اثبات عصمت پیامبر
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اثبات عصمت پیامبر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
عصمت به معنای دوری از خطا و گناه است، به شخص دارای این صفت معصوم گفته میشود. اثبات عصمت پیامبر شامل ادله نقلی و عقلی بر عصمت امام است.
مقدمه
- بر پایه عقل و منابع قرآن و حدیث، پیامبر شخصی است که هم از انجام خطا و هم از ارتکاب گناه منزه باشد، زیرا انجام شایسته وظایفی که بر عهده پیامبر است، بدون عصمت از خطا و گناه ممکن نیست، مثلاً بیان احکام دینی از سوی امامی که مصون از خطا نیست، حجت را بر مردم تمام نمیکند و چه بسا در مواردی که باید در مقابل انحرافات و تحریفات بایستد، دچار لغزش میگردد و از طرفی نمیتواند داعی مردم به تقوا و عمل صالح باشد. همچنین، سبب نیاز امت به پیامبر آن است که مردم معصوم نبوده باشند زیرا اگر معصوم باشند نیازی به امام نخوهند داشت حال اگر فرض کنیم که پیامبر، خود جایز الخطا باشد، لازم میآید که به پیامبر دیگری نیاز باشد که تسلسل لازم میآید[۱].
دلایل عقلی
مقدمه
مقدمات دلایل عقلی: اولاً، هدف از آفرینش انسان قرب الهی است. ثانیاً، نظام آفرینش بر این استوار است که هر موجودی بهسوی کمال خود راهنمایی گردد. ثالثاً، هدف از بعثت انبیا رسیدن انسان به قرب الهی است.
دلایل
- برای اثبات عصمت پیامبر دلایل عقلی ذیل آورده شدهاند:
- لزوم بعثت در نبوت : غرض اصلی از بعثت پیامبران ابلاغ احکام الهی است و این غرض که گاهی از طریق فعل پیامبر انجام میگیرد مستلزم عصمت از خطا در افعال مربوط به تبیین شریعت است "عمدی و سهوی". مفاد این دلیل، لزوم عصمت پس از نبوت است[۲].
- پیامبر، سرمشق عملی: یکی از عنایات ارسال پیامبران، تربیت و تزکیه مردم است ﴿رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾[۳] و این هدف بهصورت کامل محقق نمیشود مگر آنکه پیامبر، خود، سرمشق عملی و عینی تقوا و پاکدامنی باشد. نه اینکه عملاً سبب تشویق مردم به گناهکاری شود[۴]. همچنین خدای سبحان، مؤمنان را از گفتارهای بیعمل مؤاخذه میکند، چطور پیامبرش چنین باشد؟! ﴿لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ﴾[۵]. این دلیل، لزوم عصمت انبیا را حتی پیش از بعثت ثابت میکند، زیرا تأثیر بیشتری در تحصیل کامل اهداف تربیتی بعثت دارد[۶]. از طرفی مردم مأمور به متابعت انبیا هستند و از سوی دیگر باید گناهان را ترک کنند و اگر نبی گناه کند، مردم باید جمع ضدین نمایند که چنین تکلیفی خارج از قدرت انسان است[۷]. زیرا اگر مردم باید از آنها اطاعت کنند، خود گناهکارند و اگر نباید از خطای آنها تبعیت کنند که غرض از بعثت "اسوه بودن انبیا" نقض میشود[۸]. این دلیل نیز، به عصمت از کبیره و صغیره چه عمداً و چه سهواً در حال نبوت اختصاص دارد[۹].
- لزوم ایذاء پیامبر: اگر پیامبر مرتکب خطا و گناهی شود مخالفت با او و نهی نمودن او، بر مؤمنان واجب و لازم است، که مستلزم ایذاء و آزار پیامبر است، در حالی که آزار او حرام است. پس مخالفت و نهی از منکر هم بر مسلمین واجب میشود و هم حرام. این دلیل نیز به حال نبوت اختصاص دارد[۱۰].
- عصمت و وثوق مطلق: پیامبر باید معصوم باشد، تا مورد وثوق و اعتماد باشد و غرض حاصل شود[۱۱]. مردم باید به سخنان انبیا اعتماد کنند و اعتماد، فرع بر عصمت است. زیرا مشاهده هرگونه معصیت از پیامبران، باعث سلب اعتماد میگردد و ثانیاً، گناه کردن از هر انسانی، زاییده ضعف وجودی اوست[۱۲]. زیرا به طریقه حکما، جمیع قوای نفسانی، مطیع و منقاد عقلاند و عقل ممتنع است که اراده معصیت از او صادر گردد[۱۳]. این استدلال، عصمت قبل از نبوت و گناه کبیره و صغیره بهصورت عمدی یا سهوی را هم شامل میشود. هر قول و فعلی که بهگونهای منشأ نفرت و عدم اعتماد افراد بشر از پیامبر گردد، بر پیامبر روا نیست و باید از آن معصوم باشد. برخی از متکلمان اهل سنت: سهو در خبرهایی که مربوط به احکام دینی نمیباشد منشأ شبهه در خبرهای دینی خواهد شد. بدیهی است که این ملاکها، شامل افعال پیامبر نیز میشود[۱۴]. پس انتساب گناه به پیامبر و نفی دروغ از او، با مقام نبوت، سازگاری ندارد[۱۵].
- حکمت و لطف الهی: ازآنجاکه هدایتگری انسانها لازم میباشد، پس پیامبران باید معصوم باشند تا بهدرستی، معارف و دستورات را ابلاغ کنند. و شک نیست که عصمت انبیا لطف است زیرا مردم به سبب عصمت به انقیاد نبی نزدیک و از مخالفت او به دور میشوند[۱۶].
- نبودن خطا در امور تکوینی: علامه طباطبائی: "هدایت تکوینی، هدایتی است که به امور تکوینی تعلق میگیرد مانند راهنمایی فرموده. بنابر آن دسته از ادلهای که نبوت عامه را اثبات میکند، هدایت بشر راز راه وحی، جزء آفرینش و تکوین میباشد و ازآنجاکه در تکوین، خطا و تخلف راه ندارد، در نتیجه وحی الهی باید به عینه به دست مردم برسد و حتی فعل ؟؟؟؟؟ به اینکه از مصادیق تبلیغ وحی است باید مصون از خطا باشد". زیرا در صورت تخلف، لازم میآید که هدایت الهی از کلیت افتاده و شامل انسان نشود[۱۷]. علامه طباطبائی برای اثبات تکوینی بودن وحی چنین بیان میدارد: "آن سببی که باعث شد انسان در خارج وجود حقیقی بیابد، همان سبب، او را به هدایت تکوینی بهسوی سعادتش هدایت میکند، پس مسلماً باید اشتباه و خطایی در هدایتش واقع نشود نه در اصل هدایت و نه در وسیله آن، که همان وحی باشد. پس نه در ایجاد این شعور در پیامبر اشتباه میکند و نه خودِ این وحی، در تشخیص مصالح و مفاسد دچار اشتباه میشود و اگر برفرض خطا و اشتباهی باشد، واجب است که تکوین این نقض را با امری مصون از خطا، برطرف سازد. و این عصمت غیر از عصمت از گناه و معصیت است". خداوند در قرآن کریم مطلق آفرینش و پرورش اشیاء را به خودش نسبت میدهد ﴿الَّذي خَلَقَ فَسَوَّى * وَ الَّذي قَدَّرَ فَهَدى﴾ و نوع انسان از این کلیات مستثنا نیست[۱۸].
- با توجه به تمام این دلایل خدای متعال در قرآن فرمود: ﴿قَالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ﴾.
محال بودن تصرف شیطان در نفوس انبیا (ع)
- آیا شیطان میتواند در نفوس انبیا(ع) نفوذ کرده و تصرفی در جریان وحی باشد. ﴿فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ﴾[۱۹]، ﴿فقَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ﴾[۲۰]
- از آیات قرآن چنین به دست میآید که شیطان را در مخلصین راهی نیست و پیامبران نیز مخلصین حقیقی هستند که تصرف شیطان در نفوس آنها محال است .
- اگر اشکال شود که در اینجا تنها عامل گمراهی انسانها ابلیس دانسته شده، در حالی که جهل و نادانی نیز میتواند یکی دیگر از عوامل ضلالت باشد در پاسخ میگوییم: ترک واجب یا فعل حرام هنگام گمراهی به شمار میرود که آن امر یا نهی به مکلف رسیده باشد. لذا اگر جهل و نادانی را نیز یکی از عوامل ضلالت بدانیم، منظور، آن نوع نادانی است که بهوسیله وسوسه ابلیس صورت میگیرد پس ریشه همه گمراهیها شیطان است که در این آیه از بندگان مخلص، بهطور کامل نفی شده است[۲۱].
دلایل نقلی عصمت پیامبران
- استفاده از آیات وحی برای اثبات عدم تحریف وحی، دور است و استدلال باطلی است مگر اینکه بعد از دلایل عقلی، بهعنوان مؤیدات نقلی آورده شود نه دلایل نقلی، آنهم بهعنوان جدل و استفاده از مسلمات مخاطب نه بهعنوان برهان" ﴿لا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ﴾[۲۲] واژه باطل، عام است و شامل هر چیزی میشود که به قرآن آسیب برساند[۲۳].
مصونیت فرشته وحی از خطا (در قرآن)
- در آیات قرآن خصوصیات فرشته وحی چنین بیان شده است:
- مطیع بودن در برابر اوامر خداوند؛
- معصوم بودن از گناه؛
- امانتداری الهی.
قرآن کریم میفرماید: ﴿لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ﴾[۲۴]. پس ملائکه، هم از جهت فعل و هم از جهت قول، تابع اراده خدا هستند. فرشتگان الهی معصوماند و در امورشان خطا و اشتباه نمیکنند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدَادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ﴾[۲۵]. از روایات نیز به دست میآید که فرشتگان موجودات نورانی و غیرمادی هستند. به خواب نمیروند و فراموشی ندارند[۲۶].
عصمت پیامبران (در قرآن)
- بعضی از آیات عصمت را بهصورت مطلق اثبات میکند و بعضی دیگر در حوزههای معین دلالت بر عصمت پیامبر دارد[۲۷].
- علامه طباطبائی در مورد آیات ۲۶ تا ۲۸ سوره جن میفرماید: آیه دلالت دارد که وحی الهی از منبع صدور گرفته تا ابلاغ به مردم مصون از خطا و اشتباه باشد. ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلا نَبِيٍّ إِلاَّ إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴾[۲۸]. یعنی اگر پیامبر آرزوی ایمان آوردن مردم کند و شیطان بخواهد مردم را برخلاف این آرزو وسوسه کند یا پیامبر آیاتی را تلاوت کند و شیطان بخواهد در تلاوت او چیزی القا کند خداوند آن را از بین میبرد[۲۹].
عصمت پیامبران (در حدیث)
- "فِيمَا كَتَبَ الرِّضَا (ع) لِلْمَأْمُونِ لَا يَفْرِضُ اللَّهُ تَعَالَى طَاعَةَ مَنْ يَعْلَمُ أَنَّهُ يُضِلُّهُمْ وَ يُغْوِيهِمْ وَ لَا يَخْتَارُ لِرِسَالَتِهِ وَ لَا يَصْطَفِي مِنْ عِبَادِهِ مَنْ يَعْلَمُ أَنَّهُ يَكْفُرُ بِهِ وَ بِعِبَادَتِهِ وَ يَعْبُدُ الشَّيْطَانَ دُونَهُ"[۳۰]
منابع
جستارهای وابسته
- عصمت مطلق
- عصمت نسبی
- عصمت از خطا
- عصمت از گناه
- عصمت در احکام
- عصمت در اعتقاد
- عصمت در افعال
- عصمت در تبلیغ
- عصمت علمی
- عصمت عملی
- عصمت امرای امام
- عصمت انبیا
- عصمت اهل اجماع
- عصمت اهل بیت
- عصمت اولوالامر
- عصمت غیر انبیا
- عصمت ملائکه
- عصمت نواب امام
- آیات عصمت
- اسباب عصمت
- اعتراف معصومین به گناه
- انسان معصوم
- زمان عصمت
- علم به مثالب معاصی
- علم به مناقب طاعات
- مقام عصمت
- وجوب عصمت
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع نبوت
پانویس
- ↑ ر.ک. سعیدی مهر، محمد؛ دیوانی، امیر، معارف اسلامی، ج۲، ص۱۴۴ - ۱۴۵.
- ↑ کلام تطبیقی، ص ۹۸.
- ↑ سوره بقره؛ آیه: ۱۲۹.
- ↑ سعیدی مهر، محمد؛ دیوانی، امیر، آموزش کلام اسلامی، ج ۲، ص ۷۵.
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۱۴۶.
- ↑ سعیدی مهر، محمد؛ دیوانی، امیر، آموزش کلام اسلامی، ج ۲، ص ۷۵.
- ↑ کلام تطبیقی، ص ۹۹؛ کلام تطبیقی، ج ۲، ص ۷۶.
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۱۴۷.
- ↑ کلام تطبیقی، ص ۹۹؛ کلام تطبیقی، ج ۲، ص ۷۶.
- ↑ کلام تطبیقی، ص ۹۹؛ کلام تطبیقی، ج ۲، ص ۷۶.
- ↑ کلام تطبیقی، ص ۹۹.
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۱۴۵.
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۱۴۴.
- ↑ کلام تطبیقی، ص ۱۰۰.
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۱۴۵.
- ↑ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۱۴۴ و ۱۴۵.
- ↑ احمدی، رحمتالله، پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی، ص ۲۰۹ و ۲۱۰.
- ↑ احمدی، رحمتالله، پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی، ص ۲۱۱ و ۲۱۲.
- ↑ به ارجمندی تو سوگند که همگی آنان را گمراه خواهم کرد.مگر از میان آنان بندگان نابت را؛ سوره ص، آیه: ۸۲ - ۸۳.
- ↑ گفت: پروردگارا! برای آنکه مرا بیراه نهادی، در زمین (بدیها را) در دید آنها خواهم آراست و همگان را از راه به در خواهم برد.بجز از میان آنان بندگان نابت را؛ سوره حجر، آیه: ۳۹-۴۰.
- ↑ ر.ک. احمدی، رحمتالله، پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی، ص ۲۳۸-۲۴۰.
- ↑ در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است؛ سوره فصلت، آیه:۴۲.
- ↑ ر. ک. علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۷۹.
- ↑ در گفتار بر او پیشی نمیجویند و آنان به فرمان وی کار میکنند؛ سوره انبیاء، آیه:۲۷.
- ↑ ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست؛ فرشتگان درشتخوی سختگیری بر آن نگاهبانند که از آنچه خداوند به آنان فرمان دهد سر نمیپیچند و آنچه فرمان یابند بجای میآورند؛ سوره تحریم، آیه:۶.
- ↑ ر.ک. احمدی، رحمتالله، پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی، ص ۲۱۹ - ۲۲۱.
- ↑ ر.ک. احمدی، رحمتالله، پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی، ص ۲۲۱ - ۲۲۲.
- ↑ و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه چون آرزو میکرد (که دعوتش فراگیر شود) شیطان در آرزوی وی (با وسوسه افکندن در دل مردم خلل) میافکند آنگاه خداوند آنچه را که شیطان میافکند، از میان برمیدارد سپس آیات خود را استوار میگرداند و خداوند دانایی فرزانه است؛ سوره حج، آیه:۵۲.
- ↑ ر. ک. علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۱۸۰-۱۸۱.
- ↑ بحار الانوار، ج۲۵، ص۱۹۹، ح۹.