عبدالله بن علی بن ابیطالب
مقدمه
«السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ مُبْلَى الْبَلَاءِ وَ الْمُنَادِي بِالْوَلَاءِ فِي عَرْصَةِ كَرْبَلَاءَ الْمَضْرُوبِ مُقْبِلًا وَ مُدْبِراً لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ هَانِيَ بْنَ ثُبَيْتٍ الْحَضْرَمِيَّ»[۱]؛
درود بر عبدالله فرزند امیرالمؤمنین(ع) آزمایش شده در مصیبت و منادی دوستی در میدان کربلا، آن کسی که از هر سو، از جانب جلو و عقب زخمی شد، خدا قاتل او «هانی بن ثبیط حضرمی» را لعنت کند.
عبدالله فرزند امیرالمؤمنین(ع) برادر امام حسن و امام حسین، دومین پسر از چهار پسر ام البنین، کنیهاش «ابو محمد» در سال ۳۶ هجری به دنیا آمد و هشت سال از برادر مادریش قمر بنی هاشم کوچکتر بود وی با برادران مادریش، یعنی حضرت عباس، عثمان و جعفر در کربلا حضور داشت و برادر بزرگ خود اباعبدالله الحسین(ع) را یاری کرد برای وی فرزندی ذکر نکردهاند[۲].
عبدالله مانند دیگر برادرانش چون در دامان پر مهر پدر بزرگوارشان امیرالمؤمنین(ع) پرورش یافته بود دارای ایمانی قوی بود: «گویا کوه پا برجا که هیچ کوره بادی نمیتوانست آن را تکان دهد»
وی در صراط مستقیم قرار داشت و کمتر از ذرهای در راه یاری امام حسین(ع) تردید به خود راه نمیداد و لذا موقعی که از جانب ابن زیاد و نیز خود شمر بن ذی الجوشن برای او، و چند برادر مادریش ام البنین، امان آوردند حتی حاضر نبودند جواب آورنده امان را بدهند و با لعن و نفرین به امان ابن زیاد و نیز امان شمر را پاسخ دادند و دست از مولا و آقای خود حضرت امام حسین(ع) برنداشتند[۳].[۴]
شهادت در روز عاشورا
در روز عاشورا پس از آنکه همه یاران امام(ع) به شهادت رسیدند و جمعی از بستگان نیز شربت شهادت نوشیدند، حضرت قمر بنی هاشم سه برادر مادری خود را طلب کرد و خطاب به آنان فرمود: ای فرزندان مادرم، به میدان روید تا شما را ببینم که در راه خدا و رسولش جان خود را فدا میکنید....[۵]؛
عبدالله که از دو برادرش عثمان و جعفر بزرگتر بود ابتدا به پا خاست و به سمت میدان رفت و در هنگام نبرد این چنین رجز میخواند:
أَنَا ابْنُ ذِي النَّجْدَةِ وَ الْإِفْضَالِ | ذَاكَ عَلِيُّ الْخَيْرِ ذُو الْفَعَالِ | |
سَيْفُ رَسُولِ اللَّهِ ذُو النَّكَالِ | فِي كُلِّ يَوْمٍ ظَاهِرِ الْأَهْوَالِ |
- من پسر آن دلاور مرد بافضیلتم که او علی پاک خصال و نیکو رفتار است، شمشیر رسول خدا دردآور است و هر روز ترس و بیم ایجاد میکند[۶].
عبدالله این جوانمرد دلاور جنگ نمایانی کرد و با هانی بن ثبیط حضرمی به زد و خورد پرداخت، اما هانی یک باره به عبدالله حملهور شد و شمشیرش را بر فرق مبارک او فرود آورد و او را در دم به شهادت رسانید[۷].
وی به هنگام شهادت ۲۵ سال داشت[۸].
درود بیپایان خدا بر این راست قامتان تاریخ که با خون خود اسلام را یاری کردند وشیعه علوی را سرفراز نمودند، و همین افتخار بر او کافی است که در زیارت ناحیه مقدسه بر او سلام و درود فرستاده شده است.[۹]
منابع
پانویس
- ↑ زیارت ناحیه مقدسه، بحارالأنوار، ج۴۵، ص۶۶.
- ↑ ر.ک: مقاتل الطالبیین، ص۵۴.
- ↑ در ترجمه حضرت عباس(ع) در همین کتاب شرح بیشتر اماننامه ابن زیاد را ملاحظه نمایید.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۱۹۲.
- ↑ «يَا بَنِي أُمِّي تَقَدَّمُوا حَتَّى أَرَاكُمْ قَدْ نَصَحْتُمْ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ....»؛ ر.ک: ارشاد مفید، ج۲، ص۱۰۹؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۸.
- ↑ مناقب ابن شهرآشوب، ص۱۰۷؛ ابصارالعین، ص۶۶.
- ↑ ارشاد مفید، ج۲، ص۱۰۹؛ مقاتل الطالبیین، ص۵۴؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۹؛ ابصار العین، ص۶۶؛ و ر.ک: مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۰۷؛ مقتل مقرم، ص۲۶۶؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۱۹۹.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ص۵۴.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۱۹۳-۱۹۴.