جنگ فجار براض

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

فجار براض

این جنگ که بین قیس با قریش و کنانه و هم‌پیمانانشان رخ داد، بی‌تردید بزرگ‌ترین و مهم‌ترین جنگ فجار به شمار می‌آید و خود شامل چهار فجره است که به اختصار به شرح و تفصیل آن می‌پردازیم:

یوم النخله

علت پیشامد این جنگ، آن است که براض بن قیس کنانی که فردی فاسق بود از سوی قومش طرد شد. او به مکه آمد و در پناه حرب بن امیه به سر می‌برد[۱]؛ اما در آنجا نیز با مردی از هذیل، به نام "حارث" درگیر شد و او را کشت[۲]؛ از این رو حرب بن امیه نیز قصد کرد تا او را از خود براند. براض بن قیس کنانی به محض اطلاع از او خواست که در هم‌پیمانی‌اش بماند در عوض او هم دور از حرب بن امیه زندگی کند[۳]. براض بن قیس کنانی، حرب بن امیه را ترک کرد و به بارگاه نعمان بن منذر رفت و همراه عروه بن عتبه عامری، در خدمت نعمان بن منذر بودند[۴] تا اینکه در کاروان‌ سالاری قافله تجاری نعمان بن منذر در راه بازار عکاظ، بین عروه بن عتبه عامری و براض بن قیس کنانی اختلاف افتاد. عروه بن عتبه عامری، کاروان را در پناه و سرپرستی خود گرفت. نعمان بن منذر نیز سرپرستی کاروان را به عروه بن عتبه عامری سپرد[۵].

براض بن قیس کنانی، کینه عروه بن عتبه عامری را به دل گرفت و در صدد قتل او برآمد. وقتی کاروان از شهر بیرون رفت براض بن قیس کنانی نیز از پی او روانه شد تا اینکه در دشتی به نام "تیمن ذی طلال" - اطراف فدک - بر سر راه عروه بن عتبه عامری کمین کرد و با اینکه ماه حرام بود، او را کشت [۶] و همراه بار شتران به خیبر گریخت و پنهان شد[۷]. او در راه با مردی از اسد بن خزیمه، به نام بشر بن ابوخازم شاعر، ملاقات کرد و از او خواست تا حرب بن امیه را از قتل عروه بن عتبه عامری، آگاه کند[۸].

قریش با رسیدن خبر، پیش از آگاهی هوازن از جریان قتل، عکاظ را به سمت مکه ترک کردند و گریختند. هوازن نیز پس از اطلاع دنبالشان رفتند و قبل از آنکه قریش، داخل حرم شوند (که جنگ کردن در آن حرام بود) در محلی زمستان به نام "نخله" - نزدیکی مکه[۹] - به آنها رسیدند و درگیر شدند.

قریش تا شب مقاومت کردند و با تاریک شدن هوا داخل حرم شدند، هوازن نیز از تعقیب و جنگ با آنان، صرف نظر کردند[۱۰]. در این هنگام، مردی از بنی‌عامر، به نام "ادرم بن شعب" فریاد برآورد: "ما از خون عروه بن عتبه عامری نمی‌گذریم. وعده ما و شما سال آینده همین روز در عکاظ که ما از جمع کردن سپاه تا آن روز قصور نخواهیم کرد"[۱۱]. سپس به شهرهای خود برگشتند[۱۲].

یوم الشمطه

این جنگ به علت وعده‌ای بود که بعد از یوم النخله صورت گرفت[۱۳]. در این مدت، قیس، گروه‌های هم‌پیمان خود مانند ثقیف و سلیم و دیگران را گرد آورد و قریش و کنانه نیز با قبایل هم‌پیمان خود بنی‌اسد و احابیش خود، فراهم آمدند[۱۴].

دو لشکر در موعد مقرر - محلی به نام "شمطه" نزدیک عکاظ[۱۵] - به هم رسیدند و جنگ آغاز شد. در ابتدای روز جنگ به نفع قیس و هم‌پیمانانش پیش می‌رفت؛ اما از نیم‌روز به بعد، ورق برگشت و قریش و کنانه پیروز شدند[۱۶]. کشتار فراوان به راه افتاد تا اینکه دو طرف، ندای صلح سر دادند با این قرار که پس از شمارش کشته‌ها هر طرف که بیشتر کشته بود، خون‌بهای طرف دیگر را بپردازد[۱۷].

در نتیجه، جنگ آرام گرفت و قریش و قیس برگشتند. گفته شده که در آن سال، عکاظ برپا نشد"[۱۸].[۱۹]

یوم العبلاء

عبلاء نام صخره سفیدی در عکاظ است[۲۰]. این مکان در سال سوم از ایام عکاظ و یک سال بعد از نبرد یوم الشمطه، شاهد جنگی سه روزه بین هوازن با کنانه و قریش بود که به شکست کنانه و قریش انجامید[۲۱].[۲۲]

یوم الشرب

این جنگ در سال چهارم از ایام عکاظ و یک سال بعد از یوم العبلاء[۲۳] در مکانی به نام "الشرب" - نزدیک نخله در مکه[۲۴]- بین هوازن با کنانه و قریش روی داد که با شکست هوازن خاتمه یافت [۲۵]. گفته شده ابوسفیان با گروگان قرار دادن خود نزد هوازن[۲۶] به تمام شدن جنگ سرعت بخشید[۲۷].

منابع

پانویس

  1. احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۵.
  2. احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۵.
  3. احمد جاد مولی بک، ایام العرب فی الجاهلیه، ص۳۲۶.
  4. معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۰۶؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۵.
  5. معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۰۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵.
  6. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۸۵؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۹۱.
  7. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۰۲؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۹۱.
  8. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۰۲؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۹۱.
  9. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۷۷.
  10. معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۱۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۸۶؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۹۲.
  11. معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۱۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۲؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۹۳؛ ابن حبیب بغدادی، المنمق فی اخبار قریش، ص۱۶۹.
  12. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فجار، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲، ص۲۰۸-۲۱۰.
  13. معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۳۳۱.
  14. معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۱۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۲؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۶، ص۱۰۶.
  15. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۳۶۳.
  16. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۸۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۲؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۹۴؛ معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۱۶.
  17. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۲؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۹۵.
  18. ابن حبیب بغدادی، المنمق فی اخبار قریش، ص۱۷۰.
  19. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فجار، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲، ص۲۱۰.
  20. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۸۰.
  21. معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۱۷؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۶، ص۱۰۶-۱۰۷.
  22. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فجار، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲، ص۲۱۰-۲۱۱.
  23. معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۱۸.
  24. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۳۳۲.
  25. معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۱۷؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۶ ص۱۰۷.
  26. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۳۳۲؛ معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۱۸.
  27. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فجار، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲، ص۲۱۱.