آیا علم غیب برای معصومان کاربرد فقهی داشت؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۳۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
آیا علم غیب برای معصومان کاربرد فقهی داشت؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

آیا علم غیب برای معصومان کاربرد فقهی داشت؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگر از این پرسش

پاسخ نخست

جوادی آملی

آیت‌الله جوادی آملی در «تفسیر آیات ۹ الی ۱۱ سوره احقاف» و «تفسیر سوره نور» در این‌باره گفته‌ است:

  • «علم غیب علمی نیست که کاربرد فقهی داشته باشد، علمی که کاربرد فقهی دارد علم عادی است؛ یعنی علمی که از طریق عادی و عادت ظهور می‌کند اثر فقهی دارد، اما علم غیب کاربرد فقهی ندارد! شما می‌بینید وجود مبارک پیغمبر یک اصل کلّی را گفته که خودش و دوازده امام معصوم(ع) هم به همین عمل کردند، فرمود: «إِنَّمَا أَقْضِي‌ بَيْنَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَ الْأَيْمَانِ‏»[۱]، با علم غیب حکم نمی‌کنم؛ اگر کسی قَسم دروغی یاد کرد یا شاهد دروغی آورد و من در محکمه به استناد آن شاهد یا آن سوگند حکم کردم و او مال را گرفت دارد می‌برد، نگوید من از دست خود پیغمبر گرفتم، این «قِطْعَةً مِنَ النَّار» است؛ این را صریحاً اعلام کرد. این "إِنَّمَا" هم حصر است و دوازده امام هم اگر کرسی قضا در اختیارشان بود برابر همین عمل می‌کردند: «إِنَّمَا أَقْضِي‌ بَيْنَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَ الْأَيْمَانِ‏»»[۲].
  • «علم غیب اجلّ از آن است که کاربرد فقهی داشته باشد کاربرد فقهی، علم عادی و علم بشری است آن علم برای فراگیری احکام الهی است (یک) و برای آن است که این احکام را مصونانه و معصومانه حفظ بکند (دو) و معصومانه به جامعه ابلاغ بکند (سه) علم غیب، سند حکم فقهی نیست علم ملکوتی سبب انجام وظیفه نیست واجب‌ها و محرّم‌ها را باید با علم‌های عادی انجام داد. علامه طباطبایی هر چه خواست این مطلب را به بعضی از حامیان آن کتاب شهید جاوید تفهیم کند مقدورش نبود. آ‌نها می‌گفتند چطور می‌شود حسین‌بن‌علی بداند که او را شهید می‌کنند مع‌ذلک زن و بچه را ببرد ایشان می‌فرمودند این علم غیب، علم ملکوتی سند حکم فقهی نیست نشانه‌ای که مرحوم کاشف‌الغطاء ذکر می‌کند این است برهان مرحوم کاشف‌الغطاء این است که این یک اصل مسلّمی است که شیعه‌ها نقل کردند سنّی‌ها نقل کردند روش پیغمبر همین بود که فرمود: «إنّما أقضی بینکم بالبیّنات و الأیمان» خدا در سورهٴ مبارکهٴ احزاب فرمود: ﴿﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ[۳] همه باید صددرصد تسلیم باشید ولی من برابر شاهد و یمین داوری می‌کنم نه برابر علم غیب یعنی این آیه‌ای که در سورهٴ مبارکهٴ توبه است آن سند حکم فقهی ما نیست فرمود: ﴿﴿وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ[۴] این آیه به صورت شفاف دلالت می‌کند که هر کاری شما بکنید پیغمبر می‌بیند ائمه می‌بینند خب فرمود ما برابر علم غیب در محکمه ننشستیم به صورت حصر فرمود «إِنَّمَا أَقْضِي‌ بَيْنَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَ الْأَيْمَانِ‏» بعد صریحاً اعلام کرد فرمود مردم! اگر کسی با قسم دروغ یا شاهد زور وارد محکمه بشود در اثر شهادت دروغِ شاهدان یا سوگند کذبِ قسم‌خورها در محکمه من, من به استناد آن شهادت و قسم حکم بکنم و مال را ببرد مبادا بگوید من در محکمه پیغمبر از دست خود پیغمبر گرفتم این «قِطْعَةً مِنَ النَّار» است این را صریحاً اعلام کرد فرمود ما بنایمان این نیست که با علم غیب عمل بکنیم اگر ما با علم غیب عمل بکنیم که شما مجبورید اطاعت کنید ما گفتیم ﴿﴿لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ. حسابی در قیامت باز است کمالِ انسانی در آزادی اوست ما جلوی آزادی شما را نمی‌گیریم خدا شما را آزاد گذاشته، بنابراین نیست که ما بر آنچه می‌دانیم عمل بکنیم. وجود مبارک امام باقر(ع) که خب این را بارها خودتان برای دیگران نقل کردید حضرت در اتاقش نشسته کسی وارد دمِ در شده کنیزی رفته در را باز بکند و او فعل حرامی مرتکب شد همین که خواست اجازه بگیرد حضرت در اندرون اتاق فرمود: «ادُخل یا اُمّ لک‏» این هم خجالت کشید عرض کرد من این کار را کردم ببینم شما متوجّه می‌شوید یا نه، فرمود تو خیال کردی ما پشت دیوار را نمی‌بینیم خب این امام اگر همیشه بخواهد با علم غیب عمل بکند که همه ما مجبوریم اطاعت کنیم حضرت به صورت حصر فرمود ما در محاکم قضایی‌مان بر اساس قانون سوگند و یمین عمل می‌کنیم اگر کسی قسم دروغ خورد یا شهادت کذب داد و ما مالی را به او دادیم این قطعه‌ای از آتش را دارد می‌برد خب بنابراین این حکم، خطاست یعنی مال زید را عمرو غاصبانه دارد می‌برد اما حکم پیغمبر حق است؛ یعنی برابر دستوری که ذات اقدس الهی داد ذرّه‌ای تخلّف نشد باید با یمین باشد، باید با بیّنه باشد چرا خدای سبحان چنین قانونی را ترسیم کرده برای امتحان برای حفظ آزادی مردم ﴿﴿لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ[۵]
فتحصّل که علم غیب سبب و سند حکم فقهی و کار فقهی نیست و این ذوات قدسی در فراگیری احکام در سه مقطع معصوم کامل‌اند در اجرای قانون معصوم‌اند قانون غالب‌المطابقه است نه دائم‌المطابقه و اگر خللی هست در اجرای قانون به مجری برنمی‌گردد خود این قانون دست بعضی‌ها را باز گذاشته تا ﴿﴿لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ بشود بنابراین آنچه به حوزه رسالت و امامت اهل بیت(ع) برمی‌گردد صددرصد عصمت است آنچه کار انجام می‌گیرد ممکن است همین کار در اثر تخلّف برخی‌ها خلاف در بیاید ولی قانون، قانون واقعی است اجرایش اجرای واقعی است و سرّ اینکه خدا چنین قانونی را تصویب کرده برای اینکه غالب‌المطابقه است نه دائم‌المطابقه تا امتحان، راهش برای آزادی مردم باز باشد صحنه‌ای باشد که ﴿﴿لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ بنابراین ﴿﴿أَطِیعُوا الرَّسُولَ که به مسائل حکومتی و دستورهای آن حضرت برمی‌گردد به این معناست آنچه از طرف آن ذات قدسی است صددرصد عصمت است ولی خودِ کار ممکن است گاهی وفاق در بیاید گاهی خلاف، این مربوط به آن قسمت است»[۶].

جستارهای وابسته

پرسش‌های وابسته

سؤال‌های مصداقی این پرسش

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. «یعنی من در محکمهٴ قضا فقط طبق یمین و طبق شاهد حکم می‌کنم».
  2. وبگاه مدرسه فقاهت
  3. «و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است».
  4. «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید»سوره توبه آیه ۱۰۵.
  5. «تا خداوند ناپاک را از پاک جدا گرداند» سوره انفال آیه۳۷.
  6. وبگاه بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسرا