جنگ یوم النخله
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث جنگ فجار براض است. "جنگ یوم النخله" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل جنگ یوم النخله (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- علت پیشامد این جنگ، آن است که براض بن قیس کنانی که فردی فاسق بود از سوی قومش طرد شد. او به مکه آمد و در پناه حرب بن امیه به سر میبرد[۱]؛ اما در آنجا نیز با مردی از هذیل، به نام "حارث" درگیر شد و او را کشت[۲]؛ از این رو حرب بن امیه نیز قصد کرد تا او را از خود براند. براض بن قیس کنانی به محض اطلاع از او خواست که در همپیمانیاش بماند در عوض او هم دور از حرب بن امیه زندگی کند[۳]. براض بن قیس کنانی، حرب بن امیه را ترک کرد و به بارگاه نعمان بن منذر رفت و همراه عروه بن عتبه عامری، در خدمت نعمان بن منذر بودند[۴] تا اینکه در کاروان سالاری قافله تجاری نعمان بن منذر در راه بازار عکاظ، بین عروه بن عتبه عامری و براض بن قیس کنانی اختلاف افتاد. عروه بن عتبه عامری، کاروان را در پناه و سرپرستی خود گرفت. نعمان بن منذر نیز سرپرستی کاروان را به عروه بن عتبه عامری سپرد[۵].
- براض بن قیس کنانی، کینه عروه بن عتبه عامری را به دل گرفت و در صدد قتل او برآمد. وقتی کاروان از شهر بیرون رفت براض بن قیس کنانی نیز از پی او روانه شد تا اینکه در دشتی به نام "تیمن ذی طلال" - اطراف فدک - بر سر راه عروه بن عتبه عامری کمین کرد و با اینکه ماه حرام بود، او را کشت [۶] و همراه بار شتران به خیبر گریخت و پنهان شد[۷]. او در راه با مردی از اسد بن خزیمه، به نام بشر بن ابوخازم شاعر، ملاقات کرد و از او خواست تا حرب بن امیه را از قتل عروه بن عتبه عامری، آگاه کند[۸].
- قریش با رسیدن خبر، پیش از آگاهی هوازن از جریان قتل، عکاظ را به سمت مکه ترک کردند و گریختند. هوازن نیز پس از اطلاع دنبالشان رفتند و قبل از آنکه قریش، داخل حرم شوند (که جنگ کردن در آن حرام بود) در محلی زمستان به نام "نخله" - نزدیکی مکه[۹] - به آنها رسیدند و درگیر شدند.
- قریش تا شب مقاومت کردند و با تاریک شدن هوا داخل حرم شدند، هوازن نیز از تعقیب و جنگ با آنان، صرف نظر کردند[۱۰]. در این هنگام، مردی از بنیعامر، به نام "ادرم بن شعب" فریاد برآورد: "ما از خون عروه بن عتبه عامری نمیگذریم. وعده ما و شما سال آینده همین روز در عکاظ که ما از جمع کردن سپاه تا آن روز قصور نخواهیم کرد"[۱۱]. سپس به شهرهای خود برگشتند[۱۲].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۵.
- ↑ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۵.
- ↑ احمد جاد مولی بک، ایام العرب فی الجاهلیه، ص۳۲۶.
- ↑ معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۰۶؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۵.
- ↑ معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۰۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۸۵؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۹۱.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۰۲؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۹۱.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۰۲؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۹۱.
- ↑ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۷۷.
- ↑ معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۱۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۸۶؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۹۲.
- ↑ معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۱۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۲؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۹۳؛ ابن حبیب بغدادی، المنمق فی اخبار قریش، ص۱۶۹.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فجار، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۰۸-۲۱۰.