سینهاش گذارد و فرمود: و به خدا سوگند تمامی علم کتاب نزد ماست.[۹]» و روایات دیگری نیز در این زمینه آمده است[۱۰].
پاسخ تفصیلی
قرآن و علم غیب آصف بن برخیا
- مطابق برخی از آیات و روایات، آصف بن برخیا دارای علم غیب بوده است، مانند: ﴿قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ﴾[۱۱]
روایاتی در مورد علم غیب آصف بن برخیا
- بیشتر مفسّران با استناد به روایات بر این عقیدهاند منظور از ﴿الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ﴾ آصف بن برخیا وزیر و دانشمند و فرد قابل اعتماد سلیمان بوده[۱۲] که علم غیب میدانسته است[۱۳].
- در روایات چنین آمده است[۱۴]: «ابو سعید خدری میگوید از رسول خدا معنی ﴿الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ﴾ را سؤال کردم، فرمود: او وصی برادرم سلیمان بن داود بود، گفتم ﴿مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ﴾ کیست؟ فرمود: ««ذلک اخی علی بن أبی طالب»» "او برادرم علی بن ابی طالب است.[۱۵]» در این روایت رسول خدا آصف بن برخیا را عالم به غیب بیان میفرماید[۱۶].
- امام علی نیز در بارۀ علم غیب آصف میفرماید:[۱۷] «آصف بن برخیا، تنها یک حرف از اسم اعظم را میدانست... در حالی که ما هفتاد و دو حرف را میدانیم، و البته یک حرف در علم غیب خدا باقی مانده و برای کسی آشکار نگشته است.[۱۸]»
- از امام صادق از معنای این آیه سؤال شد، حضرت فرمودند: «آن کسی که نزد او علمی از کتاب بود، آصف بن برخیا وزیر حضرت سلیمان(ع)، به آن حضرت عرض کرد: من تخت بلقیس را قبل از این که چشم برهم زنی برایت میآورم، راوی گوید: امام صادق انگشتان مبارکش را باز کرده و بر سینهاش گذارد و فرمود: و به خدا سوگند تمامی علم کتاب نزد ما میباشد.[۱۹]»
- از امام هادی نقل شده است:[۲۰] «بزرگترین اسم خداوند هفتاد و سه حرف است، نزد آصف یک حرف بود و به آن تکلم کرد و زمین برایش بین او و بین سبأ شکافته شد و تخت سلطنت بلقیس را گرفت تا این که به سوی سلیمان آورد، سپس زمین در کمتر از چشم برهم زدنی به هم پیوست، و لکن نزد ما هفتاد و دو حرف از آن میباشد و یک حرف در علم غیب نزد خداوند میباشد که مختص به اوست.[۲۱]»
- از امام باقر نیز نقل شده فرمودند:[۲۲] «همانا اسم اعظم بر هفتاد و سه حرف است، و از آن در نزد آصف یک حرف بود که به آن یک حرف سخن گفت و زمینی که میان او و تخت بلقیس بود درهم فرو رفت و او دست دراز کرده تخت را با دست خود برگرفت، سپس زمین به همان حالتی که بود بازگشت، و این جریان در فاصلهای کمتر از یک چشم به هم زدن اتفاق افتاد. و از آن اسم اعظم هفتاد و دو حرف نزد ماست و یک حرف آن نزد خدای تعالی است که آن را در علم غیب برای خود اختصاص داده است.[۲۳]»
پانویس
- ↑ «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد». سوره نمل، آیه ۴۰.
- ↑ سمرقندی، کدام کتاب؟؟؟ ج۲، ص۴۹۷.
- ↑ ر.ک. خراسانی، علی، آصف بن برخیا، صفحه؟؟؟؛ اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص۵۳.
- ↑ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص۱۸۹.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۵، ص١۵۲؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۳۷؛ بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۸۵؛ بحرانی، سید هاشم، ینابیع المعاجز، ص۳۴.
- ↑ ر.ک. حسن یوسفیان، علم غیب امام، ص۳۵۲؛ نظیرعرفانی، محمد، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۹۹.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۲۹، ح ۵؛ ««وَ عِنْدَنَا وَ اللَّهِ عِلْمُ الْکِتَابِ کُلُّه»»
- ↑ ر.ک. تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج ۲، ص ۱۳۷.
- ↑ ر.ک. صالحی مالستانی، حسین، علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی، فصلنامه حضور، شماره ۸۸.
- ↑ «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد». سوره نمل، آیه ۴۰.
- ↑ سمرقندی، کدام کتاب؟؟؟ ج۲، ص۴۹۷.
- ↑ ر.ک. خراسانی، علی، آصف بن برخیا، صفحه؟؟؟؛ اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص۵۳.
- ↑ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص۱۸۹.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر،تفسیر نمونه، ج۲۵، ص١۵۲؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۵، ص١۵۲؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۳۷؛ بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۸۵؛ بحرانی، سید هاشم، ینابیع المعاجز، ص۳۴.
- ↑ ر.ک. حسن یوسفیان، علم غیب امام، ص۳۵۲؛ نظیرعرفانی، محمد، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۹۹.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۲۹، ح ۵؛ ﴿وَ عِنْدَنَا وَ اللَّهِ عِلْمُ الْکِتَابِ کُلُّه﴾
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۳۰، ح ۱- ۳؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۱۱۳، ح ۵-۹؛ «اسْمُ اللَّهِ الْأَعْظَمُ ثَلَاثَةٌ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً کَانَ عِنْدَ آصَفَ حَرْفٌ فَتَکَلَّمَ بِهِ فَانْخَرَقَتْ لَهُ الْأَرْضُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ سَبَإٍ فَتَنَاوَلَ عَرْشَ بِلْقِیسَ حَتَّی صَیَّرَهُ إِلَی سُلَیْمَانَ ثُمَّ انْبَسَطَتِ الْأَرْضُ فِی أَقَلَّ مِنْ طَرْفَةِ عَیْنٍ وَ عِنْدَنَا مِنْهُ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً وَ حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ مُسْتَأْثِرٌ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیْب»
- ↑ ر.ک. تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج ۲، ص ۱۳۷؛ هاشمی، سید علی، قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه، صفحه؟؟؟؛ لطیفی، رحیم، علم غیب معصوم، ماهنامه معارف، شماره ۴۸، ص۱۰-۱۶؛ بیابانی اسکوئی، محمد، امامت، ص ۱۴۵؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷؛ نظیرعرفانی، محمد، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۹۹؛ مطهری، منصف علی، پایاننامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۶۹.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۲۳۰؛ «عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ قَالَ: إِنَ اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ عَلَی ثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِینَ حَرْفاً وَ إِنَّمَا کَانَ عِنْدَ آصَفَ مِنْهَا حَرْفٌ وَاحِدٌ فَتَکَلَّمَ بِهِ فَخُسِفَ بِالْأَرْضِ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ سَرِیرِ بِلْقِیسَ حَتَّی تَنَاوَلَ السَّرِیرَ بِیَدِهِ ثُمَّ عَادَتِ الْأَرْضُ کَمَا کَانَتْ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ عَیْنٍ وَ نَحْنُ عِنْدَنَا مِنَ الِاسْمِ الْأَعْظَمِ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً وَ حَرْفٌ وَاحِدٌ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَی اسْتَأْثَرَ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَهُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»
- ↑ ر.ک. صالحی مالستانی، حسین، علم غیب و علم لدنی پیامبر از منظر امام خمینی، فصلنامه حضور، شماره ۸۸؛ رستمی، محمد زمان، آلبویه، طاهره، علم امام، صفحه؟؟؟؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، مجموعه مقالات فارسی کنگره بینالمللی ثقةالاسلام کلینی؛ عظیمی، محمد صادق، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷؛ نظیرعرفانی، محمد، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۹۹؛ رابیل، سیده، جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی، صفحه؟؟؟