اراضی صلح در فقه سیاسی
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اراضی صلح (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
اراضی صلح، به زمینهایی گفته میشود که بین صاحبان آنها و حکومت اسلامی، صلح نامهای منعقد شده بود[۱]. این صلحنامه، اغلب به یکی از سه طریق ذیل انجام میشد:
- اراضی در اختیار صاحبان آن بوده و مالکیتشان کما کان محفوظ مانده و در مقابل، مالیات تعیین شده از سوی امام و ولی مسلمین را بپردازند؛
- مالکان، اراضی خویش را تقدیم مسلمانان نموده و مالکیت آنها نسبت به آن اراضی زایل گردد و فقط اجازه مییابند بر روی آن کار کنند و بخشی از در آمد آن را به عنوان "مال الاجاره" به حکومت اسلامی بپردازند، و چون حاکم اسلامی مسؤول حفظ و تأمین مصالح امت اسلامی است، بایستی بر کیفیت بهرهبرداری از این نوع زمینها، نظارت داشته و هر گونه تصرفی با اجازه او انجام گیرد؛
- طبق مصلحت اندیشی حاکم اسلامی، این اراضی جزو انفال به شمار آمده و به ملکیت دولت اسلامی در خواهد آمد[۲][۳].
منابع
پانویس
- ↑ تذکرة الفقها، ج۱، ص۴۴۶-۴۴۴؛ جواهرالکلام، ج۲۱، ص۱۷۴؛ تحریرالوسیله، ج۲، کتاب احیاء الموات.
- ↑ بدایة المجتهد، ج۱، ص۳۸۸؛ المبسوط، ج۲، ص۵۲؛ جواهر، ج۲۱، ص۲۹۹ و ۲۳۳.
- ↑ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۲۶.