اسوه بودن اهل بیت
اسوه بودن اهل بیت(ع)
- در روایات نیز بارها از اسوه بودن پیامبر و اهل بیت یاد شده است.
- طبق احادیثی که زمین هیچ گاه از وجود حجت خالی نمیشود؛ بعد از پیامبر اکرم اهل بیت ایشان الگو و راهنمای بشریت به سوی خداوند هستند.
- آری، امامان معصوم در هر دوره و زمان میان مردم و پروردگار در اخذ فیوضات ظاهری و باطنی وجود داشتهاند و فقط معصوم است که به امر خداوند به هدایت هستی قیام میکند و آن را به کمال مطلوب و نهاییش میرساند. خطا در راهنماییاش راه ندارد و این راهنمایی نیز عملی است به خاطر همین اهل بیت الگوهای عملی در میان مردم بودند و راه منش آنان بهترین راه هدایت و به عبارتی یکی از فلسفههای وجودی اهل بیت در زمین نیز همین است.
- انسان در سیر زندگی خود نیاز به الگوی عملی دارد تا با اقتدای به او حرکت کند. الگوهای بشری غالباً محدود به تاریخ و جغرافیای معینی هستند و در امتداد زمان و گستره زمین، الگو بودن خود را از دست میدهند، افزون بر اینکه الگو بودن آنها همه جانبه و فراگیر نیست و فقط به یک یا چند خصلت محدود میشود. پیامبران الهی به لحاظ برخورداری از شخصیت معنوی، الگوهای شایستهای برای بشریت و در بسیط زمین و طول زمان هستند به گونهای که نه هیچ زمینی آنها را محدود میکند و نه هیچ زمانی محصورشان میگرداند، الگوگیری از آنان نیز به مقدار اقتدا و پیرویشان، برای دیگران الگو خواهند بود.
- هیچ موجودی به اندازه ائمه اطهار برخوردار از کمال نیست، زیرا از جهت بینش معصوم و از جهت منش مصون هستند از اینرو شایستهترین و برترین الگو هستند[۱].
- امام باقر(ع) فرماید: "کس از امت اسلام صبح کند و امام آشکار و عادل از جانب خدا نداشته باشد، به گمراهی و گم گشتگی صبح کرده است"[۲].
- حضرت رسول(ص) میفرمایند: "اهل بیت من حق را از باطل جدا میکنند و هم ایشاناند آن امامانی که باید به آنها اقتدا کرد"[۳].
- همچنین فرمودند: "خشنودی و رضوان و گشایش و پیروزی و تقرب و دوستی خدا و رسول او برای کسی است که علی را دوست بدارد و به جانشینان او اقتدا کند"[۴][۵].
- ↑ عبدالله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۲، ص۱۰۹.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۱۸۴ و ۳۷۵.
- ↑ «أَهْلُ بَيْتِي يَفْرُقُونَ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ وَ هُمُ الْأَئِمَّةُ الَّذِينَ يُقْتَدَى بِهِم»؛ الخصال، ج۲، ص۴۶۴.
- ↑ «الرَّوْحُ وَ الرَّاحَةُ وَ الرَّحْمَةُ وَ النُّصْرَةُ وَ الْيُسْرُ وَ الْيَسَارُ وَ الرِّضَا وَ الرِّضْوَانُ وَ الْمَخْرَجُ وَ الْفَلْجُ وَ الْقُرْبُ وَ الْمَحَبَّةُ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ رَسُولِهِ لِمَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً وَ ائْتَمَّ بِالْأَوْصِيَاءِ مِنْ بَعْدِهِ حَقّاً عَلَيَّ أَنْ أُدْخِلَهُمْ فِي شَفَاعَتِي وَ حَقٌّ عَلَى رَبِّي أَنْ يَسْتَجِيبَ لِي فِيهِمْ لِأَنَّهُمْ أَتْبَاعِي...»؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۶۹.
- ↑ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۷- ۱۸۹.