آیا اعتقاد به علم غیب امام غلو نیست؟ (پرسش)
آیا اعتقاد به علم غیب امام غلو نیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا اعتقاد به علم غیب امام غلو نیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- آیا اثبات علم غیب برای امام غلو است؟
پاسخ نخست
علامه طباطبایی در کتاب «المیزان» در این باره گفته است:
«کسی که چیزی از علم غیب و قدرت غیبی را از غیر طریق فکر و قدرت بشری، و خارج از مجرای عادی و طبیعی برای غیر خدای تعالی یعنی انبیا و اولیای او اثبات میکند، - همچنان که در روایات و تواریخ بسیاری اثبات شده و در عین حال اصالت و استقلال را از آن حضرات در اینگونه امور نفی کرده و میگوید: این حضرات به طور استقلال علم غیب و قدرت غیبی ندارند، و هرچه از آنان به ظهور رسیده به اذن خدا و به افاضه وجود او بوده - تناقضی نگفته، بلکه سخنی منطقی گفته است.
و بر عکس کسی که برای آن حضرات معتقد به اصالت و استقلال در داشتن اینگونه امور باشد (...) با فهم عوامالناس قضاوت کرده و چنین کسی خالی از غلو نیست، هر چند که بگوید این اصالت و استقلال را خدای تعالی به انبیا و اولیا داده (...) و چنین کسی مشمول آیه شریفه زیر است که میفرماید: ﴿﴿ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ ﴾﴾[۱]»[۲].
پاسخهای دیگر
● آیتالله نمازی شاهرودی؛ |
---|
آیتالله نمازی شاهرودی در کتاب «علم غیب» در اینباره گفته است: «واضح است که اعتقاد به این مطالب غلو نیست. توضیح ما این است که از طرفی ذوات مقدسه ائمه هدی(ع) به نص قرآن در آیه تطهیر ﴿﴿ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ﴾﴾.[۳]، پاکیزهاند و در نهایت قابلیت و استعداد نمیباشند و اشرف و افضل جمیع خلایقاند و از طرف دیگر در مبدأ اعلای کریم بینهایت، بخل وجود ندارد. به عبارت سادهتر: نه خدا بخیل است و نه ائمه هدی(ع) نالایقاند، پس این آیات و روایات ممکنِ عقلی را ثابت میکند. غلو آن است که چیزی که عقل و نقل اجازه نمیدهد گفته شود و یا مطلبی را درباره کسی بگوییم که او فاقد لیاقت آن باشد. عقل مانع کرم خدا نیست؛ پس مانعی ندارد که آن کریم بینهایت بر آن ذوات مقدسه کمال لیاقت را افاضه فرماید چنان که عقول مخلوق از درک آن مبهوت گردد. پس استبعادی برای علم غیب آنان نیست. علم غیبی که برای آنان ادعا میشود مختص به باری تعالی نیست. چون علم غیب باری تعالی ذاتی است و علم غیب ائمه هدی(ع) غیر ذاتی» [۴]. |
● حجت الاسلام والمسلمین علی جزیری احسائی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی جزیری احسائی در کتاب «دفع الریب عن علم الغیب» در اینباره گفته است: «بدون شک ما میدانیم که خداوند متعال عالم است و هیچ کسی به جز او عالم به غیب یا شهادت نیست. پس هیچکس چیزی از عالم شهود نمیدانید مگر به تعلیم خداوند چه برسد به علم به غیب. کما اینکه خداوند در قرآن میفرماید : ﴿﴿وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء﴾﴾ [۵] و ﴿﴿قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ﴾﴾[۶]. همچنین از اعتقادات ما این است که خداوند متعال میتواند علم خود را به هر یک از بندگانش که اراده کرده بدهد و هیچ تعارضی بین این دو عقیده نیست. همانطور که خداوند خالق و مالک و ناصر و رازق و ولی و عزیز است و در عین حال به هرکس که بخواهد اجازه خلقت میدهد و به هر کس که اراده کند فرمانروایی و حکمت عطا میکند و مقام ولایت در هر کسی که اراده کند قرار میدهد. و هیچ فرقی بین صفت علم با فرمانروایی یا حکمت یا نصر یا رزق یا ولایت یا عزت نیست. پس آن صفاتی که به خداوند نسبت میدهیم صفات ذاتی خداوند هستند و آن صفاتی که به غیر او نسبت میدهیم اکتسابی و بخشیده شده از جانب خداوند است»[۷]. |
جستارهای وابسته
پرسشهای وابسته
- چگونه انسان محدود میتواند دارای علم غیب نامحدود شود؟ (پرسش)
- آیا علم غیب معصوم با اختیار وی منافات ندارد؟ (پرسش)
- آیا اعتقاد به علم غیب معصوم شرک نیست؟ (پرسش)
- آیا مقام علم غیب به غیر معصوم داده میشود؟ (پرسش)
- شرایط دستیابی غیر معصوم به علم غیب چیست؟ (پرسش)
- اگر علم غیب منحصر به خداست پس آیا پیامبران یا امامان علم غیب نداشتهاند؟ (پرسش)
- آگاهی انسان غیر معصوم از آینده یا امور غیبی چه توجیهی دارد؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ سوره نساء آیه ۱۷۱.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۳۱۷.
- ↑ سوره احزاب: ۳۳.
- ↑ علم غیب، ص۱۲۲.
- ↑ بقره، آیه٢٥٥.
- ↑ بقره، آیه ٣٢.
- ↑ دفع الریب عن علم الغیب، ص٢٧.