عبادت در معارف و سیره نبوی
مقدمه
هدف از آفرینش، عبادت، بندگی و خداپرستی است. همچنین میدانیم آنانی که عارفترند، عابدترند. عارفان، خدایشان را عاشقانه عبادت میکنند و خود را در محضر او بسیار کوچک میبینند. درباره سرسلسله عارفان، حضرت ختمی مرتبت آمده است که هرگاه به نماز میایستاد، از خوف خداوند، رنگ از چهرهاش میپرسید[۱].
همچنین یکی از همسران رسول الله(ص) نقل میکند: «رسول خدا(ص) چنین بود که با ما گرم گفتوگو بود. چون وقت نماز میرسید (چنان حالش دگرگون میشد) که گویا نه او ما را میشناخته است و نه ما او را میشناسیم»[۲]. ایشان پیشاپیش برای وقت نماز لحظه شماری میکرد، چنانکه آمده است: «پیامبر اکرم(ص) برای وقت نماز انتظار میکشید و شوقش برای عبادت افزون میشد و چشم به راه رسیدن وقت نماز بود»[۳]. ایشان نماز وعبادت را بسیار دوست میداشت و میفرمودند: «جَعَلَ قُرَّةَ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ»[۴].
نقل است که روزی جبرئیل بر حضرت فرود آمد و عرض کرد: خدای متعال سلام میرساند و میفرماید: این دشت مکه و بطحا از آن توست اگر بخواهی آن را برایت پر از طلا کنم! حضرت رسول سه بار به آسمان نگاه کرد، سپس گفت: «نه، خدایا! میخواهم یک روز سیر باشم تا تو را حمد و شکر کنم، یک روز گرسنه باشم تا از تو بخواهم؛ «قَالَ لَا يَا رَبِّ وَ لَكِنْ أَشْبَعُ يَوْماً فَأَحْمَدُكَ وَ أَجُوعُ يَوْماً فَأَسْأَلُكَ»[۵].
رسول الله، به واقع بنده پاک خدا بود. این امر زمانی خود را بیشتر مینمایاند که وقتی یک زن بدوی به آن حضرت گفت: چرا مثل بندگان غذا میخوری و مینشینی، حضرت فرمود: «وَيْحَكِ وَ أَيُّ عَبْدٍ أَعْبَدُ مِنِّي»[۶]. رسول الله همواره خداوند را ناظر بر بندگان میدید و میفرمود: «اعْبُدِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ فَإِنْ لَمْ تَكُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ»[۷].
ایشان سستی را آفت عبادت میدانست و میفرمود: «آفَةُ الْعِبَادَةِ الْفَتْرَةُ»[۸]. رسول الله(ص)، عبادت پنهانی را میپسندید و آن را برتر از عبادت آشکار میدانست: «السِّرُّ أَفْضَلُ مِنْ الْعَلَانِيَةِ وَ الْعَلَانِيَةُ أَفْضَلُ لِمَنْ أَرَادَ الِاقْتِدَاءَ»[۹].
حضرت علی(ع) در نهج البلاغه میفرماید: پیامبر هر سال در غار حرا به عبادت میپرداخت و کسی جز من او را نمیدید[۱۰]... رسول الله(ص) هماره در حال عبادت بود. حضرت در دشت و کوه و سبزه و گیاه و جانداران، آثار صنع الهی را میدید. با دیدن زمین و ماه و خورشید ضمن عبرتآموزی و درسآموزی از حرکت و سیر آنها، به عظمت آفریننده آنها توجه داشت و روحش با ابدیت پیوند مییافت. خلوتهای او با پروردگار و مشاهده انجم و افلاک به عنوان آیات بزرگ الهی، دل او را به خود مشغول میکرد. بیشتر دوست داشت تنها باشد، فکر کند، درس بیاموزد و به خودسازی بپردازد. کم میخوابید و کم میخورد. حضرت مخصوصاً پس از ۳۵ سالگی، هر ساله حدود یک ماه به غار حرا میرفت و در آنجا به راز و نیاز با خدا مشغول شده و به سیر و سیاحت در آیات الهی میپرداخت و این در ماه رمضان بیشتر اتفاق میافتاد[۱۱].
شاید ویژگیهای یک عابد حقیقی را در گفتوگوی خداوند با رسول الله(ص) در شب معراج بتوان دریافت. خداوند متعال در بخشی از حدیث معراج از پیامبر اکرم(ص) میپرسد: ای احمد! آیا میدانی چه زمانی بندهام عابد راستین به شمار میرود، سپس میفرماید اگر هفت ویژگی در (بنده من) جمع باشد، شایسته این نام است:
- تقوایی که وی را از مرتکب شدن بر محرّمات باز دارد.
- سکوتی که وی را از مرتکب شدن بر محرّمات باز دارد.
- ترس و خشیتی که هر روز به واسطه آن بگرید و فروتنیاش در برابر عظمت پروردگارش افزون گردد.
- حیا و پاک دامنی (که به واسطه آن) در خلوت (نیز) از من شرم کند.
- به اندازه رفع نیازش بخورد.
- از زرق و برق دنیا روی گردان باشد؛ زیرا میداند که من زرق و برق دنیا را دوست نمیدارم.
- به خوبان محبت ورزد به دلیل آنکه میداند من به آنها عشق میورزم.[۱۲]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ سنن النبی، ص۲۵۱.
- ↑ سنن النبی، ص۲۵۱.
- ↑ سنن النبی، ص۲۶۸.
- ↑ «روشنایی چشم من در نماز و روزه قرار داده شده است»سنن النبی، ص۲۶۸.
- ↑ مکارم الاخلاق، طبرسی، ص۲۴.
- ↑ «وای بر تو! چه کسی از من بندهتر است» مکارم الاخلاق، طبرسی، ص۱۶.
- ↑ «خدا را چنان عبادت کن که گویی او را میبینی؛ زیرا اگر تو او را نمیبینی، او تو را میبیند». میزان الحکمه، ج۷، ص۳۴۱۶.
- ↑ میزان الحکمه، ج۷، ص۳۴۲۸.
- ↑ «(عبادت و حسنه) نهانی بهتر از آشکار است. انجام آشکار (این کارها) برای کسی (خوب) است که بخواهد الگو قرار گیرد». کنز العمال، ح۵۲۷۳.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۸۷.
- ↑ نک: نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴.
- ↑ اسحاقی، سید حسین، مروارید نبوت ص ۱۴.