صفیه بنت حیی بن اخطب در تاریخ اسلامی
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث صفیه بنت حیی بن اخطب است. "صفیه بنت حیی بن اخطب" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل صفیه بنت حیی بن اخطب (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
نسب
- "صفیه"، دختر حیی بن اخطب از تیره یهودیان بنینضیر بود. بنینضیر از فرزندان لاوی بن یعقوب و از نسل نضیر بن نحام بن ینحوم از فرزندان هارون بن مران، برادر موسای کلیم(ع) به شمار میآمدند[۱]. صفیه بنت حیی بن اخطب، در کودکی بسیار مورد توجه پدر و عمویش ابویاسر بن اخطب قرار شمار داشت. آنها از سران یهود بنینضیر و از اشراف مدینه به شمار میآمدند[۲] و با ظهور اسلام و هجرت رسول خدا(ص) به مدینه، از بزرگترین دشمنان فرستاده خدا(ص) شدند.
- مادر او "بره" نام داشت؛ دختر سموئیل[۳] و خواهر رفاعه، از شاخه یهودیان بنیقریظه بود[۴]. صفیه بنت حیی بن اخطب در مدینه متولد شد. او نخست به ازدواج سلام بن مشکم قریظی درآمد؛ ولی پس از مدتی از او جدا شد[۵] و با کنانة بن ربیع بن ابیالحقیق از یهودیان بنینضیر، ازدواج کرد[۶].
- در سال چهارم هجرت و در پی جنگی که بین یهودیان بنینضیر و مسلمانان به رهبری پیامبر اکرم(ص) پیش آمد، یهودیان بنینضیر شکست خوردند و ملزم به ترک مدینه شدند. پس از طرد از مدینه، عدهای از سران بنینضیر از جمله حیی بن اخطب و کنانة بن ربیع و دیگران به خیبر رفتند و در قلعههای آنجا ساکن شدند[۷].
- پس از صلح حدیبیه، در اوایل سال هفتم هجرت، رسول خدا(ص) با یهودیان خیبر وارد جنگ شد و این منطقه را -که به صورت مرکزی برای آشوبهای نظامی، توطئهها و جنگافروزیها علیه مسلمانان در آمده بود- فتح کرد. در این جنگ، کنانة ابیالعقیق -شوهر صفیه بنت حیی بن اخطب- کشته شد[۸] و غنایم بسیاری به دست مسلمانان افتاد. در جریان فتح قلعه قموص که یکی از قلعههای هفتگانه خیبر و دژ فرزندان ابیالحقیق بود، زنانی نیز به اسارت گرفته شدند. صفیه دختر حیی بن اخطب و یکی از دختر عموهایش جزء این اسیران بودند[۹][۱۰].
ازدواج با پیامبر(ص)
- خاتم انبیا(ص) به بلال حبشی فرمان داد صفیه و دختر عمویش را کنار بارها و جایگاه خود ببرد[۱۱]. یکی از مسلمانان به نام دحیه کلبی در نظر داشت تا صفیه بنت حیی بن اخطب را از رسول خدا(ص) بخواهد؛ امّا حضرت از کنار صفیه بنت حیی بن اخطب عبور فرمود و ردای خویش را بر او افکند[۱۲]. به این ترتیب، مسلمانان متوجه شدند که حضرت، او را برای خود برگزیده است. ایشان، دختر عموی صفیه بنت حیی بن اخطب را به دحیه کلبی بخشید[۱۳]. حضرت، اسلام را بر صفیه بنت حیی بن اخطب عرضه فرمود و گفت: "اگر بخواهی به دین خودت باشی تو را مجبور به ترک آن نمیکنم؛ ولی اگر خدا و رسول او را برگزینی، تو را به همسری خود بر میگزینیم"[۱۴]. صفیه گفت: "حتماً خدا و پیامبر او را بر میگزینم". حضرت او را آزاد کرد و سپس به همسری خویش درآورد و مهریه وی راآزادیاش قرار داد[۱۵].
نقل است که رسول خدا(ص) صفیه بنت حیی بن اخطب را بعد از اسارت نزد خود نگه داشت. در این هنگام، پیامبر(ص) در چهره صفیه بنت حیی بن اخطب و نزدیک چشم او نشانه کبود شدهای دید که به سبزی میزد. از او پرسید: "این چیست؟" گفت: "ای رسول خدا(ص)! در خواب چنان دیدم که ماهی از سوی آسمان یثرب آمد و در دامن من قرار گرفت. این موضوع را به شوهرم کنانه گفتم. او گفت که گویا دوست داری همسر پادشاهی شوی که از مدینه میآید؟ پس ضربهای بر من وارد کرد..."[۱۶].
- صفیه بنت حیی بن اخطب هفده ساله بود که به ازدواج پیغمبر(ص) درآمد[۱۷]. ازدواج رسول خدا(ص) با صفیه، دختر حیی بن اخطب، بعد از ازدواج حضرت با جویریه و در میان راه خیبر به مدینه اتفاق افتاد[۱۸]. گفته شده است در زمینهای هموار بین راه، سفرههای چرمی گستردند و با غذایی که از خرما و روغن، آرد و کشک درست شده بود از میهمانان پذیرایی شد[۱۹].
- حضرت چادری سراسری یا چیزی شبیه آن بر صفیه بنت حیی بن اخطب افکند. او را ترک شترش نشاند و به مدینه آورد. چون رسول خدا(ص) به مدینه آمد، صفیه بنت حیی بن اخطب را در خانهای از خانههای انصار منزل داد. زنان انصار به دیدن او میرفتند. عایشه همسر پیامبر اکرم(ص) هم در حالی که نقاب زده بود، به دیدن او رفت[۲۰].
- پیامبر اکرم(ص) صفیه بنت حیی بن اخطب را نیز به رعایت حجاب ملزم کرد. همچنین مانند همسران دیگر، برایش نوبت معین کرد[۲۱]. مؤرخان و سیرهنویسان، صفیه بنت حیی بن اخطب را تنها همسر غیر عرب رسول خدا(ص) دانستهاند[۲۲]. در تاریخ از او به عنوان زنی جمیله، فاضله، عاقله و حلیمه یاد شده است[۲۳][۲۴].
زندگی ایشان پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)
- از او و احوالش پس از وفات پیامبر(ص)، خبر چندانی در دست نیست. نقل شده است که پس از وفات پیامبر(ص) عمر بن خطاب برای او شش هزار درهم[۲۵] و به نقلی پنج هزار در هم[۲۶] مقرری سالیانه در نظر گرفت. او در سال ۳۵ ق و در پی محاصره خانه عثمان بن عفان - خلیفه سوم - به کمک عثمان شتافت و از خانه خود تا خانه عثمان معبری گشود تا از طریق آن، آب و غذا به او و خانوادهاش برساند[۲۷][۲۸].
وفات
- سرانجام این بانوی گرامی در سال ۵۰ ق[۲۹] و به نقلی ۵۲ ق[۳۰] در مدینه در گذشت؛ سعید بن عاص بر او نماز خواند و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد[۳۱][۳۲].
شخصیت روایی
- در کتب روایی ده حدیث از صفیّه وجود دارد که آنها را از پیامبر(ص) نقل کرده است[۳۳].
- امام سجاد(ع) و نیز برادر زادهاش و دو تن از غلامانش - به نامهای کنانه و یزید بن معتب و اسحاق بن عبدالله بن حارث[۳۴] - و زنانی چون صُخَیره بنت جیفر بصری[۳۵]، صافیه[۳۶] و جدّه صالح بن حیان[۳۷] از جمله کسانی هستند که از او روایت نقل کردهاند[۳۸].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۲؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۱۰؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶، ص۱۶۹؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحقدة و امتاع، ج۶، ص۱۸۷.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۱۸-۵۱۹؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۳.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵؛ خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۲۰۶.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۶۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۵۵۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۹۱.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۲.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۱.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، صفیه بنت حیی بن اخطب، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۹-۳۰.
- ↑ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۷۳؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۲۳۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۶.
- ↑ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۰۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۶۶.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۱؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۲۳۲.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶.
- ↑ ابن حنبل، مسند، ج۳، ص۹۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶؛ علی بن حسین مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۲۲.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۹۱-۹۱.
- ↑ دائرة المعارف، الاسلامیه، ج۱۴، ص۲۴۹.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۳.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۹.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۱.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۸؛ قاضی ابر قوه، سیرت رسول الله(ص)، ج۲، ص۱۱۰۲.
- ↑ ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۱، ص۲۴۵؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۱۱.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، صفیه بنت حیی بن اخطب، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۰-۳۲.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۳۱.
- ↑ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۵۳.
- ↑ دائرة المعارف الاسلامیه، ج۱۴، ص۲۴۹؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۱۲.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، صفیه بنت حیی بن اخطب، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۲.
- ↑ خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۷، ص۳۳۴؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴؛ علی بن حسین مسعودی، التنبیه والاشراف، ص۲۶۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۲.
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۰-۶۱۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۲.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، صفیه بنت حیی بن اخطب، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۲.
- ↑ خیر الدین زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۲۰۶.
- ↑ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۱۲.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۵۱.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۵۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۵۸.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، صفیه بنت حیی بن اخطب، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۲-۳۳.