نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Msadeq(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۰ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۳۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۰ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۳۳ توسط Msadeq(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حسرت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
حسرت در لغت بهمعنای ندامت و تأسفخوردن است بر آنچه از دست رفته. جمع آن "حسرات" است. گاهی بهمعنای خسته و درمانده نیز بیان شده است. برخی نیز در معنای حسرت، شدّت ندامت و پشیمانی برشمرده است. این واژه بههمراه مشتقات آن نُه بار در نهج البلاغه بهکار رفته است. حسرت در نهج البلاغه اغلب بهمعنای ندامت و پشیمانی[۱] و گاهی بهمعنای درمانده و خسته به کار رفته است[۲][۳].
حسرت در اصطلاح، عبارت است از حالتی که در پی از دست دادن چیزی مطلوب وی بوده، به انساندست میدهد. مطلوب انسان یک وقت با کار خودش از دست میرود و یک وقت دیگران عامل از دست دادن آن میشوند. پشیمانی و حسرت در صورتی پیش میآید که خود انسان با اختیار خود و کار خود، زمینه فقدان آن مطلوب و ایجاد این حالت را فراهم کند.امام(ع) در نهج البلاغه مصادیق و عللی را برای حسرت و ندامت بیان میفرمایند. از جمله مهمترین دلایل میتوان به از دست دادن فرصتها اشاره کرد. امام علی(ع) در بیان خسارت فرصتسوزی میفرماید: "شدیدترین ندامتها، از دست رفتن فرصتهاست." از این رو قرآنروز قیامت را روز حسرت مینامد[۴]، چرا که در آن روز بسیاری بر از دست دادن فرصتهای خود حسرت میخورند[۵].
غفلت نسبت به عمر:نعمتعمر یکی از نعمتهایی است که اغلب افراد نسبت به اهمیت و ارزش آن غفلت میورزند. غافل بودن از عمر به دو صورت است: نخست غفلت از سپری شدن و زودگذر بودن عمر است[۹]؛ و دوم غفلت نسبت به عدم بازگشت فرصت عمر است. امام(ع) بیتوجهی و غفلت نسبت به عمر را ظلم به خویشتن و پشیمانی میداند[۱۰][۱۱].
عالم بی عمل: عالم عامل یکی از ارکان دین و مایه قوام و استواریدین شمرده شده است[۱۲]، اما اگر به علم خود عمل نکند و علمش نافع نباشد بهسبب داشتن امتیاز علم نسبت به جاهل و مسئولیتی که علم بر دوش او نهاده، حسرت و اندوه او افزونتر و عظیمتر از حسرت جاهل خواهد بود[۱۳][۱۴].
از دست دادن دنیا:دنیا برای دنیاطلبان و دنیاپرستان، کمال و مطلوب نهایی است. از این رو در لحظه مرگ دو سختی و شدت را متحمل میشوند: یکی شدت جان کندن و دیگری سختی از دست دادن دنیا و رها کردن آن، که نتیجه آن حسرت و ندامت نسبت به از دست دادن چیزی است که تمامی عمر خود را صرف رسیدن به آن کرده و بسیاری از ارزشها را در راه آن قربانی کرده است[۱۵][۱۶].
کسب مالحرام:حضرت در فرازی شدیدترین و بزرگترین حسرت را از آنِ شخصی میداند که عمری را به کسب حرام مشغول شده و در جمعآوری حرامهمت گمارده، ولی از آن بهرهای نبرده و آن را برای دیگری به ارث نهاده است و دیگری آن ما را در راه خدا صرف و انفاق کرده و بهشتی شده است، در حالیکه شخص اول به واسطه همان مال، جهنی است[۱۷][۱۸].
باید توجّه داشت که حسرت خوردن سودی به حال انسان ندارد، بلکه اگر حسرت و حالت ندامت و پشیمانی، به ابزاری در جهت تنبه و بیداریانسان تبدیل شود و او را به استفاده بهتر و مفیدتر از فرصتها ترغیب کند، میتوان عاملل موفقیت و رشد وی در آینده شود[۱۹].