یومالدار در تاریخ اسلامی
یوم الانذار و دعوت خویشاوندان
بعد از سه سال تبلیغ غیرعلنی و کاملاً مخفی، پیامبر مأموریت یافت دعوتش را آشکار کند. دستور قرآن این بود که نزدیکترین خویشان خود را انذار کن[۱]. پیامبر با همه صعوبت و سختی این مأموریت را به انجام رسانید[۲].[۳]
چگونگی انذار نزدیکان و خویشان
اسلام در طول سه سال اول، علنی نشده و مخفی مانده بود، پس از این سالها اولین بار دستور رسید که دعوت آشکار شود[۴]. خداوند نخست به پیامبر امر فرمود که باید خویشاوندان نزدیکت را انذار کنی. به دنبال این دستور امیرالمؤمنین علی(ع) مأموریت یافت که همه خویشان «بسیار نزدیک» را به یک مهمانی دعوت کند. آنها در حدود چهل نفر بودند، عموهاً، پسرعموها و عمهزادهها.
با پختن دستی از یک گوسفند غذا درست کرده بودند، یک قدح هم دوغ آماده شد که این غذا کفاف بخش کوچکی از آن جمعیت را میداد؛ اما همه آن میهمانان آن را خوردند و سیر شدند. و قدح دوغ بین چهل نفر آنها گشت و همه سیراب شدند، آن روز تا پیامبر اراده فرمود با آنها سخن بگوید، ابولهب عموی ایشان با طرح ساحرانه بودن رفتار پیامبر، سخن گفتن آن حضرت را تخریب کرده و از اثر انداخت. پیامبر دیگر نباید سخن میگفت. سکوت کرد. میهمانان بینتیجه رفتند.
روز دوم بایستی ابولهب دعوت نشود یا به طریقی اجازه سخن نیابد. این چنین شد. پیامبر در شرایط آرام جلسه فرمود: من هیچ جوانی از عرب نمیشناسم که برتر از آن چیزی که من برای شما آوردهام، برای قوم خویش آورده باشد. من برای شما خیر دنیا و آخرت آوردهام. خداوند به من امر کرده است که شما را به او دعوت کنم. کیست که به من در این راه کمک و همراهی کند که برادر من و وصی من و خلیفه من باشد؟ هیچ کس از جای برنخاست، هیچکس جواب نداد، همه رویگردان شدند[۵].[۶]
منابع
پانویس
- ↑ ﴿وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ﴾ «و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.
- ↑ تفسیر الطبری، ج۱۹، ص۷۶؛ البدایة والنهایة، ج۳، ص۴۰؛ تاریخ الطبری، ج۲، ص۳۲۱؛ الکامل، ج۲، ص۶۳؛ کنز العمال، ج۱۳، ص۱۳۳، ش۳۶۴۱۹؛ تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۴۹؛ شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید)، ج۱۳، ص۲۱۱؛ الکافی، ج۱، ص۲۴۳-۲۴۴؛ الخصال، ج۱، ص۲۸۰؛ جامع البیان، ج۶، ص۴۹۳۷؛ مجمع البیان، ج۶، ص۱۳۲-۱۳۳؛ علل الشرایع، ج۱، ص۱۷۱؛ الارشاد، ج۱، ص۵۱؛ الامالی (طوسی)، ص۵۸۴؛ تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۹۷.
- ↑ جاودان، محمد علی، جانشین پیامبر، ص ۴۱.
- ↑ ﴿فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ﴾ «از این روی آنچه فرمان مییابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان» سوره حجر، آیه ۹۴. همچنین نک به: السیرة النبویة، ج۱، ص۲۶۳؛ تاریخ الطبری، ج۲، ص۳۱۸؛ الاستیعاب، ج۱، ص۳۵.
- ↑ حضرت ابوطالب از کنه حوادث اطلاع داشت و پیامبری پیامبر را به خوبی میشناخت، به آن ایمان کامل داشت. ایشان به عنوان آخرین وصی و در سلسله اوصیاء حضرت اسماعیل، اجازه نداشت که ایمان خودش را ابراز کند و برای حفظ پیامبر(ص) مجبور بود که نشان ندهد که مسلمان است.
- ↑ جاودان، محمد علی، جانشین پیامبر، ص ۴۱.