نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Msadeq(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۸ توسط Msadeq(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اولیاء الله (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
واژهشناسی لغوی
اولیاء جمع وَلیّ بر وزن فعیل و از ریشه "و-ل-ی" است. وَلْی در لغت به معنای قرب و نزدیکی است [۱].
برخی آن را در اصل به معنای وقوع چیزی پس از چیزی، همراه با رابطهای بین آن دو دانسته و استعمال آن را در معانی دیگری مانند نزدیکی، دوستی، یاری و پیروی، از آثار آن اصل به حساب آوردهاند[۲].
برای ولیّ نیز معانی گوناگونی مانند دوستدار، رفیق و یاریکننده ذکر شده است [۳] که در هر یک از آنها نوعی قرب و نزدیکی وجود دارد.
در قرآن کریم لفظ اولیاءالله فقط در دو مورد بهکار رفته است: در آیات﴿أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾[۱۰]، برخی از ویژگیهای اولیاء اللّه بیان شده و در آیه﴿قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[۱۱] خطاب به یهودیان آمده است: اگر گمان میکنید تنها شما اولیای خدا هستید پس مرگ را آرزو کنید.... در برخی از روایات عنوان اولیاءالله بر اهل بیت(ع)، پیروان ایشان[۱۲]، و ابرار[۱۳]تطبیق شده است[۱۴].
قرآن برای اولیاءالله، ویژگیهای گوناگونی برشمرده است. از ویژگیهایی که ذکر میشود دو مورد نخست، مقدمه قرار گرفتن در زمره اولیاءالله و سایر موارد از آثار و نتایج مقام و مرتبه ایشان است؛ نیز مجموع این ویژگیها از مختصات اولیاءالله است، بنابراین وجود برخی از آنها در غیر ایشان نیز امکانپذیر است.
یکی از ویژگیهای اولیاءالله برخورداری از ایمان است: ﴿أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ... الَّذِينَ آمَنُوا...﴾[۱۵]. مقصود از ایماناولیاءالله، مرتبه اولیه ایمان نیست، بلکه مراد، ایمان کامل و درجه عالی ایمان است؛ زیرا اولیاءالله، پیش از برخورداری از چنین ایمانی دارای تقوایی مستمرّ بودند ﴿وَكَانُوا يَتَّقُونَ﴾، افزون بر اینکه از آیه﴿أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾، با توجه به نفی هر گونه ترس و اندوهی از اولیاءالله استفاده میشود که ایمان آنان آن مرتبه از ایمان است که آنها را به عبودیت و مملوکیت محض میرساند، به گونهای که درمییابند مالکیت ویژه خداست و آنها نمیتوانند مالک چیزی باشند تا برای آن ترسیده یا از فقدان آن اندوهگین شوند[۱۶][۱۷].
اولیاءالله از تقوای مستمر برخوردارند: ﴿وَكَانُوا يَتَّقُونَ﴾. برخی گفتهاند:تقوا سه مرتبه دارد: دوری از شرک، اجتناب از هرگونه گناه و معصیتی، اعم از فعل و ترک، و تبتّل و انقطاع کامل به خدا و دوری از هر چیزی که باطنانسان را از خدا بازدارد و مقصود از تقوا در آیه فوق مرتبه سوم است. البته این مرتبه شامل دو مرتبه پیش از خود نیز میشود[۱۸]. برخی مراد از ایمان در این آیه را کمال حال قوه نظریه و مراد از تقوا را کمال حال قوه عملیه دانستهاند[۱۹][۲۰].
در دلاولیای الهی هیچگونه خوف و حزنی از غیر خدا نیست: ﴿أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾[۲۱]. انسان از چیزی که ممکن است به او آسیبی برساند میهراسد و برای از دست دادن چیزی که آن را دوست دارد یا تحقّق چیزی که آن را نمیپسندد اندوهگین میشود و این در صورتی است که برای خود نسبت به چیزی که برای آن میترسد یا برای از دست دادن آن اندوهگین میشود، مالکیت یا حقّی قائل باشد، لیکن اولیاءالله به سبب بهرهمندی از توحید کامل، خداوند را مالک مطلق همه چیز میدانند، به گونهای که هیچکس در مالکیت چیزی شریک خداوند نیست، بنابراین، اولیای الهی برای خود نسبت به چیزی مالکیت یا حقّی قائل نیستند تا بر اثر آن بترسند یا اندوهگین شوند[۲۲]. گفته شده: لازمه ترسیدن از چیزی یا اندوهگین شدن برای چیزی، تصور آن چیز است. در حالی که اولیاءالله به سبب استغراق در نور جلال الهی از غیر خدا غافلاند، بنابراین وجود ترس و اندوه در آنها غیر ممکن است[۲۳]. برخی نیز گفتهاند: چون اولیاءالله در ذات الهی فانی گشتهاند، دیگر برای آنها غایتی بالاتر از آنچه بدان رسیدهاند وجود ندارد تا بر اثر آن بترسند یا اندوهگین شوند[۲۴].
برخی از مفسّران نبودن ترس و اندوه در اولیاءالله را مربوط به آخرت دانستهاند[۲۵]؛ ولی آیه﴿أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾ مطلق است و دنیا را نیز شامل میشود و مقید کردن آن به آخرت هیچ دلیلی ندارد[۲۶]. بر اساس آیات دیگری، اولیاءالله از پروردگار میترسند؛ مانند: ﴿إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا﴾[۲۷] و ﴿إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾[۲۸]. بنابراین نبودن ترس در ایشان نسبت به غیر خداست؛ اما ترس از خدا از صفاتاولیاءالله است، چنان که اندوه برای از دست دادن کرامت الهی نیز از ویژگیهای آنان است[۲۹]. نبودن ترس و اندوه از غیر خداوند در اولیاءالله باعث میشود که امنیت و آرامش واقعی بر وجود آنها حکمفرما شود[۳۰][۳۱].
↑«آگاه باشید که دوستان خداوند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میشوند آنان که ایمان آوردند و پرهیزگاری میورزیدند در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست. هیچ دگرگونی در کلمات خداوند نیست، این است که رستگاری سترگ است» سوره یونس، آیه ۶۲-۶۴.
↑«بگو: ای یهودیان! اگر میپندارید که از میان مردم، تنها شما دوستان خداوندید اگر راست میگویید آرزوی مرگ کنید» سوره جمعه، آیه ۶.
↑«بگو: ای یهودیان! اگر میپندارید که از میان مردم، تنها شما دوستان خداوندید اگر راست میگویید آرزوی مرگ کنید» سوره جمعه، آیه ۶.
↑﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ...﴾ «و یهودیان و مسیحیان گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم» سوره مائده، آیه ۱۸.
↑﴿قُلْ إِنْ كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾ «بگو، اگر راست میگویید که از میان همه مردم، سرای واپسین نزد خداوند، ویژه شماست پس آرزوی مرگ کنید» سوره بقره، آیه ۹۴.
↑﴿وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾ «و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.