شیوه ارتباط شیعیان با نائبان خاص چگونه بود؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

شیوه ارتباط شیعیان با نائبان خاص چگونه بود؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت صغری / ارتباط نواب با شیعیان
مدخل اصلیچگونگی ارتباط شیعیان با نواب چهارگانه

شیوه ارتباط شیعیان با نائبان خاص چگونه بود؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

عبدالمجید زهادت
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در این‌باره گفته است:
«به دلیل دشمنی حاکمان عباسی با امام زمان(ع) جریان نیابت آن حضرت، امری آشکار و علنی نبود؛ به ویژه در اوائل غیبت صغرا و نیابتِ نایب اول، شیعیان از طریق وکلا که نمایندگانِ نایبان بودند با آنها ارتباط داشتند؛ یعنی مردم، خواسته‌ها یا سؤالات خود را با وکیلان مطرح می‌کردند یا وجوهات شرعی خود را به ایشان می‌سپردند و وکیلان، آنها را به سفیر و نایب امام(ع) منتقل می‌کردند و پاسخ درخواست‌ها نیز با واسطه به دست مردم می‌رسید. محمد بن عثمان در بغداد، ده وکیل داشت که حسین بن روح از جمله آنها بود. اینها به ظاهر وکلای نائب دوم در امور تجاری بودند؛ ولی در واقع برای سازمان وکالت شیعه فعالیت می‌کردند.
گفتنی است در کنار رابطه غیرمستقیم، عده‌ای از افراد مورد اعتماد، امکان ارتباط مستقیم با شخص نائب را نیز پید می‌کردند و خواسته‌های خود را بی‌واسطه با او در میان گذاشته، پاسخ را نیز از نایب دریافت می‌کردند که مواردی آنها را شیخ طوسی بیان کرده است[۱] این‌گونه ارتباط بیشتر از زمان نیابتِ دومین نایب امام، به وجود آمد»[۲].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
خدامراد سلیمیان
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «درسنامه مهدویت ج۲» در این‌باره گفته است:
«در آغاز نیابت خاص، جایگاه سفارت برای مردم روشن نبود. فقط عده اندکی از خواص و وکیلان، با نایب آن حضرت در ارتباط بوده، مسایل مورد نیاز خود را با او در میان می‌گذاشتند؛ اما پس از گذشت زمان، با تلاش‌های خالصانه وکیلان، نزد شیعیان، نیابت خاص حضرت، جایگاه خود را پیدا کرد. بنابراین ارتباط شیعیان با نواب خاص در دوره‌های نخست، به طور عمده به واسطه وکیلان بود. به این صورت که مردم، خواسته‌های خود را با وکیلان در میان می‌گذاشتند یا وجوهات شرعی خود را به آنان می‌پرداختند. وکیلان نیز آنها را به سفیر و نایب امام(ع) منتقل می‌کردند و با واسطه سفیر، از ناحیه مقدسه پاسخ پرسش‌های خود را می‌گرفتند. با روشن شدن جایگاه نواب خاص، برخی شیعیان به صورت پنهانی توانستند به طور مستقیم با آنان تماس برقرار کنند. این کار، به طور عمده از زمان سفارت دومین سفیر آغاز شد و ادامه یافت[۳].]]]]
۲. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه)؛
علی اصغر رضوانی
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است:
«شیعیان با نوّاب اربعه دو نوع ارتباط داشتند:
  • ارتباط با واسطه و غیر مستقیم: ارتباط با واسطه یک اصل در سازمان سفارت بود، چرا که این سازمان به جهت ظلم عباسیان نمی‌توانست آشکارا و آزادانه فعالیت کند. بنابراین باید در ارتباط با مردم از راه‌های استتاری بهره می‌گرفت.
  • ارتباط مستقیم و بی واسطه: این ارتباط در آغاز فعّالیت نواب اربعه، در دوره غیبت صغرا وجود نداشت، زیرا بنا بود که مسأله نیابت خاصه مخفی بماند، تا حاکمان جور بازتاب و واکنشی از خود نشان ندهند. ولی کم کم شیعیان به صورت پنهانی نام و نشانی سفیر را از وکلا و خواص گرفتند و توانستند با آنان مستقیماً تماس بگیرند. این کار عمدتاً از زمان سفارت دومین سفیر شروع شد و ادامه یافت. شیخ طوسی درباره این نوع ارتباط می نویسد: عده‌ای از افراد مورد اعتماد نزد سفرای امام مهدی(ع) می‌رفتند و با دادن نامه و یا بیان داشتن خواسته‌های خود، پاسخ آن را از ناحیه مقدسه و توسط سفرا دریافت می‌کردند[۴]»[۵].]]]]
۳. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفته‌اند:
«به دلیل دشمنی حاکم عباسی با امام زمان(ع) جریان نیابت آن حضرت، امری آشکار و علنی نبود؛ به ویژه در اوائل غیبت صغرا و نیابتِ نایب اوّل، شیعیان از طریق وکلا که نمایندگانِ نایبان بودند با آنها ارتباط داشتند؛ یعنی مردم، خواسته‌ها یا سؤالات خود را با وکیلان مطرح می‌کردند یا وجوهات شرعی خود را به ایشان می‌سپردند و وکیلان، آنها را به سفیر و نایب امام(ع) منتقل می‌کردند و پاسخ درخواست‌ها نیز با واسطه به دست مردم می‌رسید. محمد بن عثمان در بغداد، ده وکیل داشت که حسین بن روح از جمله‌ آنها بود. اینها به ظاهر وکلای نائب دوم در امور تجاری بودند؛ ولی در واقع برای سازمان وکالت شیعه فعالیت می‌کردند. گفتنی است در کنار رابطه غیر مستقیم عده‌ای از افراد مورد اعتماد امکان ارتباط مستقیم با شخص نائب را نیز پیدا می‌کردند و خواسته‌های خود را بی‌واسطه با او در میان گذاشته، پاسخ را نیز از نایب دریافت می‌کردند که مواردی از آنها را شیخ طوسی بیان کرده است.[۶] این‌گونه ارتباط بیشتر از زمان نیابتِ دوم نایب امام، به وجود آمد»[۷].
۴. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها» در این‌باره گفته‌اند:
«به طور کلی می‌توان گفت که شیعیان از دو طریق می‌توانستند با نواب اربعه ارتباط برقرار کنند و مشکلات و مسائل خودشان را به آنها برسانند:
  • ارتباط مستقیم و بدون واسطه: شیعیان مستقیماً به نواب اربعه مراجعه می‌کردند و مشکلات خودشان را می‌گفتند تا از این طریق با امام رابطه برقرار کنند.
  • ارتباط غیرمستقیم و باواسطه: در این روش، به خاطر ترس از حاکمان وقت و عمال آنها، به صورت مستقیم به نواب مراجعه نمی‌کردند، بلکه به کسانی که نماینده و وکیل نواب بودند مراجعه می‌کردند و از این طریق خواسته خود را به نواب منتقل می‌کردند. برای نمونه محمد قطان، دومین وکیل سفیر در بغداد بود؛ وکلا وجوهات و نامه‌ها را در پارچه پیچیده نزد او می‌آوردند تا برای سفیر ببرد[۸]»[۹].]]]]

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. تاریخ عصر غیبت، ص ۳۰۴. ۳۰۶.
  2. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۰۲.
  3. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۸۴.
  4. الغیبه، طوسی، ص ۲۵۷
  5. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۵۳.
  6. تاریخ عصر غیبت، ص ۳۰۴ – ۳۰۶.
  7. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۲، ص ۸۶.
  8. تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص۱۵۰
  9. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۲۱۹.