دعوت به ارزشهای اخلاقی
این مدخل از زیرشاخههای بحث فلسفه بعثت است. "دعوت به ارزشهای اخلاقی" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
دعوت به ارزشهای اخلاقی در قرآن - دعوت به ارزشهای اخلاقی در حدیث - دعوت به ارزشهای اخلاقی در کلام اسلامی - دعوت به ارزشهای اخلاقی در فلسفه اسلامی - دعوت به ارزشهای اخلاقی در عرفان اسلامی
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل دعوت به ارزشهای اخلاقی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
دعوت به ارزشهای اخلاقی یکی از اهداف ارسال رسولان الهی و تبلیغ رسالت الهی است.
حدیث
- پیامبر خدا(ص): من برای بزرگواریها و نیکیهای اخلاقی برانگیخته شدم.[۱]
- پیامبر خدا(ص): تنها برای تکمیلِ بزرگواریهای اخلاقی برانگیخته شدم.[۲]
- پیامبر خدا (ص): برای تکمیل اخلاق نیکو برانگیخته شدم. [۳]
- پیامبر خدا(ص): تنها برای تکمیل اخلاق شایسته برانگیخته شدم.[۴]
- پیامبر خدا(ص): خداوند متعال، مرا به تکمیل بزرگواریهای اخلاقی و نیکیهای اعمال، برانگیخته است.[۵]
- پیامبر خدا(ص)ـ به مُعاذ، آن هنگام که او را به سوی یمن فرستاد ـ :ای مُعاذ ! کتاب خدا (قرآن) را به آنان بیاموز و آنان را با اخلاق شایسته بپرور.[۶]
- مسند ابن حنبل ـ به نقل از اَنَس ـ : پیامبر خدا(ص)برای ما سخنرانی نمیکرد، مگر آن که میفرمود: «آن کس که امانتدار نیست، ایمان ندارد و آن کس که پیمان شکن است، دین ندارد».[۷]
- امام زین العابدین(ع): پیامبر خدا در پایان خطابهاش میفرمود: «خوشا به حال آن کسی که خُویش نیکو، رفتارش پاک، نهانش شایسته، و ظاهرش نیک باشد، و مازاد مالش را انفاق کند، و از زیاد گویی بپرهیزد، و به مردم از جانب خود، انصاف دهد!».[۸]
- امام رضا(ع) ـ به عبدالعظیم حسنی ـ: ای عبد العظیم! به دوستانم از طرف من سلام برسان و به آنان بگو: «راهی برای شیطان بر خویش قرار ندهند» و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و خاموشی و ترک جدال در موارد بی فایده و رویکرد نسبت به یکدیگر و به دیدار هم رفتن فرمان بده، که [این کارها] موجب نزدیکی به من اند. [بگو که] خویش را به کوبیدن یکدیگر مشغول نکنند، که من به جانم سوگند خورده ام که هر کس چنین کند و یکی از دوستانم را خشمگین سازد، از خدا درخواست کنم که او را در دنیا به شدیدترین عذاب، دچار سازد و در آخرت، از زیانکاران باشد. به آنان بیاموز که خداوند، نیکوکارشان را میبخشد و از بدکارشان در میگذرد، مگر آن را که به او شرک ورزیده باشد، یا یکی از دوستانم را آزار برساند، یا کینه او را در دل خود جای دهد، که خداوند، او را مادام که از این کار روی بر نتابد، نخواهد بخشید. پس اگر باز گردد، که هیچ، و گر نه، روح ایمان از جانش خارج میگردد، و از ولایت من بیرون میرود، و در ولایت ما بهره ای نخواهد داشت. من از چنین فرجامی به خدا پناه میبرم.[۹][۱۰]
منابع
جستارهای وابسته
- برپا داشتن حجت
- اتمام حجت
- برانگیختن فطرت و عقل
- احیای انسان
- خارج ساختن مردم از تاریکیها به نور
- دعوت به مصالح دین و دنیا
- دعوت به ایمان آوردن به غیب
- دعوت به ایمان آوردن به توحید
- دعوت به ایمان آوردن به نبوت
- دعوت به ایمان آوردن به معاد
- دعوت به برپا داشتن قسط
- دعوت به رهبری امام عادل
- دعوت به آزادی هدفمند
- دعوت به الفت و پرهیز از تفرقه
- دعوت به شناخت اهل حق از راه شناخت حق
- دعوت به پروامندی و پرهیزگاری
- دعوت به کارهای نیکو
- دعوت به پرستش خداوند
- دعوت به دوست داشتن خداوند
- یادآوری کردن روزهای خدا
- تعلیم و تزکیه
- امر به معروف و نهی از منکر
- مبارزه با بدعتها
- نوید و بیم دادن
- فراخواندن نزدیکان پیش از دعوت دیگران
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع نبوت
پانویس
- ↑ "رسول اللّه(ص): بُعِثتُ بِمَکارِمِ الأَخلاقِ ومَحاسِنِها". الأمالی للطوسی: ص ۵۹۶، ح ۱۲۳۴، عن إسحاق بن جعفر عن الإمام الصادق عن آبائه(ع)، مشکاة الأنوار: ص ۴۲۵، ح ۱۴۲۳، عن الإمام زین العابدین(ع)، بحارالأنوار: ج۱۶، ص ۲۸۷، ح ۱۴۲.
- ↑ "عنه(ص): إنَّما بُعِثتُ لِاُتَمِّمَ مَکارِمَ الأَخلاقِ". السنن الکبری: ج ۱۰، ص ۳۲۳ ح ۲۰۷، مسند الشهاب: ج ۲، ص ۱۹۲، ح ۱۱۶۵، کلاهما عن أبی هریرة، کنزالعمّال: ج ۱۱، ص ۴۲۰ ح ۳۱۹۶۹؛ مکارم الأخلاق: ص ۳۶، بحارالأنوار: ج ۱۶، ص ۲۱۰.
- ↑ "عنه (ص): بُعِثتُ لِاُتَمِّمَ حُسنَ الأَخلاقِ". الموطأ: ج ۲، ص ۹۰۴، ح ۸، الطبقات الکبری: ج ۱، ص ۱۹۳ کلاهما عن مالک، کنزالعمّال: ج ۳، ص ۱۶، ح ۵۲۱۸.
- ↑ "اعنه (ص): إنَّما بُعِثتُ لِاُتَمِّمَ صالِحَ الأَخلاقِ". مسند ابن حنبل: ج ۳، ص ۳۲۳، ح ۸۹۶۱، المستدرک علی الصحیحین: ج ۲، ص ۶۷۰، ح ۴۲۲۱، السنن الکبری: ج ۱۰، ص ۳۲۳، ح ۲۰۷۸۲ کلّها عن أبی هریرة، کنزالعمّال: ج ۱۱، ص ۴۲۵، ح ۳۱۹۹۶.
- ↑ "عنه (ص): إنَّ اللّهَ بَعَثَنی بِتَمامِ مَکارِمِ الأَخلاقِ، وکَمالِ مَحاسِنِ الأَفعالِ". المعجم الأوسط: ج ۷، ص ۷۴، ح ۶۸۹۵، عن جابر بن عبداللّه، تفسیر القرطبی: ج ۱۸، ص ۲۲۷، وفیه «لاُتمم» بدل «بتمام»، کنزالعمّال: ج ۱۱، ص ۴۱۵، ح ۳۱۹۴۷.
- ↑ "عنه (ص) ـ لِمُعاذٍ لَمّا بَعَثَهُ إلَی الیَمَنِ ـ :یا مُعاذُ، عَلِّمهُم کِتابَ اللّهِ، وأَحسِن أدَبَهُم عَلَی الأَخلاقِ الصّالِحَةِ". تحف العقول: ج ۲۵، بحار الأنوار: ج ۷۷، ص ۱۲۶، ح ۳۳.
- ↑ "مسند ابن حنبل عن أنس: ما خَطَبَنا نَبِیُّ اللّهِ (ص) إلّا قالَ: لا إیمانَ لِمَن لا أمانَةَ لَهُ، ولا دینَ لِمَن لا عَهدَ لَهُ". مسند ابن حنبل: ج ۴، ص۲۷۱ ح۱۲۳۸۶، صحیح ابن حبّان: ج ۱، ص ۴۲۳، ح ۱۹۴، السنن الکبری: ج ۶، ص۴۷۱، ح۱۲۶۹۰، المعجم الأوسط: ج ۳، ص ۹۸، ح ۲۶۰۶، مسند أبی یعلی: ج ۳، ص ۳۸۷، ح ۳۴۳۲، کنز العمّال: ج ۳، ص ۶۲ ح ۵۵۰۳.
- ↑ "الإمام زین العابدین(ع): کانَ رَسولُ اللّهِ (ص) یَقولُ فی آخِرِ خُطبَتِهِ: طوبی لِمَن طابَ خُلقُهُ، وطَهُرَت سَجِیَّتُهُ، وصَلُحَت سَریرَتُهُ، وحَسُنَت عَلانِیَتُهُ، وأَنفَقَ الفَضلَ مِن مالِهِ، وأَمسَکَ الفَضلَ مِن قَولِهِ، وأَنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ". الکافی: ج ۲، ص ۱۴۴، ح ۱، عن أبی حمزة الثمالی، الاختصاص: ص ۲۲۸، جامع الأحادیث للقمّی: ص ۹۷، بحارالأنوار: ج ۷۵، ص ۳۰ ح ۲۲.
- ↑ "الإمام الرضا(ع) ـ لِعَبدِ العَظیمِ الحَسَنِیِّ ـ :یا عَبدَ العَظیمِ، أبلِغ عَنّی أولِیائِی السَّلامَ، وقُل لَهُم: أن لا یَجعَلوا لِلشَّیطانِ عَلی أنفُسِهِم سَبیلاً، ومُرهُم بِالصِّدقِ فِی الحَدیثِ، وأَداءِ الأَمانَةِ، ومُرهُم بِالسُّکوتِ، وتَرکِ الجِدالِ فی ما لا یَعنیهِم، وإقبالِ بَعضِهِم عَلی بَعضٍ، وَالمُزاوَرَةِ؛ فَإِنَّ ذلِکَ قُربَةٌ إلَیَّ، ولا یَشغَلوا [فی الطبعة المعتمدة «یشتغلوا»، والتصویب من بحارالأنوار] أنفُسَهُم بِتَمزیقِ بَعضِهِم بَعضا؛ فَإِنّی آلَیتُ عَلی نَفسی أنَّهُ مَن فَعَلَ ذلِکَ وأَسخَطَ وَلِیّا مِن أولِیائی دَعَوتُ اللّهَ لِیُعَذِّبَهُ فِی الدُّنیا أشَدَّ العَذابِ، وکانَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرینَ. وعَرِّفهُم أنَّ اللّهَ قَد غَفَرَ لِمُحسِنِهِم، وتَجاوَزَ عَن مُسیئِهِم إلّا مَن أشرَکَ بِهِ، أو آذی وَلِیّا مِن أولِیائی، أو أضمَرَ لَهُ سوءا؛ فَإِنَّ اللّهَ لا یَغفِرُ لَهُ حَتّی یَرجِعَ عَنهُ، فَإِن رَجَعَ وإلّا نَزَعَ روحَ الإِیمانِ عَن قَلبِهِ، وخَرَجَ عَن وَلایَتی، ولَم یَکُن لَهُ نَصیبٌ [فی الطبعة المعتمدة «نصیبا»، والتصویب من بحارالأنوار ] فی وَلایَتِنا، وأَعوذُ بِاللّهِ مِن ذلِکَ". الاختصاص: ص ۲۴۷، عن عبد العظیم، بحار الأنوار: ج ۷۴، ص ۲۳۰، ح ۲۷.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۵، ص۹۵-۹۹.