بحث:آیا اعتقاد به علم غیب معصوم شرک نیست؟ (پرسش)
نکات
- چرا عناوین پاسخ اجمالی و تفصیلی در مقاله حذف شده و به یک پاسخ تبدیل شده؟!
- با فرض اینکه هر سوال مستقل از سوالات دیگر در نظر گرفته شده و نیاز به بیان مفهوم غیب و علم غیب ضروری باشد، جمله نخست این مقاله در بیان مفهوم علم غیب نه تنها زائد نیست بلکه نقصان هم دارد و با این فرض لازم است به طور خلاصه مفهوم لغوی و اصطلاحی غیب و علم غیب با منبع لغوی آنها ذکر شود
- در صورتی که قصد حذف برخی عبارات که از نظر بنده غیر مرتبط با پاسخ سوال هستند یا حداقل اکتفا به آنها به تنهایی، پاسخ به این سوال محسوب نمی شود را در بخش پاسخ اجمالی، ندارید باز هم این پاسخ ناقص است و مخاطب را قانع نمی کند لذا نیاز است حتما پاراگرافی که بنده اضافه کردم در ادامه این پاسخ ذکر شود
(بعضی می گویند: علم غیب منحصراً از آن خداوند است و او نیز گوشه ای از این علم را از طریق وحی به برخی از انبیای خود داده و غیر از انبیاء احدی از علم غیب برخوردار نیست، لذا نسبت دادن آن به غیر خدا از آنجا که موجب تساوی خدا و غیر خداست، شرک محسوب میشود[۴]. در پاسخ می گوییم: شرک انگاری برخورداری انبیا و ائمه از غیب، به دلایل مختلفی صحیح نیست از جمله اینکه علم غیب، بالذات و بالاصاله برای خداوند است و اوست که مقداری از آنرا به غیر خود تعلیم میدهد. این قسم علم غیب تبعی محسوب میشود و لذاست که با علم غیب خداوندی تفاوت دارد[۳]. به عبارت دیگر علم همۀ مخلوقات نسبت به غیب و نسبت به امور مشهود، فقط به واسطه تعلیم خداوند به آنها حاصل میشود و اگر تعلیم خداوند نباشد نسبت به هیچ یک از امور مشهود و غیبی علم پیدا نمیکنند، لذا این اعتقاد شرک به خداوند سبحان نیست[۸].ثانیا: میان علم خدا و علم معصوم تفاوت هایی وجود دارد از جمله اینکه: علم خدا ذاتی، نامحدود و غیر قابل تغییر است به خلاف علم امام که تعلیمی یا اکتسابی، محدود و قابل تغییر است. [۹]. پس شرکی لازم نمی آید.)
--فرقانی (بحث) ۱۲ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۰ (+0430)
خطا در الگو:پاسخ به: نام کاربری داده نشدهاست.
- برخی از سؤال ها به دلیل کمبود مطالب تنها پاسخ اجمالی برای آنها نوشته می شود.
شرک نبودن برخورداری معصوم از علم غیب
غیب هر آن چیزی است که در دایرۀ محسوسات نباشد[۱]. براساس آیاتی از قرآن کریم مانند: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ﴾[۲] و...، عالم به علوم غیب، فقط خداوند است و اوست که به پیامبران و رسولان خود، غیب را تعلیم میدهد و دلیل و مانعی وجود ندارد که خداوند به برخی از بندگانش مقداری از علم غیب، علم ما کان و ما یکون، علم آسمانها و زمین، علم اولین و آخرین و علم فرشتگان و رسولان را تعلیم دهد.
در این گونه موارد، هیچگاه تصور اینکه انسان با خداوند شریک در علم غیب و یا علم ظاهری است نمیشود و میان این دو علم تفاوت بسیار زیادی است؛ علم غیب، بالذات و بالاصاله برای خداوند است و مقداری از آن را به غیر خود تعلیم میدهد که این قسم علم غیب تبعی محسوب میشود و لذاست که با علم غیب خداوندی تفاوت دارد[۳].
برخی معتقدند، علم غیب و هرگونه مشاهدۀ غیبی منحصراً از آن خداوند است و اشتراک معصوم با خداوند در داشتن علم غیب و نسبت دادن آن به غیر خدا شرک است. آری در درجه بعد، خداوند متعال تنها به برخی از انبیا، علم غیب داده که آن هم در محدودۀ احکام شریعت و به واسطۀ وحی است به همین دلیل برخورداری از علم غیب، معجزه و دلیل نبوت آنان بوده است، لذا به زعم ایشان غیر از انبیاء احدی از علم غیب برخوردار نیست چون معتقد بودن به علم غیب برای پیامبر(ص) یا اولیای الهی، مستلزم تساوی میان خداوند متعال و آنان است، همان گونه که مشرکان میگفتند: "ما شما را با پروردگار عالمیان مساوی میدانستیم"[۴].
این ادعا به دلایل مختلفی مورد نقد واقع شده است:
- آیاتی که علم غیب را از رسول اکرم(ص) نفی مینمایند[۵]، همه ناظر به استقلال و قدرت ذاتی است و کسانی که به تبع آیات و روایات به علم غیب اولیا و در رأس آنها پیامبر اسلام(ص) عقیده پیدا کردهاند، اصل غیب و استقلال آن را برای خداوند دانسته و برای پیامبر(ص) از راه وحی و در ائمه(ع) و اولیا، از راه وراثت و تعلم از رسول خدا(ص) و به اذن و اراده و مشیت و عنایت الهی میدانند. بنابراین علم همۀ مخلوقات نسبت به غیب و نسبت به امور مشهود، فقط به واسطه تعلیم خداوند به آنها حاصل میشود و اگر تعلیم خداوند نباشد نسبت به هیچ یک از امور مشهود و غیبی علم پیدا نمیکنند، لذا این اعتقاد شرک به خداوند سبحان نیست[۶].
- میان علم خدا و علم معصوم تفاوت وجود دارد از جمله اینکه:
- علم خدا قدیم و علم امام حادث و موهبتی از جانب خداست.
- علم خدا ذاتی و عین ذاتش است، علم امام بالغیر و مأذون از جانب خداوند و زائد بر ذات اوست.
- علم خدا ازلی است، ولی علم امام مسبوق به عدم است.
- علم خدا لایتناهی و غیر محدود است اما علم امام متناهی و محدود است.
- علم خدا واجب البقاء و علم امام جایز الفناست.
- در علم خدا تغییر ممتنع است ولی در علم امام تبدّل ممکن است[۷].
نتیجه گیری
نتیجه اینکه شرک دانستن علم غیب معصوم، ناشی از برداشت نادرست از برخی آیات و عدم توجّه به آیات دیگر است.
پانویس
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ۱۳۵ ـ ۱۳۴؛ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص ۶۱۶؛ فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص ۴۵۴؛ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱، ص ۶۵۴.
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶.
- ↑ ر.ک. امینی، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ص۱۱۳؛ حسینی طهرانی، سید محمد حسین، امامشناسی ج۱۲.
- ↑ ر.ک. طباطبایی، محمد حسین، بررسیهای اسلامی؛ مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص۴۴؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۲۱۴؛ رضوانی، علی اصغر، علم و سلطه غیبی اولیا، ص ۶۷ ـ ۷۲.
- ↑ مانند: ﴿قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ﴾؛ سوره انعام، آیه ۵۰
- ↑ ر.ک. طباطبایی، محمد حسین، بررسی های اسلامی؛ رضوانی، علی اصغر، علم و سلطه غیبی اولیا، ص ۶۷ ـ ۷۲؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۲۱۴؛ جزیری احسائی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص٢٠۴.
- ↑ ر.ک. قاضی طباطبایی، سید محمد علی، بررسی های اسلامی؛ رضوانی، علی اصغر، علم و سلطه غیبی اولیا، ص ۶۷ ـ ۷۲؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۲۱۴.