عبدالله بن علی بن ابی‌طالب

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۱۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

«السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ مُبْلَى الْبَلَاءِ وَ الْمُنَادِي‏ بِالْوَلَاءِ فِي‏ عَرْصَةِ كَرْبَلَاءَ الْمَضْرُوبِ مُقْبِلًا وَ مُدْبِراً لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ هَانِيَ بْنَ ثُبَيْتٍ الْحَضْرَمِيَّ»[۱]؛

درود بر عبدالله فرزند امیرالمؤمنین(ع) آزمایش شده در مصیبت و منادی دوستی در میدان کربلا، آن کسی که از هر سو، از جانب جلو و عقب زخمی شد، خدا قاتل او «هانی بن ثبیط حضرمی» را لعنت کند.

عبدالله فرزند امیرالمؤمنین(ع) برادر امام حسن و امام حسین، دومین پسر از چهار پسر ام البنین، کنیه‌اش «ابو محمد» در سال ۳۶ هجری به دنیا آمد و هشت سال از برادر مادریش قمر بنی هاشم کوچک‌تر بود وی با برادران مادریش، یعنی حضرت عباس، عثمان و جعفر در کربلا حضور داشت و برادر بزرگ خود اباعبدالله الحسین(ع) را یاری کرد برای وی فرزندی ذکر نکرده‌اند[۲].

عبدالله مانند دیگر برادرانش چون در دامان پر مهر پدر بزرگوارشان امیرالمؤمنین(ع) پرورش یافته بود دارای ایمانی قوی بود: «گویا کوه پا برجا که هیچ کوره بادی نمی‌توانست آن را تکان دهد»

وی در صراط مستقیم قرار داشت و کمتر از ذره‌ای در راه یاری امام حسین(ع) تردید به خود راه نمی‌داد و لذا موقعی که از جانب ابن زیاد و نیز خود شمر بن ذی الجوشن برای او، و چند برادر مادریش ام البنین، امان آوردند حتی حاضر نبودند جواب آورنده امان را بدهند و با لعن و نفرین به امان ابن زیاد و نیز امان شمر را پاسخ دادند و دست از مولا و آقای خود حضرت امام حسین(ع) برنداشتند[۳].[۴]

شهادت در روز عاشورا

در روز عاشورا پس از آنکه همه یاران امام(ع) به شهادت رسیدند و جمعی از بستگان نیز شربت شهادت نوشیدند، حضرت قمر بنی هاشم سه برادر مادری خود را طلب کرد و خطاب به آنان فرمود: ای فرزندان مادرم، به میدان روید تا شما را ببینم که در راه خدا و رسولش جان خود را فدا می‌‌کنید....[۵]؛

عبدالله که از دو برادرش عثمان و جعفر بزرگ‌تر بود ابتدا به پا خاست و به سمت میدان رفت و در هنگام نبرد این چنین رجز می‌‌خواند:

أَنَا ابْنُ ذِي النَّجْدَةِ وَ الْإِفْضَالِذَاكَ عَلِيُّ الْخَيْرِ ذُو الْفَعَالِ‏
سَيْفُ رَسُولِ اللَّهِ ذُو النَّكَالِفِي كُلِّ‏ يَوْمٍ‏ ظَاهِرِ الْأَهْوَالِ
من پسر آن دلاور مرد بافضیلتم که او علی پاک خصال و نیکو رفتار است، شمشیر رسول خدا دردآور است و هر روز ترس و بیم ایجاد می‌‌کند[۶].

عبدالله این جوانمرد دلاور جنگ نمایانی کرد و با هانی بن ثبیط حضرمی به زد و خورد پرداخت، اما هانی یک باره به عبدالله حمله‌ور شد و شمشیرش را بر فرق مبارک او فرود آورد و او را در دم به شهادت رسانید[۷].

وی به هنگام شهادت ۲۵ سال داشت[۸].

درود بی‌پایان خدا بر این راست قامتان تاریخ که با خون خود اسلام را یاری کردند وشیعه علوی را سرفراز نمودند، و همین افتخار بر او کافی است که در زیارت ناحیه مقدسه بر او سلام و درود فرستاده شده است.[۹]

منابع

پانویس

  1. زیارت ناحیه مقدسه، بحارالأنوار، ج۴۵، ص۶۶.
  2. ر.ک: مقاتل الطالبیین، ص۵۴.
  3. در ترجمه حضرت عباس(ع) در همین کتاب شرح بیشتر امان‌نامه ابن زیاد را ملاحظه نمایید.
  4. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۱۹۲.
  5. «يَا بَنِي أُمِّي تَقَدَّمُوا حَتَّى أَرَاكُمْ قَدْ نَصَحْتُمْ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ....»؛ ر.ک: ارشاد مفید، ج۲، ص۱۰۹؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۸.
  6. مناقب ابن شهرآشوب، ص۱۰۷؛ ابصارالعین، ص۶۶.
  7. ارشاد مفید، ج۲، ص۱۰۹؛ مقاتل الطالبیین، ص۵۴؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۹؛ ابصار العین، ص۶۶؛ و ر.ک: مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۰۷؛ مقتل مقرم، ص۲۶۶؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۱۹۹.
  8. مقاتل الطالبیین، ص۵۴.
  9. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۱۹۳-۱۹۴.