مفسران اهل سنت
مقدمه
برخورد خاص اهلسنّت با اقوال صحابه و تابعان، به طبقات مفسران اهلسنّت سیمایی متفاوت با طبقات مفسران شیعه بخشیده است. اهلسنّت روایات صحابه و تابعان را در تفسیر مانند روایات پیامبرa حجت میشمارند و در عین اینکه- به قول صاحب الکلم الطیب- خودشان آنها را تضعیف کرده، بسیار طعن زده و مذمت کردهاند، معتقدند صحابه هر چه میگویند، از رسول خداa آموختهاند و بعید است از خود چیزی بگویند.
ترتیب طبقات مفسران اهلسنّت
طبقه اول
صحابه اهل تفسیر که معروفترین آنها ابیّ بن کعب، عبدالله بن مسعود، جابر بن عبدالله، ابوسعید خدری، عبدالله بن زبیر و از همه معروفتر عبدالله بن عباس است.
طبقه دوم
تابعان یعنی شاگردان مفسران صحابه؛ مانند: مجاهد، سعید بن جبیر، عکرمه، ضحاک، حسن بصری و... .
طبقه سوم
شاگردان طبقه دوم؛ مانند: ربیع بن انس، عبدالرحمان بن زید بن اسلم، ابوصالح کلبی و... .
طبقه چهارم
نخستین مؤلفان تفسیر؛ مانند: سفیان بن عیینه، وکیع بن جراح بن ملیح رؤاسی کوفی، شعبة بن حجاج بن ورد ازدی بصری و...
طبقه پنجم
کسانی که روایات را با حذف اسناد، در تألیفات خود درج کردهاند.
طبقه ششم
مفسرانی که با عنایت به تخصص خود مانند گرایش ادبی، علوم بلاغی، حدیث، کلام و... به تفسیر قرآن پرداختهاند. زجاج، زمخشری، فخر رازی، ثعلبی، قرطبی و... از آن جملهاند.
در تفسیر مراغی [۱] افراد مذکور در طبقه سوم (ربیع بن انس، عبدالرحمان بن زید بن اسلم و ابوصالح کلبی) در طبقه دوم جای داده شده و افراد طبقه چهارم در طبقه سوم ذکر شدهاند و بر آنها افراد دیگری همچون: یزید بن هارون سلمی، عبدالرزاق، اسحاق بن راهویه (حافظ نیشابوری)، روح بن عباده، عبدالله بن حمید جهنی و ابوبکر بن ابیشیبه را افزوده است.
طبقه چهارم به نظر ایشان متشکل از افرادی همچون علی بن ابیطلحه، ابنابیحاتم عبدالرحمان بن محمد رازی، ابنماجه ابوعبدالله محمد قزوینی، ابنمردویه ابوبکر احمد بن موسی اصفهانی، ابنحبان بستی، ابراهیم بن منذر و ابوجعفر محمد بن جریر طبری است که ابنجریر طبری مشهورترین آنها است.
پنجمین (آخرین) طبقه مذکور در کلام ایشان همان مفسرانی هستند که روایات را با حذف اسناد در تألیفات خود درج کردهاند، و از میان آنها افراد ذیل را برمیشمارد:
منابع
پانویس
- ↑ تفسیر مراغی، ج۱، ص۶ تا۱۰.
- ↑ طباطبایی، محمد حسین، قرآن دراسلام، صفحه (۷۲-۸۰)؛ عمیدزنجانی، عباسعلی، مبانی وروشهای تفسیرقرآن،صفحه ۷۸و۷۵؛ جلالیان،حبیب الله،تاریخ تفسیرقرآن کریم،صفحه (۴۶-۴۸)؛ زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن(باحاشیه)،جلد۲،صفحه (۱۵۸-۱۵۹)؛ زرقانی، محمد عبد العظیم، مناهل العرفان فی علوم القرآن،جلد۲،صفحه ۱۶؛ سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، لاتقان فی علوم القرآن،جلد۴،صفحه ۲۳۳؛ جمعی از محققان،علوم القرآن عندالمفسرین،جلد۳،صفحه (۴۲۳-۴۵۳)
- ↑ فرهنگ نامه علوم قرآنی، ص۷۲۴.