عون بن عبدالله بن جعفر در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۱۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث عون بن عبدالله بن جعفر است. "عون بن عبدالله بن جعفر" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

وی از صحابه امام حسین(ع)[۱] و از شهیدان کربلا است [۲]. پدرش عبدالله بن جعفر از اصحاب پیامبر(ص) و مادرش حضرت زینب(س)[۳]، دختر امیرمؤمنان می‌باشد[۴].

برخی از نسب‌نگاران دو پسر به نام عون، یکی «عون الاصغر» و دیگری «عون الاکبر» برای عبدالله بن جعفر ذکر کرده‌اند[۵]. مادر عون الاکبر حضرت زینب(س) و مادر عون الاصغر «جمانه» دختر مسیب بن نجبه است[۶].

در اینکه کدام یک از این دو، در کربلا به شهادت رسیده‌اند اختلاف است. برخی نوشته‌اند که عون الاصغر در کربلا شهید شد و عون الاکبر در زمان زنده بودن پدرش، از دنیا رفت[۷]. و برخی دیگر برآنند که عون الاکبر در کربلا به شهادت رسید[۸].

وقتی امام حسین(ع) از مکه به سوی کربلا حرکت کرد، عبدالله بن جعفر دو پسرش عون بن عبدالله بن جعفر و محمد بن عبدالله بن جعفر را نزد امام فرستاد و به آنان سفارش کرد که با وی همراه باشند و از او دفاع کنند[۹].

عون در روز عاشورا بعد از شهادت برادرش محمد، عازم میدان جهاد شد و در هنگام جنگیدن این رجز را خواند:

إِنْ تُنْكِرُونِي فَأَنَا اِبْنُ جَعْفَرٍشَهِيدُ صِدْقٍ فِي اَلْجِنَانِ أَزْهَرُ
يَطِيرُ فِيهَا بِجَنَاحٍ أَخْضَرَ كَفَى بِهَذَا شَرَفاً فِي اَلْمَحْشَرِ[۱۰]
اگر مرا نمی‌شناسید، من پسر جعفر هستم که از روی صدق شهید شد و بهشت نورانی است؛ با بال سبز در بهشت پرواز می‌کند و همین شرافت مرا، در محشر کافی است.

او در نبرد خود، سه سواره و هجده پیاده از نیروهای دشمن را به هلاکت رساند و سرانجام توسط عبدالله بن قطبه طایی‌ به شهادت رسید[۱۱].

برخی نوشته‌اند که چون عون برادر را کشته دید، بی‌اختیار خود را در میان کُشندگان افکند و قاتل برادر خود را دید و به یک ضربه کار او را ساخت، بعد نزد امام آمد و اجازه میدان‌ طلبید[۱۲].

در برخی منابع آمده است که عون بن عبدالله پس از شهادت عبدالله بن مسلم(ع) به میدان رفت و این رجز را خواند:

اَقْسَمْتُ لا ادْخُلُ الاّ الجَّنَةَمُوالِیاً لاَحْمَدَ وَالسُّنَةِ
وَالْفَوْزَ مِنْ بعد انقطاع المنةهُوَ الّذی انْقَذَنا بِمَنِّه
مِنْ حَیْرَةِ الکُفْرِ وَسُوءِ الظَّنّةِصَلّی عَلَیْهِ اللّهُ بارِی الجَنَّةِ[۱۳]
سوگند یاد کرده‌ام که جز به بهشت نروم در حالی که دوستدار احمد(ص) و سنت او باشم و پس از مرگ به رستگاری برسم اوست که بر ما منّت نهاد و رهانید و از سرگردانی کفر و بددلی نجات داد درود خدای آفرینندۀ بهشت، بر او باد.

در زیارت ناحیه درباره عون بن عبدالله آمده است: « اَلسَّلاَمُ عَلَى عَوْنِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ اَلطَّيَّارِ فِي اَلْجِنَانِ ، حَلِيفِ اَلْإِيمَانِ، وَ مُنَازِلِ اَلْأَقْرَانِ، اَلنَّاصِحِ لِلرَّحْمَانِ، اَلتَّالِي لِلْمَثَانِي وَ اَلْقُرْآنِ»[۱۴]

درود بر عون پسر عبدالله بن جعفر طیار (پرواز کننده در بهشت) که هم‌پیمان ایمان و نبرد کننده با هماوردان و خیرخواه خدای رحمان و تلاوت کننده سوره حمد و آیات قرآن، بود.

برخی نقل کرده‌اند که پس از رسیدن خبر شهادت عون و محمد، به عبدالله بن جعفر، وی استرجاع گفت[۱۵] و چون یکی از غلامانش گفت: این مصیبت از ناحیه حسین(ع) به ما رسید، وی را طرد کرد و گفت: ای پسر «لخنا» (بدبو) آیا درباره حسین(ع) چنین می‌گویی؟ به خدا سوگند اگر حضورش بودم، دوست داشتم که در رکاب او شهید شوم. به خدا سوگند بر شهادت فرزندانم افسوس نمی‌خورم و شهادت آنها در کنار برادر و پسر عمویم مایه تسلی خاطر من است... سپس رو به حاضران کرد و گفت: حمد و سپاس خدای را که در شهادت حسین(ع) مرا صبر و دلداری داد و اگر خود نتوانستم او را یاری کنم، فرزندانم او را کمک کردند[۱۶].[۱۷]

جستارهای وابسته

منابع

  1. جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا

پانویس

  1. رجال الطوسی، ص۷۶.
  2. الارشاد، ص۲۴۸، مکتبة بصیرتی.
  3. تنقیح المقال، ج۲، ص۱۷۳.
  4. مقاتل الطالبیین، ص۹۱، دارالمعرفه.
  5. جمهرة انساب العرب، ص۶۸.
  6. مقاتل الطالبیین، ص۹۱ و ۱۲۴، دارالمعرفه.
  7. جمهرة انساب العرب، ص۶۸.
  8. مقاتل الطالبیین، ص۹۱ و ۱۲۴، دارالمعرفه؛ مناقب آل ابی‎طالب، ج۴، ص۱۲۲.
  9. ارشاد، ص۲۱۹، مکتبة بصیرتی.
  10. مناقب آل ابی‎طالب(ع)، ج۴، ص۱۱۵.
  11. مناقب آل ابی‎طالب (ع)، ج۴، ص۱۱۵.
  12. روضة الشهداء، ص۳۱۵، کتابفروشی اسلامیة.
  13. مقتل الحسین(ع)، ابیمخنف، ص۱۱۴، ۱۱۵ (نشر رضی).
  14. الاقبال، ج۳، ص۷۵، ۷۶.
  15. گفتن جمله ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم)؛ سوره بقره، آیه 156.
  16. الارشاد، ص۲۴۷، ۲۴۸، مکتبة بصیرتی.
  17. جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ص:۲۹۴-۲۹۶.